printlogo


کد خبر: 154932تاریخ: 1394/12/18 00:00
شرحی از تجربه انسان‌ساز اردوهای جهادی*
همان جوانان انقلابی 57

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم اللهم عجل لولیک الفرج، عرض سلام و ادب دارم به محضر رهبر فرزانه انقلاب، سلامی از سرزمین‌های دوردست، سلامی به صداقت و سادگی بچه‌های روستای چاهن زیلایی، از محبت دستان کوچک زینب، دختر بچه خجالتی روستای انارک، سلامی به رنگ رؤیاهای کودکانه خدایار، به صلابت مادر شهیدی که در آن روستای دورافتاده دیارمان در سوگ جوانمردش دست می‌چرخاند و «رود رود» می‌کرد، اما عاشقانه انقلاب را دوست داشت. سلامی از مردمان شمال، جنوب، شرق و غرب و هر دیار غریبی که میزبان قصه‌های آسمانی جهاد است. در ابتدای مطالبم لازم می‌دانم نکته‌ای را اشاره کنم و آن اینکه اگر امروز کسی می‌آید و در اینجا به عنوان نماینده حرکت‌های جهادی دانشجویی سراسر کشور صحبت می‌کند، در واقع یک پیام و یک نشانه است و آن اینکه بعد از گذشت 4 دهه از انقلاب اسلامی ایران همچنان کسانی هستند که انقلابی فکر می‌کنند، انقلابی تصمیم می‌گیرند و انقلابی عمل می‌کنند که این خود چیزی نیست جز اثبات پویایی و کارآمدی انقلاب اسلامی که برخاسته از ماهیت حقیقی انسان‌ساز آن است. انقلابی که ما را در صف کسانی قرار می‌دهد که از ابتدای تاریخ تا ابد در جبهه دفاع از حق و گرفتن حق محرومان هستند. جهادگران گمنامی که بهترین‌ها را در همین خدمت صادقانه دیده‌اند و انگار درست همان جوانان انقلابی 57 هستند که به دستور امامشان به دور از هرگونه حب و بغض سیاسی و فقط برای رضای حق‌ دست به جهاد زده‌اند. نه‌تنها جهادسازندگی که توأمان به جهاد فکری و ایدئولوژیک پرداخته‌اند و چقدر خودنمایی می‌کند این جمله امام(ره) که «خیلی میل داشتم یکبار به این جهادسازندگی بروم». رهبر عزیز و فرزانه! می‌دانید که مناطقی وجود دارند که با تمام تلاش‌های بی‌دریغ انقلاب اسلامی هنوز آنگونه که باید به آن فرصت برابر دست نیافته‌اند، لذا آنچه در اینجا احساس می‌کنیم که باید برجسته شود، نه یادآوری وظیفه خودمان در قبال این مناطق که یادآوری همان حقی است که گاهی وقت‌ها در شلوغی‌های دنیا فراموش‌مان می‌شود. پدر دلسوز جهاد! لازم است به چند محور اساسی این حرکت که در اندیشه فرزندان‌تان دنبال می‌شود اشاره کنم: نخست: توزیع عادلانه فرصت‌ها که مبنای آن عدالتخواهی و آرمانگرایی است، یعنی نظام کارآمد جمهوری اسلامی در دهه چهارم که به فرمایش معظم‌له، دهه پیشرفت و عدالت است، توسعه عدالت را آرمان می‌داند، دنبال می‌کند و گسترش آن را حق صاحبان حقیقی انقلاب می‌داند. دوم: سنگرسازی فرهنگی؛ سنگرسازی فرهنگی به این معنا که ما تعداد زیادی جبهه در معرض خطر داریم که کاملاً مستعد تهاجم فرهنگی و فتح نرم توسط ابزارهای گوناگون دشمنان نظام هستند. خطوط مقدمی که عریان هستند ولی دشمن از آنان غافل نیست که همان محیط مستعد مناطق محروم است. پس یکی از مهم‌ترین اثرات این سفرهای دانشجویی می‌تواند سنگرسازی باشد و اثرگذارترین سنگر در یک جنگ ایدئولوژیک و اعتقادی، سنگر فرهنگی است. سوم: زبان گویای مردم شدن و مطالبه از مسؤولان؛ مسؤولی که در کالبد جمهوری اسلامی خدمت می‌کند باید بداند که اگر کوتاهی کند از تیغ منصف اما بُرنده نقد دانشجویی در امان نخواهد بود که اگر شد، همان آفت انقلاب است که این از کوتاهی ما دانشجویان بوده است. رهبر عزیز انقلاب! به نمایندگی از فرزندان شما در 1800 تیم جهادی دانشجویی که خود را فدایی این حرکت می‌دانند، نه از سر بغض و نه از روی غضب که از سر درد نکاتی چند را در باب اردوهای جهادی، مناطق محروم و موانع موجود ارائه می‌دهم: آنچه روشن است پتانسیل حرکت‌های دانشجویی، جهت عمق‌بخشی معرفتی و کارآمدسازی نظام، چیزی فراتر از شرایط موجود و حرکت‌های فعلی است. نبود زیرساخت‌های اولیه در مناطق محروم و به تبع آن، برنامه‌ریزی و اولویت‌بخشی به خدمات عمرانی، وقت و انرژی زیادی از این حرکت را صرف می‌کند. آیا اگر دولت و مجلس، اهتمام بیشتری جهت رفع حداقل‌های مناطق محروم داشته باشند، این انرژی در جای بهتری صرف نمی‌شود؟ فرصت‌های برابر و رفع محرومیت از چهره ملت به معنای ضعیف شدن حرکت‌های جهادی نیست، بلکه آنجا نقطه شروع حرکت‌های بزرگ آرمانی است. آنجاست که فرصت کافی برای تجهیز خطوط مقدم فرهنگی پنهان و تبیین نیازهای حقیقی انسانی مردم فراهم می‌شود. بعضاً در این حرکت‌های ارزشی سودمند، مردم به عنوان محور اصلی در هیاهوی رسانه‌ای خدمت‌رسانی ما گم می‌شوند. تأکید جریان دانشجویی بر این است که این اقدامات هر چند که از یک ضمیر روشن و با اهداف بلند برخاسته است ولی حق واقعی مردم به عنوان ولی‌نعمتان انقلاب نبوده و شعاع دایره خدمات نظام به آنان چیزی فراتر از این است. تمرکز بر استفاده از نیروی مردم و ایجاد روحیه تغییر به دست خود مردم در کنار خدمات نظام می‌تواند به این اثربخشی کمک کند. نیاز به حضور متخصصان و اساتید دانشگاه در قالب بسیج جامعه مهندسی، جامعه پزشکی، متخصصان حوزه علوم‌انسانی و دیگر رده‌های تخصصی در کنار دانشجویان جهت توانمندسازی، برنامه‌ریزی و خدمت‌رسانی هدفمند به دور از اتلاف انرژی و هزینه کاملاً احساس می‌شود. حضرت آقا! در پایان از زبان تمام آنان که عاشقانه و در گمنامی این مسیر را برگزیده‌اند و لحظه‌ای از حرکت انقلابی نخواهند ایستاد، اینگونه می‌خوانم که: حسرت نبرم به خواب آن مرداب/ کآرام درون دشت شب خفته است
دریایم و نیست باکم از توفان/ دریا همه عمر خوابش آشفته است.
*متن سخنان سیدعباس رضایی، نماینده دانشجویان جهادی سراسر کشور در حضور رهبر انقلاب در سال 90


Page Generated in 0/0329 sec