کد خبر: 15995تاریخ: 1388/3/3 00:00
دیدگاه
راهكار همگرايي فتح و حماس
فلسطين و الگوي حزبالله
شاید بتوان اختلافات موجود میان گروههای فلسطینی را در برهه کنونی ریشهدارتر از هر زمان دیگری دانست. جدا شدن غزه و کرانه باختری از یکدیگر، آغاز این اختلافات بود. جنگ غزه نیز اختلافهای موجود میان گروههای فلسطینی به رهبری حماس (نماینده گروههای اسلامگرا) و فتح (نماینده گروههای سکولار) را بشدت تشدید کرد. پس از جنگ غزه نيز گابي اشكنازي، رئيس ستاد ارتش رژيم صهيونیستي تأييد كرد كه فتح در دوران جنگ 22 روزه با تمام وجود از رژيم صهيونيستي حمايت ميكرده است. فتح در آن برهه نهتنها از رژيم صهيونيستي حمايت اطلاعاتي به عمل ميآورده است، بلكه در برخي مواقع شبهنظاميان اين گروه رسما وارد ميدان جنگ شده و در كنار سربازان رژيم صهيونيستي عليه حماس و مقاومت ميجنگيدند. تمامي اين موارد سبب شد كه اختلافات فتح و حماس بيش از پيش عميق شود، از اين رو در مذاكراتي كه چند دور آن در قاهره برگزار شد، دو طرف بهرغم ضربالاجل مصر نتوانستند به توفيقي دست يابند و مذاكرات اين گروهها با شكست مواجه شد. اين شكست معلول چند علت مهم و اساسي بود. اول آنكه دولت مصر به عنوان دولتي كه بارها و صراحتا از فتح حمايت كرده و از طرف ديگر براي به زير كشيدن حماس از هيچ كوششي دريغ نكرده است، نميتواند گزينه مناسبي براي ميانجيگري باشد چرا كه نخستين شرط ميانجيگري، يعني بيطرف بودن را ندارد. افزون بر اين، ادعاهاي زيادهخواهانه فتح نيز سبب شده است دو طرف نتوانند به توافقي با يكديگر دست يابند. فتح در حال حاضر حمايت بيكم و كاست رژيم صهيونيستي را در پشت سر خود ميبيند و به حمايتهاي اين رژيم دلگرم است. حتي صهيونيستها به منظور حمايت از فتح، چندين تن از نمايندگان وابسته به حماس را در پارلمان فلسطين بازداشت كردند تا پارلمان را از دست حماس خارج كرده، مقاومت را از اكثريت انداخته و عرصه را براي جولان و تاخت و تاز محمود عباس و تشكيلات خودگردان باز كنند. افزون بر اين، فتح حمايت كشورهايي نظير عربستان سعودي را نيز در پي خود ميبيند كه با تزريق دلارهاي نفتي خود تلاش دارند خط فتح را به عنوان گروهي كه از مقاومت فاصله گرفته و رژيم صهيونيستي را به رسميت ميشناسد تقويت كنند. مهمتر از همه اينها حمايت ايالات متحده از ابومازن است. تمامي اين عوامل سبب شده است تشكيلات خودگردان به رهبري ابومازن با توهم قدرت مواجه شود، از اين رو تشكيلات خودگردان با اين توهم كه بسيار از حماس قدرتمندتر است به پاي ميز مذاكره با مقاومت مينشيند و تلاش ميكند خواستههاي غيرمعقول خود را به حماس تحميل كند. حال آنكه به واقع قدرت حماس بسيار بيشتر از فتح است و مقاومت با توسل به پشتوانه مردمي خود به هيچ وجه تن به سياستهاي تحميلي فتح نميدهد. حمايتهاي مردمي از حماس پس از جنگ غزه روندي رو به رشد دارد و در برهه كنوني هيچ گروهی در فلسطين با اين ميزان اقبال مردمي مواجه نيست. از سوي ديگر برتري نظامي حماس بر تشكيلات خودگردان نيز غيرقابل انكار است. اقدامي كه نزديك به دو سال پيش رخ داد و در جريان آن مقر تشكيلات خودگردان و دفتر ابومازن ظرف مدت چند ساعت به تصرف حماس درآمد و از آن مهمتر پيروزي مقاومت در جريان جنگ غزه و شكست نظاميان صهيونيست و شبهنظاميان تشكيلات خودگردان نشان از قدرت بالا و روزافزون حماس دارد. با اين تفاسير مشخص است كه حماس نيز تصميمات يكجانبه تشكيلات خودگردان را به هيچ وجه پذيرا نخواهد شد و از آن سر باز خواهد زد.
با اين توصيفات به نظر ميرسد كه گروههاي فلسطيني فاصله بسياري با همگرايي داشته باشند و بيشك چوب اين اختلافات را خود فلسطينيها خواهند خورد. در اين شرايط رژيم صهيونيستي به راحتي مدعي ميشود كه با وجود واگرايي شديد گروههاي فلسطيني به هيچوجه امكان مذاكره با آنها وجود ندارد و با استفاده از اين حربه ميتواند طرحهاي زيادهخواهانه خود را راحتتر از هر زمان ديگري دنبال كند و كماكان بر مسأله عدم بازگشت آوارگان، عدم تعلق بيتالمقدس به فلسطينيان، ممانعت از تشكيل دولت مستقل فلسطيني و... پافشاري كند.
به نظر ميرسد كه تنها راه نجات گروههاي فلسطيني استفاده از الگوي گروه 8 مارس به رهبري حزبالله در لبنان باشد. حزبالله لبنان نشان داده است كه براي حفظ وحدت و ثبات همگرايي در ميان متحدان خود از هيچ اقدامي كوتاهي نميكند. چندي پيش كه اختلاف گروه امل به رهبري نبيه بري و جريان آزاد ملي به رهبري ژنرال ميشل عون كه هر دو از متحدان حزبالله بودند افزايش يافته بود و هيچ يك حاضر نبودند بر سر يك كرسي پارلمان در منطقه جزين كوتاه آمده و آن را به ديگري واگذار كنند، حزب الله در نهايت فداكاري يك كرسي از كرسيهاي خود كاست و آن را به متحدانش داد تا اختلاف ميان آنها حل شود و از واگرايي در ائتلاف 8 مارس ممانعت به عمل آيد. اجراي اين الگو حتي با مقياسي بسيار كوچكتر در فلسطين ميتواند بسياري از مشكلات اين كشور را حل و فصل كند.