printlogo


کد خبر: 151095تاریخ: 1394/10/9 00:00
پتک جمهوریت بر دیکتاتوری اشرافیت

امیرعلی جهاندار: بررسی فتنه سال 88 و نگاه به اتفاقات آن سال از زوایای مختلف یکی از مطالباتی است که رهبر حکیم انقلاب از جریان‌های مختلف خواسته‌اند؛ پیچیدگی فتنه، وقایع تو در تو اما مهم و هر آنچه در آن سال اتفاق افتاد نیاز به چند صد کتاب دارد و گفتن در چند پاراگراف تنها نوک‌زدن به دریایی است؛ اما آنچه فی‌الحال مورد نظر قرار گرفته است، پیش و پس فتنه 88 و دلایل ایجاد حماسه 9 دی است.
شرایط پیش از فتنه 88
برخلاف بسیاری از تحلیل‌های مغرضانه که وضعیت ایران را نابسامان دانسته و 4 سال دولت نهم را سال‌های سیاه تصور می‌کردند؛ آنچه از گزاره‌های دشمنان ایران برمی‌آید این نتیجه را می‌دهد که در آستانه انتخابات سال 88 اولین بار است که جریان ضدانقلاب به این جمع‌بندی رسیده است که نمی‌تواند قدرت ایران را نادیده بگیرد و دیگر نمی‌تواند از تغییر نظام در ایران صحبت کند و باید بپذیرد ایران مقتدر و محوری در منطقه است که می‌تواند گره‌گشای مشکلات منطقه باشد. رابرت گیتس، وزیر وقت دفاع آمریکا در اسفندماه سال 87 می‌گوید: «هیچکس به دنبال تغییر نظام در ایران نیست».  پیش از آن نیز «دیوید میلیبند»، وزیر وقت خارجه انگلستان در مصاحبه با العربیه می‌گوید: «انگلستان به دنبال تغییر نظام ایران نیست». «برژینسکی»، مشاور سابق امنیت ملی آمریکا ۲۸ آبان ۸۷ و در گفت‌وگو با مجله آلمانی «اشترن» به واقعیت قدرتمند شدن ایران معترف می‌شود و می‌گوید: «واقعیت این است که دوران حماقت ابرقدرتی آمریکا به پایان رسیده است، درباره ایران و برنامه هسته‌ای ایران نیز ما به رویکرد «واقع‌گرایانه»، «منعطف‌تر» و «منطقی‌تر» نیازمندیم. ما باید مذاکره کنیم؛ ما ممکن است حتی بدون پیش‌شرط مذاکره کنیم. رویکرد موفقیت‌آمیز برای ایران باید با منافع امنیتی تهران و واشنگتن منطبق باشد».  «اوباما»، رئیس‌جمهور آمریکا مجبور می‌شود ایران را به رسمیت بشناسد و در پیام نوروزی سال 88 می‌گوید: «‌می‌خواهم با رهبران ایران صریح صحبت کنم». اقتدار و استحکام داخلی در جمهوری اسلامی، مقامات آمریکایی را مجبور کرده از مواضع خود عقب‌نشینی کنند. گویی جهان به یک واقعیت مهم پی برده است که مشکلات منطقه بدون حضور ایران حل نخواهد شد. تحلیل‌های اندیشکده‌های آمریکایی و صاحب‌نظران سیاست بین‌الملل در روزهای نزدیک به انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران و با پیش‌بینی مشارکت گسترده مردم در این انتخابات همگی یک نتیجه مشترک دارد؛ که ایران قوی را نمی‌شود تهدید کرد.
برنامه‌های انتخاباتی و روزهای پیش از انتخابات
رفتارهای انتخاباتی در روزهای پیش از انتخابات رنگ و بوی مشکوکی دارد. سیاهنمایی صرف از وضعیت کشور، انتخاب رنگ واحد، شعارهای رادیکال، تهییج بیش از حد مردمی، و چند نشانه از دستورات جین شارپ برای انقلاب مخملی؛ اینها برخی از مسائلی است که در لابه‌لای مسائل انتخابات می‌شود دید. و بعد از مناظره‌های انتخاباتی یک نامه جامعه را به شوک وامی‌دارد. نامه‌ای بدون سلام و والسلام به شخص اول کشور از طرف «هاشمی‌رفسنجانی» در 19 خرداد یعنی تنها 3 روز پیش از انتخابات صادر می‌شود. نامه‌ای با لحنی تهدیدآمیز به نظام که یا نظر هاشمی باید جلب شود یا «بی‌شک بخشی از مردم و احزاب و
جریان‌ها این وضع را بیش از این برنمی‌تابند و آتش‌فشان‌هایی که از درون سینه‌های سوزان تغذیه می‌شوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونه‌های آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدان‌ها، خیابان‌ها و دانشگاه‌ها مشاهده می‌کنیم». این صحبت هاشمی‌رفسنجانی، صبح روز انتخابات توسط همسرش -که به گفته بسیاری امروز اداره‌کننده هاشمی است- تکمیل می‌شود. «عفت مرعشی» پس از ریختن رأی به صندوق می‌گوید: «...اگر تقلب شود، از مردم می‌خواهم با حضور در خیابان‌ها واکنش نشان دهند، اما در صورتی که تقلب انجام نشود، مطمئن هستم که میرحسین موسوی رأی خواهد آورد...». انتخابات برگزار می‌شود و حضور
40 میلیونی مردم پای صندوق‌های رأی که در هیچ دموکراسی قابل مشاهده نیست چشم جهانیان را به خود خیره کرده است. همه می‌دانند انتخابات محملی است برای آنکه جمهوریت و نظر مردم تثبیت شود، هر انتخاباتی برنده‌ای دارد و بازنده یا بازندگانی؛ همه منتظر نتیجه انتخابات هستند اما پیش از آنکه مهلت رأی‌ریزی پایان یابد، یک اظهارنظر همه چیز را متفاوت می‌کند.  میرحسین موسوی در یک کنفرانس خبری اعلام می‌کند: «برنده قطعی با نسبت آرای بالا اینجانب هستم».  به فاصله چند ساعت پس از این اظهارنظر فضا برای اظهارنظرهای شتاب‌زده شدت می‌گیرد؛ و از آنجا که اظهارنظر کاندیدای مغلوب، تصور عمومی بسیاری از کسانی که به وی رأی داده‌اند را شکل می‌دهد، باور نتیجه واقعی و آنچه پس از شمارش آرا مشخص شد برای برخی شائبه‌هایی ایجاد می‌کند. این مساله در اظهارنظر‌های محکومان فتنه مشخص است. چنانکه «محمدعلی ابطحی» در دادگاه می‌گوید: اصلی‌ترین اتفاقی که در این انتخابات افتاد و البته در طول برگزاری، قبل و بعد از انتخابات هم مطرح بود، مساله تقلب است. بنده البته جایی مطرح کردم که تقلب یک اسم رمز آشوب شده است که در آن لشکرسازی برای تقلب وجود داشت و تمرین پهن شدن مردم در خیابان‌ها هم در آن موجود بود. تمرین نگه داشتن گسترده مردم در خیابان‌ها در چارچوب تقلب بود که می‌توانست معنا پیدا کند.  نگه‌داشتن گسترده مردم در خیابان‌ها برای صحنه گردانان حوادث پس از انتخابات تنها به یک شکل امکانپذیر بود؛ اینکه مطالبات فراقانونی و ساختارشکنانه خود را از طریق فشار، البته براساس قواعدی که دیکته شده «جین شارپ» در انقلاب مخملی بود، پیش ببرند. جین شارپ در کتاب خود می‌گوید: «باید مردم را به خیابان‌ها کشاند، از نمادهای رنگی برای اعتراض‌ها استفاده کرد تا وحدت در بین معترضان ایجاد شود، آتش زدن وسایل عمومی می‌تواند به تشنج کمک کند». یک هفته خیابان‌های تهران در تلاطم به سر می‌برد و دعوت جریان‌های رادیکال اصلاح‌طلب خیابان‌های شهر را برای مردم ناامن می‌کند؛ این تحرکات آنها البته عده بسیاری را هم در ابهام فرو برده است اما 29 خرداد همه چشم‌ها به دانشگاه تهران خیره می‌شود؛ تا فصل‌الخطاب را بشنوند. رهبری در خطبه نمازجمعه 29 خرداد می‌فرمایند: «این تصور هم غلط است که بعضی خیال کنند با حرکات خیابانی، یک اهرم فشاری علیه نظام درست می‌کنند و مسؤولان نظام را مجبور می‌کنند، وادار
می‌کنند تا به عنوان مصلحت، زیر بار تحمیلات آنها بروند. نه، این هم غلط است. اولاً؛ تن دادن به مطالبات غیرقانونی، زیر فشار، خود این، شروع دیکتاتوری است. این اشتباه محاسبه است؛ این محاسبه‌ غلطی است. عواقبی هم اگر پیدا کند، عواقبش مستقیماً متوجه فرماندهان پشت صحنه خواهد شد. اگر لازم باشد، مردم آنها را هم در نوبت خود و وقت خود خواهند شناخت. من از همه‌ این دوستان، این برادران، می‌خواهم بنا را بر برادری بگذارید، بنا را بر تفاهم بگذارید، قانون را رعایت کنید. راه قانون باز است. راه محبت و صفا باز است، از این راه بروید. و امیدوارم خدای متعال توفیق بدهد که همه از این راه بروند. خب، همه پیشرفت کشور را می‌خواهند. جشن پیروزی 40 میلیونی را این برادران گرامی بدارند و نگذارند دشمن این جشن را خراب کند؛ همچنانی که دشمن می‌خواهد خراب کند. البته اگر کسانی بخواهند راه دیگری را انتخاب بکنند، آنوقت بنده دوباره خواهم آمد و با مردم صریح‌تر از این صحبت خواهم کرد».
پس از 29 خرداد؛ ادامه فتنه‌گری فتنه‌گران و جدا شدن مردم از آنها
بسیاری از کسانی که حتی در جناح سیاسی کاندیدای پیروز هم نبودند و کاندیدای آنها در انتخابات مغلوب شده بود؛ نمازجمعه 29 خرداد را فصل‌الخطاب می‌دانستند؛ و آغازی بر پایان رفتارهای خیابانی؛ 2 کاندیدای مدعی تقلب اما مسیری جز به خیابان کشاندن مردم بنا بر دیکته نوشته شده براساس فکر دولت‌های غربی را بلد  نبودند و به همین دلیل با اظهارنظرهای غیرواقعی و ایجاد شبهه در رسمیت انتخابات 40 میلیونی تلاش می‌کردند فضا را همچنان فتنه‌گون نگه دارند. روزنامه آمریکایی «وال‌استریت ژورنال» عصر روز 29 خرداد در یادداشتی می‌نویسد: «مانند دخالت آمریکا در اغتشاشات سال 2008 تبت، انتخابات ریاست‌جمهوری سال 2005 مصر و حمله روسیه به تاجیکستان، آمریکا می‌خواهد درباره مسائل ایران نیز دخالت کرده و از این موقعیت به‌دست آمده ‌‌نهایت استفاده را بکند». و باراک اوباما رئیس‌جمهور آمریکا در گفت‌وگو با «سی‌بی‌اس» اعلام می‌کند: «من قبلاً هم گفته‌ام عمیقاً نگران انتخابات ایران هستم، مخالفان رژیم ایران بدانند که جهان به آنها چشم دوخته است… تظاهرات‌کنندگان ایرانی فقط در پی عدالت هستند. ما از کسانی که در پی عدالت از یک راه مسالمت‌آمیز هستند پشتیبانی می‌کنیم و من می‌خواهم تکرار کنم که ما در کنار کسانی که متوجه راه حلی مسالمت‌آمیز برای این کشمکش خواهند بود، می‌ایستیم». این حمایت‌ها باعث می‌شود تجمع بدون مجوز حامیان موسوی به دعوت مجمع روحانیون مبارز در 30 خرداد به‌وقوع بپیوندد. موسوی طی بیانیه‌ای بر ادامه حضور خیابانی تاکید کرد و در ابتدای بیانیه خود با اشاره به اینکه «نقطه عطفی در تاریخ ملت ما در حال شکل گرفتن است»، نوشت: «آمده بودم تا بگویم گریز از قانون به استبداد می‌انجامد، آمده بودم تا بار دیگر به انقلاب اسلامی آنگونه که بود و جمهوری اسلامی آنگونه که باید باشد، دعوت کنم اما آنچنان که می‌دانید همگی ما در راه این تجدید حیات ملی و تحقق آرمان‌هایی که در دل و جان پیر و جوان ما ریشه دارند با دروغ و تقلب روبه‌رو شدیم». «محسن مخملباف»، سخنگوی ستاد موسوی در خارج از کشور در یادداشتی که روزنامه گاردین آن را منتشر کرد، نوشت: «مردم در خیابان‌ها خواهان بازشماری آرا نیستند، بلکه می‌خواهند نتایج انتخابات کل ابطال شود... دنیا ما را مملکتی تروریست می‌داند که به‌دنبال جنگ می‌گردد. ما اوبامایی می‌خواهیم که بتواند برای مشکلات ایران راه‌حل بیابد».
اما همه فتنه‌گران را به قانون دعوت می‌کنند. جریان‌ها و گروه‌های مختلف تلاش دارند تا با قانون‌گرایی به شائبه‌ها پاسخ دهند. اغتشاش‌ها ادامه دارد و 26 تیر در دانشگاه تهران، نمازجمعه‌ای با امامت همان کسی که آن نامه تهدیدآمیز را نوشته بود اقامه می‌شود؛ هاشمی در این نماز جمعه نیز تردید و تشکیک را دوباره مطرح می‌کند. و همین پالس‌های داخلی خارج را پای کار فتنه نگه می‌دارد.  اوباما می‌گوید: من درباره وقایع ایران نمی‌توانم سکوت کنم، هیچ راهی برای تایید صحت انتخابات ایران وجود ندارد. جهان بدون در نظر گرفتن نتیجه انتخابات، نظاره‌گر وقایع ایران است و از مشارکت مردمی الهام گرفته است. ما دپیلماسی سرسختانه‌ای را در قبال ایران دنبال خواهیم کرد».  «کلینتون»، وزیر وقت خارجه آمریکا در مصاحبه با مجله آتلانتیک گفت: «بر ما واجب‌تر شده است که هرکاری می‌توانیم برای حمایت از کسانی که برای حقوق بشر و دموکراسی واقعی در ایران می‌کوشند انجام دهیم».  «کاندولیزا رایس» در گفت‌وگو با شبکه تلویزیونی «ای‌بی‌سی» می‌گوید: «برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران هرکاری که بتوانیم، انجام می‌دهیم». حمایت‌ها از اغتشاشات در ایران ادامه دارد؛ «شیمون پرز» هم برای فتنه‌گران گریه می‌کند؛ هیلاری کلینتون جلوی تعطیلی توئیتر را می‌گیرد و درباره آن می‌گوید: دولت آمریکا از بیرون ایران هر حمایتی از دستش برمی‌آمد از معترضان کرد، از جمله از سایت توئیتر خواست که اعمال تغییرات خود را مدتی به تعویق بیندازد، اما در عین حال مراقب بود که زیاده‌روی نکند...». در داخل هم جریان مدعی تقلب با ادعاهای هر روزه و رفتارهای غیرمنطقی آب بر آسیاب فتنه می‌ریزد. اگرچه با نظر رهبر انقلاب صندوق‌ها بازشماری شد و مشخص گردید ادعای تقلب دروغی بیش نیست اما ادعاهای جریان فتنه همچنان ادامه دارد.  آنچه تا اینجا فتنه‌گران برای غرب و ضدانقلاب انجام دادند، امیدوار کردن آنها به این مساله بود، که می‌شود براندازی نظام ایران را نیز در ذهن پروراند. این بعد از تهمت تقلب به نظام جمهوری اسلامی، اولین و بزرگ‌ترین خیانتی بود که فتنه‌گران به نظام کردند.
روز قدس و کنار گذاشتن آرمان امام خمینی(ره)
 فتنه به ایستگاه روز قدس رسید. اغتشاشگران و کاندیدای مدعی تقلب با الهام از شبکه‌های ضدانقلاب شعار «نه غزه نه لبنان» را برای راهپیمایی انتخاب کردند که به معنای فراموش کردن آرمان فلسطین بود. حال آنکه 5 سال بعد همه فهمیدند که اگر فلسطین و لبنان فراموش می‌شد، ناامنی‌های منطقه دامن ایران را هم گرفته بود و امنیت داخلی حاصل پشتیبانی از مقاومت منطقه بوده است. حضور سران مدعی تقلب در این تجمعات حاکی از این است که با ادامه تحرکات خیابانی به فرجام رساندن ادعای دروغ دل‌بسته‌اند و این را حتی تا فراموشی خط امام و شعار اصلی روز قدس و مبارزه با رژیم اشغالگر قدس پیش بردند. با شروع مهرماه و بازگشایی دانشگاه‌ها، برخی فرصت‌طلبان زمینه برای سوءاستفاده از فضای دانشجویی را آماده می‌بینند؛ تلاش دارند با تحریک دانشجویان با همان ادعاهای دروغ قبلی ماه‌های پرچالشی را برای دانشگاه رقم بزنند. 13 آبان نزدیک است؛ در حالی که به قاعده همه سال‌های پیش از این، این روز با شعار «مرگ بر آمریکا» شناخته می‌شود، جریان معدودی بر قریب به اتفاق مردم کشور با طرح شعارهای انحرافی، تلاش می‌کردند مرگ بر آمریکا را به چالش بکشند. شعارهایی که با اهداف انقلاب اسلامی و آرمان‌های امام(ره) تناقضی آشکار داشت. 16 آذر 88 در حالی که دانشجویان دانشگاه‌های تهران به دنبال برگزاری برنامه‌ای برای بزرگداشت 3 شهید دانشجوی 16 آذر 32 که در مقابل پای «نیکسون» قربانی شدند، بودند، گروهی با طرح همان ادعاهای قبلی که هیچ سندی برای آنها نیاورده بودند، این بار به قلب مردم زدند، و با بی‌حرمتی به تصویر امام راحل بر ادامه ضدیت با اصل جمهوری اسلامی پافشاری کردند.
بازگشت غرب به راهبرد فشار و تحریم
کشور روزهای آشفته‌ای را پشت سر می‌گذارد؛ به‌رغم آگاهی مردم و مقابله هر روزه آنان در تجمعات گسترده با فتنه و فتنه‌گر، سکوت برخی خواص و تردیدافزایی آنان به جای گره‌گشایی، کار را پیچیده‌تر می‌کند. متاثر از فضای داخلی و فتنه مدعیان دروغ تقلب، در آن سوی مرزها دشمنان چندین و چند ساله جمهوری اسلامی به فکر نقشه‌های تازه‌ای هستند؛ تحریم‌هایی که از ابتدای انقلاب یکی از حربه‌های مبارزاتی‌شان بوده را تشدید می‌کنند.  باراک اوباما با تمدید شرایط اضطراری و خطر ایران، تحریم‌های ایالات متحده علیه تهران را که به موجب قانون «اعمال قدرت اقتصادی در شرایط اضطراری بین‌المللی» (IEEPA) عمل می‌کرد، تمدید می‌کند. و در تاریخ ۱/۱۰/۲۰۱۰ نیز «قانون جامع تحریم‎ها، مسؤولیت‌پذیری و محرومیت ایران» (CISADA) در کنگره آمریکا تصویب و به اجرا گذاشته شد که شامل تحریم انرژی، بانکی و فروش بنزین به ایران می‌شد. اینها یعنی فتنه آرام‌آرام تاثیر و خسارت‌های خود را بر اقتصاد ایران نشان می‌دهد. چندی قبل از آن نیز خسارت‌های داخلی فتنه برآوردی چند میلیارد دلاری شده است. افزایش فشارها همراهی برخی کشورهای اروپایی و وارد شدن آنان به پروژه فشار بر ایران را منجر می‌شود. با اطمینان می‌توان گفت بسیاری از مشکلات اقتصادی فعلی نتیجه همان روزهای تشنج‌آفرین پس از انتخابات است. در حالی که رفتار اروپایی‌ها تا قبل از این تاحدودی متفاوت بود، آنها نیز با نادیده گرفتن شورای امنیت و تصمیمات آن، به سوی تحریم‌های فراقطعنامه‌ای ناشی از تصمیمات شورای امنیت رو آوردند که مجموعه‌ای از تحریم اقلام «دارویی»، «نظامی»، «صادراتی و وارداتی»، «سرمایه‌گذاری»، «مسافرت»، «حمل‌ونقل»، «همکاری‌های فنی» و برخی موارد دیگر را در بر می‌گرفت. در سال‌های پس از فتنه همه شاهد اثرات جبران‌ناپذیر دارویی از سوی برخی کشورهای اروپایی بودند. آنچه پس از انتخابات سال 88 و براساس یک ادعای بی‌سند و در واقع با طرح «دروغ تقلب» از سوی جریان بازنده انتخابات مطرح  می‌شود و در بیانیه‌های مکرر سران فتنه بر آن پافشاری می‌شود، شرایط پیچیده‌ای در فضای بین‌الملل به وجود می‌آورد. اتفاقات پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ اگرچه ارتباطی به فعالیت‌های هسته‌ای نداشت اما کشورهای غربی آشوب‌های داخلی را بهانه افزایش فشار در برنامه هسته‌ای کردند. حمایت ایالات متحده و تروئیکای اروپایی از عوامل فتنه که اوج آن با «الهام‌بخش دانستن موسوی» توسط اوباما علنی شد، نشان داد آمریکا و متحدانش در 1+5 فتنه را رهیافتی برای بازگشت به شرایط گذشته یافته‌اند. دیوید پترائوس، فرمانده سابق نیروهای آمریکایی در منطقه در مصاحبه با   «CNN» می‌گوید: «حتما می‌توان تاسیسات هسته‌ای ایران را مورد هدف قرار داد. تاسیسات ایران در مقابل حملات بمب‌ها آسیب‌پذیر هستند».  فتنه باعث شد آمریکایی‌هایی که ایران قدرتمند را به رسمیت شناخته بودند دوباره در موضع فشار بر ایران برآیند و روش تحریم را دست بگیرند، روزبه‌روز که تاریخ جلوتر می‌رفت همه این را به چشم می‌دیدند مثل 19 خرداد 1389 که  قطعنامه ۱۹۲۹ با فشارهای فراوان آمریکا تصویب می‌شود. «کیم‌آر هولمز»، تحلیلگر ارشد نشریه «واشنگتن‌تایمز» حدود ۲ ماه پیش از قطعنامه ۱۹۲۹ در سرمقاله این نشریه می‌نویسد: «تحریم به تنهایی کافی نیست. ما باید دیپلماسی عمومی را به نقض حقوق‌بشر در ایران متمرکز کنیم. جمهوری اسلامی به دلیل وجود اپوزیسیون داخلی دچار نقاط ضعف شده و باید بر این نقطه فشار وارد کرد». «آدام ارلی»، سفیر آمریکا هم در بحرین قبل از مذاکرات اکتبر ۲۰۰۹ در ژنو می‌گوید: «اگر مذاکرات ژنو موفقیت‌‌آمیز نباشد و در آن پیشرفتی حاصل نشود، آمریکا قصد دارد همزمان با تشدید تحریم‌ها، اعمال فشار سیاسی علیه تهران را با حمایت «رسمی»، «علنی» و «گسترده» از موسوی و خاتمی وسعت بخشد چرا که هیچ فشاری به دولت ایران بدون تقویت جریان‌های طرفدار غرب در ایران کارساز نیست. همین حالا هم این موضوع پنهانی نیست که ما از موسوی و خاتمی حمایت می‌کنیم اما علنی شدن این حمایت همزمان با اعمال تحریم‌ها می‌تواند این فایده را داشته باشد که مردم ایران به این نتیجه برسند که تنها راه رهایی از تحریم‌ها گرایش به این افراد است. قطعنامه ۱۹۲۹ در واقع اقدام علنی آمریکا در حمایت از فتنه ۸۸ بود». تا اینجای کار فتنه‌گران از اصول اساسی انقلاب و امام عبور کرده بودند اما رهبری همچنان با تبیین و ملاطفت با آنها سخن می‌گفت. ایشان 22 آذر 88 فرمودند: «آن کسی که برای انقلاب، برای امام، برای اسلام کار می‌کند، به‌مجردی که ببیند حرف او، حرکت او موجب شده است که یک جهت‌گیری علیه این اصول به وجود بیاید، فوراً متنبه می‌شود. چرا متنبه نمی‌شوند؟ وقتی شنفتند که از اصلی‌ترین شعار جمهوری اسلامی - «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» - اسلامش حذف
می‌شود، باید به خود بیایند؛ باید بفهمند که دارند راه را غلط می‌روند، اشتباه می‌کنند؛ باید تبری کنند. وقتی می‌بینند در روز قدس که برای دفاع از فلسطین و علیه رژیم غاصب صهیونیست است، به نفع رژیم غاصب صهیونیست و علیه فلسطین شعار داده می‌شود، باید متنبه بشوند، باید خودشان را بکشند کنار، بگویند نه نه، ما با این جریان نیستیم. وقتی می‌بینند سران ظلم و استکبار عالم از اینها حمایت
می‌کنند، رؤسای آمریکا و فرانسه و انگلیس و اینهایی که مظهر ظلمند - هم در زمان کنونی، هم در دوره‌ تاریخى 100 سال و 200 ساله‌ تا حالا - دارند از اینها حمایت می‌کنند، باید بفهمند یک جای کارشان عیب دارد؛ باید متنبه بشوند. وقتی می‌بینند همه‌ آدم‌های فاسد، سلطنت‌طلب، از اینها حمایت می‌کند، توده‌ای از اینها حمایت
می‌کند، رقاص و مطرب فراری از کشور از اینها حمایت می‌کند، باید متنبه بشوند، باید چشم‌شان باز بشود، باید بفهمند؛ بفهمند که کارشان یک عیبی دارد؛ بلافاصله برگردند بگویند نه، ما نمی‌خواهیم حمایت شما را. چرا رودربایستی می‌کنند؟ آیا می‌شود با بهانه‌ عقلانیت، این حقایق روشن را ندیده گرفت، که ما عقلانیت به‌خرج می‌دهیم! این عقلانیت است که دشمنان این ملت و دشمنان این کشور و دشمنان اسلام و دشمنان انقلاب، شما را از خود بدانند و برای شما کف و سوت بزنند، شما هم همین طور خوشتان بیاید، دل خوش کنید؛ این عقلانیت است؟! این نقطه‌ مقابل عقل است. عقل این است که به‌مجردی که دیدید برخلاف آن مبانی‌ای که شما ادعایش را می‌کنید، چیزی ظاهر شد، فوراً خودتان را بکشید کنار، بگویید نه نه نه، ما نیستیم؛ به‌مجردی که دیدید به عکس امام اهانت شد، به جای اینکه اصل قضیه را انکار کنید، کار را محکوم کنید؛ بالاتر از محکوم کردن کار، حقیقت کار را بفهمید، عمق کار را بفهمید؛ بفهمید که دشمن چه جوری دارد برنامه‌ریزی می‌کند، چه می‌خواهد، دنبال چیست؛ این را باید این آقایان بفهمند. من تعجب می‌کنم!»
تدارک برای عاشورایی ضدانقلابی
مردم فتنه‌گران را طرد کرده‌اند و ایام محرم است و مشغول عزاداری هستند اما خبرهای ضد و نقیضی از یک اتفاق در روز عاشورا حکایت دارد. علیرضا نوری‌زاده در گفت‌وگو با تلویزیون العربیه می‌گوید: روز عاشورا شعارهای بسیار جدیدی خواهیم دید و این بار نه احمدی‌نژاد بلکه شخص رهبری هدف شعارها خواهد بود. فراخوان تلویزیون سازمان مجاهدین خلق، مردم ایران را به شورش عمومی و سردادن شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه برای یکسره کردن کار رژیم در روز عاشورا فراخوانده بود. شب عاشورا در جماران نیز یکی از سران فتنه سخنرانی دارد.  سران مدعی دروغ تقلب، به جای آنکه برائت خود از توهین‌کنندگان به امام حسین(ع) را اعلام کنند، در بیانیه‌هایی که بلافاصله پس از بی‌حرمتی روز عاشورا صادر می‌کنند، حرمت‌شکنان را «مردمی خداجو» و «فرزندان زهرا(س)» خطاب می‌کنند. آنها که سال‌های انقلاب را هم درک کرده بودند می‌دانستند جریانی که روز عاشورا سوت و کف می‌زند و می‌خواهد مرگ بر آمریکا فراموش شود، زمان امام هم حضور داشته است و امام در مقابل آنها با قدرت ایستادگی کرد. امام درباره این جریان فرمودند: «ما شعار سرنگونی رژیم شاه را در عمل نظاره کرده‌ایم، ما شعار آزادی و استقلال را به عمل خود زینت بخشیده‌ایم، ما شعار «مرگ بر آمریکا» را در عمل جوانان پرشور و قهرمان و مسلمان در تسخیر لانه فساد و جاسوسی آمریکا تماشا کرده‌ایم،... نباید ما فراموش کنیم که در جنگ با آمریکا هستیم. ما در جنگ با آمریکا و تفاله‌های آمریکا [هستیم‌]، این تفاله‌هایی که قالب زدند خودشان را و ما غفلت کردیم، الآن هم هستند.... خط این بود که اصلاً آمریکا منسی بشود. یک دسته شوروی را طرح می‌کردند تا آمریکا منسی بشود، یک دسته «الله‌اکبر» را کنار می‌گذاشتند، سوت می‌زدند و کف می‌زدند آن هم روز عاشورا. خط این بود که این قضیه مرگ بر آمریکا منسی بشود». مردم دیگر ادامه مدارا با فتنه‌گران را جایز نمی‌دانستند و یکبار برای همیشه خط فتنه را باطل کردند. 9 دی 1388 و حضور چند ده میلیونی مردم در راهپیمایی عاشوراییان خط بطلانی بود بر جریانی که تلاش داشت جمهوریت و اسلامیت این نظام را مورد خدشه قرار دهد و 9 دی واکسنی بود که هم دفع فتنه کرد و هم تضمین اقتدار نظام جمهوری اسلامی!
دستاوردهای حماسه 9 دی و پیام‌های این حضور حماسی را می‌توان در موارد زیر خلاصه دانست:
1- فروخواباندن شعله‌های آتش فتنه و منزوی کردن فتنه‌گران به دست مردم
2- نمایش عظمت و شکوه ملت ایران با مختصاتی چون عمل بر مبنای تکلیف دینی، داشتن بصیرت سیاسی و هوشمندی در برابر توطئه‌ها و فتنه‌های دشمنان، روحیه استکبارستیزی و...
3- حمایت همه‌جانبه مردم از نظام مقدس جمهوری اسلامی در برابر توطئه‌ها و فتنه‌ها
4- تجدید میثاق مردم با آرمان‌های
امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی
5- نمایش عشق به ولایت، روحیه ولایتمداری و تجدید عهد و پیمان با مقام معظم رهبری
6- پایان‌بخشی به دوره 8 ‌ماهه آشوب‌ها و ناآرامی‌ها در کشور
7- زدن مهر تایید بر صحت و سلامت انتخابات دهمین ‌دوره ریاست‌جمهوری
8- خط کشیدن بر تفکر فرضی غرب مبنی بر توان براندازی نظام.


Page Generated in 0/0064 sec