printlogo


کد خبر: 155162تاریخ: 1394/12/25 00:00
دروغی دیگر!

سیده‌آزاده  امامی: چهارشنبه گذشته در جستاری با تحلیل نتیجه انتخابات، نگرانی پیشاانتخاباتی سیاسیون همسو با دولت را که ناکامی جریان متبوع خود را در تصاحب کرسی‎های مجلس دهم معادل تردید جدی در تداوم دولت روحانی برای دور بعد می‎دانستند بجا و نزدیک به واقع ارزیابی کردیم. چه اینکه این امر به وضوح حاکی از رویگردانی مردم از گفتمانی است که در نزدیک‎ترین انتخابات پیش از آن مورد اقبال ایشان واقع شده و زمام امور اجرایی کشور را به دست گرفته بود. از این‎رو این عدم توفیق در کسب اعتماد مجدد مردم در نخستین انتخابات دوران مسؤولیت دولت، می‎تواند زنگ خطری جدی برای ادامه حیات سیاسی این جریان به حساب ‌آید.
بویژه آنکه این نتیجه در شرایطی حاصل شد که چشم «امید» دولت به تنها «تدبیر»ی دوخته شده بود که تقریباً تمام عمر خود را مصروف به کف آوردن آن کرده بود تا هنر خود را در رقم زدن مجلسی همسو و چه‌بسا تابع دولت به نمایش گذارد، حال اگر این تحفه در فضایی که همه ترفندها برای ارائه چهره‎ای دلربا از آن به خدمت گرفته شده بود و فریادهای «دور باش» و «کور باش» دولت بر سر منتقدان مانع از رسیدن صدای ایشان به ملت و در واقع بازنمایی حقایق برجام شده بود، نتوانسته در جلب نظر ملت توفیقی حاصل کند و مأموریت محوله را به انجام برساند، برای انتخابات آینده که دیگر این وعده‎های گزاف، بیات و از دهان‎افتاده می‎شود و آفتاب حقیقت رنگ و لعاب مالیده شده بر رخسار برجام را فروخواهد شست و واقعیت آن را برای همگان عیان خواهد کرد و ملت پس از 3 سال شعار و وعده و وعید دولت جز تحقق این وعده‎ها انتظار دیگری ندارند- مواردی که البته برآوردن هیچ یک از آنها در قد و قواره برجام نیست- نخواهد توانست دل ملت را به دست آورده و آنان را در اعتماد مجدد به منادیان این گفتمان متقاعد سازد. ضمن آنکه وعده‎ها و ترفندهای انتخاباتی، تاکتیک‎هایی یکبارمصرف بیش نیست و کسی که اندک آشنایی با اقتضائات دنیای سیاست داشته باشد به فراست می‎داند 2 بار پیاپی نمی‎توان از تاکتیکی خاص بهره گرفت و توفیق حاصل کرد، چه رسد به گزینه سوخته‎ای که در همان ابتدای امر هم در جلب توجه ناکام بوده است.نیز به این پرداختیم که جریان مذکور برای تحاشی از این حقیقت روشن، به بزرگنمایی نامعقول رأی تهران روی آورده و درصدد است به این شیوه شکست معنادار خود را کتمان کند، و حتی ژست فاتحان را بگیرد. اما از آنجا که «تهران‎پنداری کل ایران» توهمی بیش نبوده که می‎تواند منجر به توهم «خودبیشمارپنداری» نیز شود، هشدار دادیم که چنین توهمی کارکردی جز اغوا و خودفریبی ندارد و می‎تواند برای کشور خسارت‎ها و پیامدهای زیانباری به دنبال داشته باشد. چونان که همین نگاه معیوب و تحلیل ناقص بود که فتنه 88 را رقم زد و چنان هزینه‎های گزافی را به نظام و ملت تحمیل کرد و مملکت را 8 ماه تمام به آشوب کشید و فرصت‌ها و هزینه‌های بی‌شماری را که می‌شد در جهت اعتلای مادی و معنوی کشور به خدمت گرفت، مصروف رفع فتنه و توطئه کرد.
در پایان نیز با عنایت به رفتار نجیبانه کاندیداهایی که چه در انتخابات 92 و چه در انتخابات 94 در تهران نتوانسته بودند آرای مردم را از آن خود کنند و نیز پیام روشن انتخابات 94 در کل کشور، سوالی مطرح کردیم با این مضمون که «آیا آنچنان که در سال‎های 92 و 94 در روزهای بعد از انتخابات خیابان‎های آرامی داشتیم و سطل‎های زباله از تعرض در امان بودند، چنین امیدی را می‎توان برای سال 96 هم داشت؟»
لیکن در عصر همان روز در کمال حیرت در فضای مجازی مطلبی را در سایت معلوم‎الحال «انتخاب» مشاهده کردم که با انتشار بخش‎هایی گزینشی از مطلب مذکور، به نقل از روزنامه محترم «وطن امروز» مدعی شده بود «انتخابات سال 96 به آشوب کشیده می‎شود»!
مطلب عنوان‎شده به نظرم آنقدر سخیف و مبتذل آمد که حتی ارزش پاسخگویی هم نداشت و هرکس کمترین زحمتی به خود می‎داد و اصل مطلب را مطالعه می‎کرد به ذهنیت بیمار کسانی که از چنان مطلبی، چنین برداشتی کرده بودند می‎خندید! درواقع چنین برداشتی جز در 2 صورت نمی‎توانست حاصل شود؛ یا کسانی که چنین اندیشیده بودند خود براستی از درک مفهوم یادداشت مذکور عاجز بوده‎اند که در این صورت به فرموده آیه شریفه «لیس علی الاعمی حرج»! یا خدای‎ناکرده مردم را فاقد شعور پنداشته‎اند که خواسته‎اند چنین تفسیر سخیفی به خورد ایشان بدهند! البته این رویکرد دور از انتظار هم نیست؛ جریانی که در عرصه استدلال حرفی برای گفتن نداشته و جز توهین و اتهام و فحاشی پاسخی به نقدهای مستدل- که هر روز بیش از گذشته حقانیت آنها آشکار می‎شود- در کف ندارد، نیاز دارد به هوادارانی چشم و گوش بسته تا بتواند بداخلاقانه ادعاهایی تا این حد خلاف واقع را در ذهن ایشان فرو کند!
اما این همه ماجرا نبود و فردای آن روز ناباورانه انعکاس بی‌کم و کاست این ادعای کذب را در یکی از روزنامه‎های
زنجیره‎ای- که در بین همه مطبوعات دگراندیش به اخذ افراطی‎ترین مواضع و انتخاب تیترهایی بی‎بهره از اندک‎مایه‎ای از خرد و عقلانیت شهره است- دیدیم؛ انعکاسی در حد تیتر نخست با بزرگ‌ترین فونت ممکن!
عجیب آنکه در روزگاری که به لطف گسترش وسایل ارتباط جمعی این امکان برای همگان هست که با صرف زمانی کوتاه درباره صحت و سقم یک ادعا اطمینان حاصل کنند اما این جریده اجاره‎ای بی‌آنکه کمترین زحمتی در این‌باره به خود هموار کند، با استناد به تحلیل سایت مذکور، مطالبی را به ما نسبت داد که معلوم نیست از کجای یادداشت مزبور بیرون کشیده‎ است! جناب «ارسطو» و منطقیون که هیچ، حتی تن «پروتاگوراس» سوفیست هم در گور لرزید از هیبت استدلال این حضرات! چه اینکه سوفیست‎ها اگر مقصود باطلی در سر داشتند، لااقل صورت استدلال‌شان صحیح بود اما این حضرات در بداخلاقی و شارلاتانیسم حتی روی سوفسطایی‎ها را هم سفید کرده‎اند!
کج‎فهمی که شاخ و دم ندارد! روی سخن جمله پایانی یادداشت هفته پیش که روزنامه مذکور مغرضانه آن را «آشوب‎طلب نامیدن مردم تهران» تلقی کرده است، نه با مردم تهران- که شکوه حماسه 9 دی ایشان چشم فتنه را کور و دندان فتنه را در دهانش خرد کرد و از این پس نیز هر زمان لازم باشد با هرکس به حریم ولایت نگاه چپ داشته باشد همان خواهند کرد- که با سیاسیون و فتنه‎گرانی بود که به تعبیر مقتدای عظیم‎الشأن انقلاب نانجیبانه در مقابل اراده ملت قد علم کردند. با این‎حساب آنانی که چنین برداشت بیمارگونه‎ای داشته‎اند باید پاسخ بدهند که به چه مجوزی مردم انقلابی تهران را با مشتی فتنه‎گر یک‎کاسه کرده‎اند؟
سراسیمگی جریان مذکور در رقم زدن این بی‎اخلاقی آن اندازه روشن است که علاوه بر عدم عنایت به اصل مطلب برای درنیفتادن به این خطای حیرت‎آور حرفه‎ای، حتی در نسبت دادن رتبه انتخاباتی جناب آقای بذرپاش نیز مرتکب خلاف دیگر شده و مدعی رتبه‎های پس از 50 برای ایشان شدند!
اما دادن نسبتی تا این حد خلاف واقع و دور از حقیقت، مصداق تام و تمام تمسک به «مغالطه پهلوان‎پنبه» است که جز از آنانی برنمی‎آید که از رویارویی با حقیقت ادعای منتقد درمانده و مستأصل شده‎اند و از سر ضعف و زبونی برای از میدان خارج کردن منتقد راهی جز ساختن پهلوانی پوشالی و نسبت دادن آن به رقیب پیش پای آنان نیست، تا با زدن و از دور خارج کردن آن پهلوان پوشالی احساس شعف و پیروزی کنند. اینان اینگونه فقط عرض خود برده و زحمت ما داشته‎اند، اگرنه هرکس نه حتی توان تحلیل که اندک آشنایی با اینگونه مباحث داشته باشد هم به روشنی بر این مطلب صحه خواهد گذاشت و هیچ چیز جز قیاس و مقابله مطلب پیشین با ادعای مغرضانه شاخه مطبوعاتی جریان فتنه، مضحک بودن این ادعا را نمی‎تواند روشن کند! از این روست که همه آنانی را که طالب حقیقتند به این قیاس دعوت می‎کنیم تا قوت و استحکام استدلال جریانی که کورکورانه جز با اشاره و اراده جناب «عالیجناب» نمی‎بیند و نمی‎شنود، بر همگان آشکار شود!


Page Generated in 0/0060 sec