کد خبر: 15997تاریخ: 1388/3/3 00:00
نگاه
نکاتی درباره کتاب « دا»
روحی جدید در ادبیات ایران
پس از مدتها دور بودن از یک اثر خوب درباره هشت سال دفاع مقدس، اثری هنری توانست روح هنرمندان و مردم را در باب جنگ شاد و راضی کند؛ انتشار کتاب «دا». کتاب حاوی چند نکته اساسی است:
اول: مهمترین خصلت کتاب «دا» (خاطرات سیدهزهرا حسینی به قلم سیدهاعظم حسینی) این است که راوی آنقدر زیبا و صمیمانه خاطرات خود را بیان میکند که مخاطب گویی یک جلد رمان میخواند. مرز خاطرهگویی و داستانسرایی در بسیاری از لحظات از بین رفته و در قسمتهایی حتی فراموش میشود که در حال خواندن خاطرات شخصی فردی حقیقی هستیم. قلم زیبای اعظم حسینی در تدوین و بازنویسی اثر عالی است. لحن طنزگونه راوی در طول روایت در جذب مخاطب و ترغیب او به اینکه بخواهد بداند «بعد چه میشود؟» نیز موثر است. او نهتنها به مسائل مهم پرداخته بلکه به توضیح مسائل به ظاهر جزئی و
پیش پا افتاده هم توجه نشان داده است. مانند واکنش حیوانات با شنیدن صدای بمبهایی که در سطح شهر و در نزدیکی آنها به زمین میریزد یا حمله سگهایی که برای دریدن جنازه شهدا به قبرستان میآیند.
دوم: راوی در بخش اول کتاب از دوران کودکی و خانواده خود و صمیمیت حاکم بر آن گفته و به این ترتیب خواننده با کسانی که قرار است شخصیتهای اصلی داستان او شوند آشنا میشود و رابطه برقرار میکند. این مساله به مخاطب کمک میکند تا بسیاری از مسائلی که در طول داستان اتفاق میافتد برای خود تفسیر و هضم کند. تصویری که راوی از خود ارائه میدهد موجودی آسمانی، غیرقابل تصور و دستنیافتنی که مخاطب را از خود براند، نیست بلکه خصوصیات مشترکی با مخاطبانش دارد و زندگیاش شبیه زندگی بسیاری از آدمهاست. خویشتندار، بامسؤولیت و شجاع است اما در مواردی هم به راحتی گریه میکند، میترسد، عصبانی میشود و حتی از وحشت فرار میکند.
سوم: جریان از روزهای آغازین جنگ و از زبان یک فرد ساکن در شهر خرمشهر و نه یک فرد بیرونی که در جریان جنگ وارد شهر شده، روایت میشود. راوی آنچه زیر پوست شهر میگذرد را روایت میکند. او کسی است که با بیشتر قسمتهای شهر آشناست و به راحتی میتواند بین گذشته و اکنون شهر یعنی روزهای جنگ رابطه برقرار کند و جزئیات آشنایی خود با محلهها، خیابانها و کوچهها و حتی افراد را به یاد بیاورد و با یادآوری خاطرات افرادی که به عنوان شهید به غسالخانه آورده میشوند و آنچه در پیرامون زندگی خانوادگی آنها رخ داده روی احساسات ما تاثیر بگذارد. این امر یکی از مهمترین امتیازات کتاب است زیرا حتی در آثار جالب توجهی که تا پیش از این تولید شده، معمولا روایت داستان از آنجایی آغاز میشود که گروهی در حال مبارزه هستند و در قبولاندن این باور کمک میکند که این افراد انسانهایی آسمانیاند که فرسنگها با انسانهای دور و بر خود فاصله داشتند، خارقالعاده یا دست نیافتنی بودهاند.
چهارم: راوی داستان بین روحیه زنانگی و خنثی بودن شناور است. از آنجایی که او یک زن است، ما را با فضا و مسائلی از جنگ آشنا میکند که دنیای مردانه و راویان مرد از بیان آن عاجزند زیرا نه آن را مشاهده کرده و نه آن را احساس و درک میکنند و این امر به انحای گوناگون لابهلای کتاب دیده میشود. حضور در مکانهایی که تنها زنان اجازه حضور دارند مانند غسالخانه زنانه و تشریح دیدههای خود، محدودیتها و ترسهایی که برای زنان طی حضور در خرمشهر وجود داشته مانند حضور در محله طالقانی که راوی حضور سربازان عراقی را احساس میکند و هر آن انتظار آن را دارد یک سرباز عراقی جلوی او سبز شود و همراه داشتن دو نارنجک برای استفاده در چنین لحظهای و بیان احساس خود از این وضعیت، نحوه برخورد مردها نسبت به حضور زنان در شهر، اصرار او بر حفظ چادرش در تمام لحظات که به اعتقاد شخصی برمیگردد و حفظ حریم میان مرد و زن حتی در سختترین شرایط و صحبت از فداکاری و مقاومت زنان و نقش آنان در دوران دفاع مقدس، همه از این نوع است. گویی خورشید دیگری در کنار خورشید مرکزی که روایت مردها از جنگ است تابیدن گرفته و امکان دیگری را برای روایت از جنگ برای ما فراهم کرده است؛ حقیقتهای دیگری که پس از سالها روی دیگری از چهره جنگ و آدمهای درگیر با آن را نشان میدهد.
پنجم: اما با این همه، کتاب ضعفی اساسی دارد و آن اینکه داستان با زخمی شدن زهرا به اوج میرسد اما پس از آن با آمدن به تهران متن جذابیت سابق خود را از دست میدهد. گویی کتاب با شتاب میخواهد به پایان برسد و نکاتی برای مخاطب ناگفته میماند، مانند واکنش هنگام شنیدن خبر رحلت امام با وجود آنکه راوی در طول بیان خاطرات خود بارها به نام ایشان اشاره میکند و حتی در دفاع از ایشان حاضر است هر تبعاتی، حتی اعدام را بپذیرد. دیگر اینکه نویسنده و راوی هر دو زن هستند و این در داستان اثر مثبتی دارد، اما حضور نویسنده در کنار راوی گاهی در داستان به وضوح دیده میشود. در بعضی از بخشهای داستان راوی با لهجه جنوبی صحبت میکند:«ها، ماما چی شده این وقت صبح؟گفتم: ها، چی؟هیچی؟»و در جای دیگر لهجه ندارد، انگار دختری تهرانی سخن میگوید و وضعیت دوم غلبه بیشتری در متن دارد.
با این همه با وجود اینکه اثر بار ایدئولوژیکی قوی دارد، توانسته طیف زیادی را مخاطب خود سازد که به لحاظ عقیدتی در کنار یکدیگر قرار دادنشان سخت است و کسانی را وادار به تشویق و تحسین کرده است که تا پیش از این درباره جنگ و ساخت آثاری در این باب سکوت کرده بودند و اینچنین است که اثری توانسته طی تنها یک سال ونیم با قیمت 11 هزار تومان، بیش از 60 بار تجدید چاپ شود.