printlogo


کد خبر: 148408تاریخ: 1394/8/16 00:00
‌‌زنان‌ و مقام‌ خلیفه اللهی

نفیسه‌ مشهدی‌نژاد: در پاسخ‌ این‌ سوال‌ که‌ «اگر انسان، «خلیفه..‌الله‌» است‌ و مقام‌ انسانیت، منزه‌ از جنسیت‌ است‌ پس چرا در بین‌ مردان، افراد بیشتری‌ به‌ این‌ مقام‌ راه‌ یافته‌اند ولی‌ در بین‌ زنان‌ افراد کمتری‌ به‌ این‌ مقام‌ رسیده‌اند؟» باید گفت اولاً‌ بسیاری‌ از زنان‌ هستند که‌ فضایل‌شان‌ در تاریخ‌ ثبت‌ نشده‌ است. ثانیاً‌ ذکر نام‌ 4 زن‌ برگزیده‌ در قرآن‌ به‌معنای‌ انحصار در ایشان‌ نیست. ثالثاً‌ اگر جامعه‌ رشد داشته‌ باشد، می‌کوشد امکانات‌ ترقی‌ و سعادت‌ را در اختیار هر
2 صنف‌ قرار دهد و اگر عقب‌ افتاده‌ است‌ نباید تحجر فکری‌ جامعه‌ را به‌ پای‌ مذهب‌ نوشت،‌ چراکه‌ مذهب‌ راه‌ را برای‌ هر دو صنف‌ باز کرده‌ و هیچ‌ کمالی‌ را مشروط‌ به‌ مردانگی‌ نکرده‌ است‌ و اگر چند مورد کار اجرایی‌ سنگین‌ را بر دوش‌ مرد نهاده‌ است، یک‌ تکلیف‌ است‌ نه‌ امتیاز. قرآن‌ همان‌گونه‌ که‌ در بدو پیدایش‌ انسان، سخن‌ را در محور خلافت‌ شروع‌ کرده‌ است‌ و خلافت، زن‌ و مرد ندارد در پایان‌ پیدایش‌ و در انجام‌ عالم‌ نیز وقتی‌ مساله‌ «معاد»، «مواقف‌ قیامت»، «برزخ‌» و «حشر»، سوال‌ و جواب‌ و کتاب‌ و توزیع‌ اعمال‌ و عبور از «صراط»‌ و «کوثر» و مانند آن‌ را مطرح‌ می‌کند، هیچ‌گاه‌ بین‌ زن‌ و مرد فرقی‌ نمی‌گذارد و در همه‌ این‌ موارد زن‌ و مرد با هم‌ هستند.
دین‌ برای‌ زن، حساب‌ خاصی‌ قائل‌ است. روایتی‌ از امام‌ جعفرصادق(ع) نقل‌ شده‌ که‌ زن‌ اگر خواست‌ تسبیح‌ بگوید با انگشتانش‌ بگوید: «فانهن‌ مسؤ‌ولات». شاید چنین‌ دستوری‌ درباره‌ مرد نباشد که‌ با انگشت‌ تسبیح‌ بگوید؛ می‌فرماید زیرا این‌ سرانگشتان‌ در قیامت، مورد سوال‌ واقع‌ خواهند شد. این‌ عنایتی‌ از سوی‌ خدا نسبت‌ به‌ زن‌ است‌ که‌ با انگشت‌ خود عدد تسبیح‌ را بشمارد تا انگشت‌ او نیز عبادت‌ کند، آنگاه‌ دیگر با این‌ دست‌ معصیت‌ نمی‌کند. اسلام‌ اصرار دارد که‌ زن‌ با تمام‌ اعضای‌ بدنش‌ بنده‌ حق‌ باشد و به‌ همین‌ دلیل‌ او را چند سال‌ قبل‌ از مرد، مورد عنایت‌ قرار داده‌ و زودتر مکلف‌ کرده‌ است. بارگاهی‌ را تصور کنید که‌ بدون‌ اذن‌ ورود نمی‌توان‌ در آن‌ وارد شد. اگر در آن‌ بارگاه‌ رفیع، زن‌ را 6 سال‌ زودتر از مرد راه‌ دهند معلوم‌ می‌شود که‌ زن‌ پیش‌ از مرد مورد عنایت‌ صاحب‌ بارگاه‌ قرار گرفته‌ است. اگر از این‌ شواهد، عظمت‌ زن‌ و برتری‌ او نسبت‌ به‌ مرد را استنباط‌ نکنیم‌ لااقل‌ بدیهی‌ است‌ که‌ دین، عنایت‌ خاصی‌ به‌ زن‌ دارد. البته‌ زنان‌ باید موقعیت‌ خود را درک‌ کنند، چرا که دین‌ صریحاً‌ به‌ مرد می‌گوید تو برو و 6 سال‌ دیگر هم‌ بازی‌ کن‌ و بعد بیا، ولی‌ زن‌ را به‌ حضور می‌پذیرد. مثل‌ آنکه‌ در مجمع‌ علمی‌ به‌ کودکان‌ نابالغ‌ می‌گویند بروید بازی‌ کنید، اینجا جای‌ شما نیست‌ اما بزرگ‌ترها را راه‌ می‌دهند. آیا این‌ برای‌ آن‌ است‌ که‌ زن‌ ناقص‌ است؟ یا برای‌ آن‌ است‌ که‌ زن‌ ریحانه‌ است‌ و این‌ گل‌ فقط‌ باید به‌ دست‌ باغبان‌ باشد و باغبان‌ این‌ گل‌ فقط‌ خداوند است.
زنانی‌ که‌ دارای‌ ذوق‌ عرفانی‌ بوده‌اند و آن‌ ذوق‌ توسط‌ اسلام‌ شکوفا شده‌ و جملات‌ و کلمات‌ بلند عرفانی‌ بیان‌ کرده‌ یا اشعار ارزشمندی‌ سروده‌اند، در تاریخ‌ فراوان‌ است‌ که‌ از آن‌ جمله‌ می‌توان‌ از رابعه‌ شامیه، رابعه‌ بصریه‌‌عدویه‌ و رابعه‌ دختر اسماعیل‌ نام‌ برد. در شرح‌ حال‌ رابعه‌ دختر اسماعیل‌ آمده‌ که‌ وقتی‌ حالی‌ به‌ او دست‌ می‌داد، اهل‌ بهشت‌ را می‌دید و می‌گفت: «رأیت‌ أهل‌ الجنه‌ یذهبون‌ و یجیئون‌ و ربما رأیت‌ حورالعین‌ یستترن‌ منی‌ بأکمامهن».
و همان‌‌طوری‌ که‌ گاهی‌ مردان‌ به‌ جایی‌ می‌رسند که‌ خود را از ائمه‌(ع) مستور می‌دارند، همچنین‌ بعضی‌ فرشته‌ها به‌ جایی‌ می‌رسند که‌ خود را از اولیای‌ الهی‌ که‌ مردند می‌پوشانند، زنان‌ نیز گاهی‌ به‌ جایی‌ می‌رسند که‌ حوری‌ها خود را از آنها می‌پوشانند. زنان‌ بهشتی‌ از حوری‌ها بالاترند و این‌ پایگاه‌ واقعی‌ زن‌ است. اگر کسی‌ توهم‌ کند که‌ بعضی‌ محدودیت‌های‌ اجرایی‌ نمی‌گذارد زن‌ به‌ این‌ پایگاه‌های‌ برتر برسد، توهمی‌ بیهوده‌ است.
بخشی از مقاله گزارش کتاب «زن در آینه جلال و جمال» علامه جوادی‌آملی


Page Generated in 0/0067 sec