محسن شهمیرزادی: قاعده، تکرر میآورد و هر آنچه به لباس تنگ قاعده محدود شد، دیگر حرفهایش تکراری و راههای بیان بسته خواهد شد، حال آنکه اگر سینما، سینما باشد وظیفهاش رسیدن به عمق محتوا با شکستن ظواهر سطحی است و به قواعد ظاهری ژانرهای متحجر پشت پا میزند. سی و خردهای سال میشود که سینماگران، فشل بودن سینما و ناکارآمدی آن را برگردن خط قرمزهای اخلاقی و فقدان خشونت و سکس در فیلمها میاندازند، و در همین مدت خلاقیتهای فرمی و سوژههای ناب محتوایی را به دور انداخته یا شاهد فیلمهای روشنفکرنمایی هستیم که مخاطب را لاشعور در درک فیلم خود میداند یا تنها به ترس عدم فروش قدم در جاپای پرفروشهای بیخطر ژانر پوپک و مشماشاءالله گذاشتهاند، هرچند این جزمگرایی و مطلقگرایی از انصاف به دور است اما قاعده سینمای ایران جز این فریاد نمیزند و پاشنه در این سینما جز بر عناصر خیانت، دروغهای جذاب و هجوهای بازیگرمحور نمیچرخد. سازندگان «ولد» به جای نگاه به دیگران، خود را نگاه کردهاند. نمیتوان از این فیلم چنددقیقهای تفاسیر گوناگون یافت که همه چیز مبرهن است و چهبسا از نظر محتوا نسبت به بسیاری از دیگر فیلمهای حاضر تهیتر باشد. ولد یک ایده کاملا جدید و دست نخورده نبود که از نگاه دوربین «POV» به وقایع بنگریم، ولد حتی دعوی فلسفی و علمی نیز ندارد، یک انتقال «حس» است، انتقال حس به دنیا آمدن نوزاد در میانه جنگ و کشتار، پدید آمدن امید در میانه تاختوتاز ناامیدی، همین یک سوژه بیبال و پر از نگاه یک کارگردان خوشذوق دقایقی بیننده را مقابل صفحه تلویزیون میخکوب میکند، لحظههایی که ممکن است هیچ چیزی از مکالمات رد و بدل شده نفهمیم و اگرچه بازیگران به عربی تکلم میکنند اما فیلم به زبان بینالمللی «تصویر» مجهز است و بدون زیرنویس نیز با دانستن زبان «درد» میتوان پای فیلم نشست.
ولد یک ویژگی بارز دارد و آن بیواسطگیاش است، جایی که هیچ واسطهای بین نگاه زنِ گیرافتاده زیر آوار و بیننده نیست، دوربینی وجود ندارد، مخاطب اکنون در یکی از بیمارستانهای غزه است و در حالی که بمبها بر اطراف کوبیده میشوند و هر لحظه ممکن است ساختمان به کلی فرو بریزد پرستارانی گرداگرد مخاطب مدام در حال دویدن و امید دادن هستند و مخاطب تنها از یک چیز کمابیش ناآگاه است و آن هم تعلیق فیلم یا همان باردار بودن شخصیت اصلی است که در لحظات آخر با صدای نوزاد گرهگشایی میشود.
اگرچه ایدهای بکر میتواند همه نگاهها را از سوی علاقهمندان به خود جذب کند اما در هرکاری، بین ایده ذهنی تا اجرای آن، فرسنگها فاصله است، طبیعتا اگر همین ایده به هنرمندی کارگردان آمیخته نمیشد و طراحی صحنه و جزئیات صوتی و نقشآفرینی بازیگران به دقت بهکار نمیرفت شاهد یک فیلم نابسامان و آزاردهنده بودیم، ولد قصد تسخیر جهان و حسینیه کردن کاخ سفید را ندارد، بازنمایی یک رویداد ناب در میان جنگی است که همه از کشتارهایش سخن میگویند. برجستگی ولد علاوه بر فرم جذاب و خاص خود، سخن گفتن از یک اتفاق به ظاهر جزئی اما پرمفهوم است، در نگاه امیدبخشی است که شاید در اکثر هنرمندان ضدجنگ ما دیده نمیشود.
«ولد» به جشنواره «اوپن فیلم» بنگلادش راه یافت. به گزارش «وطن امروز» فیلم کوتاه «ولد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی به جشنواره بینالمللی «اوپن فیلم» بنگلادش راه یافت. «ولد» به زبان عربی و تهیه شده در باشگاه فیلم سوره و روایت سرنوشت یک میهمان تازه در بیمارستان کوچکی در شهر غزه است که زیر بمباران هربار قسمتی از این بیمارستان خراب میشود. قصهای کوتاه از یک جدال مادرانه با بمبهای کودککش. «ولد» در آخرین حضور بینالمللی خود توانسته بود عنوان بهترین فیلم کوتاه اجتماعی جشنواره فیلم تراسه سینماتوگرافیک ایتالیا را کسب کند. عوامل فیلم «ولد» عبارتند از نویسنده و کارگردان امیرعباس ربیعی، تهیهکننده محمدرضا شفاه، تصویربردار هاشم مرادی، صدابردار مهرداد جلوخانی، بازیگران اکرم نجفی، حسین دریس، خالد الطنجی، محمد خلیلی، احمد ابوسمره، فاطمه سلیمانی، محصول باشگاه فیلم سوره حوزه هنری. گفتنی است، 17 فیلم کوتاه، مستند، انیمیشن، سینمایی و فیلمنامه ایرانی در نخستین جشنواره بینالمللی «اوپن فیلم» بنگلادش حضور دارند. این جشنواره 10 تا 14 ژوئن برگزار میشود.