کد خبر: 16022تاریخ: 1388/3/3 00:00
با شهریار عباسی درباره فعالیتهای تازهاش
دغدغههای 40 سالگی
میترا صالحی: شهریار عباسی، یکی از نویسندگان پرکار معاصر است که تاکنون آثار زیادی در قالب رمان و مجموعه داستان از او منتشر شده است که «موسم آشفتگی»، «زنی پنهان در میان واژهها»، «پیتزای برشته» و «میخواهم یک نامه کوتاه بنویسم» از جمله آنهاست. با او گپی زدهایم که درپی میآید.
اخیرا نگارش رمان تازهای را به پایان بردهاید. درباره آن توضیح دهید.
نام احتمالی این رمان «وقتی خدا هم میخندد» است و موضوع آن پیرامون زندگی مردی است که در آستانه 40 سالگی دستخوش یأسهای فلسفی میشود. ضمن اینکه رگههایی از جنگ نیز در لابهلای این رمان به چشم میخورد.
شما در کتاب «وقتی خدا هم میخندد» سعی کردهاید تجربه 40 سالگی خودتان را منعکس کنید؟
البته من در مرز 40 سالگی هستم ولی همانطور که شما اشاره کردید نویسنده عادت دارد همیشه دغدغههای خود را در آثارش بازتاب دهد و من هم از این قاعده مستثنا نیستم.
اما به هر حال شیوه پردازش و تبدیل واقعیت به رمان تفاوتهایی هم دارد.
دقیقا، صرفنظر از شیوه پردازش، نویسنده در داستان واقعیتها یا بهتر بگویم دغدغههایش را به شکل انتزاعی مینویسد. ضمن اینکه به ترس و لرزهای باطنی خود نسبت به هر چیزی در داستان پر و بال بیشتری میدهد و از تخیل نیز استفاده میکند. البته وقایع این کتاب تماما برای من حادث نشده است.
بالزاک «زن 30 ساله» را نوشت و شما 40 سالگی یک مرد را به نوع دیگری ترسیم میکنید.
خوب شد به بالزاک اشاره کردید حین نگارش این کتاب به این فکر کردم که 40 سالگی من و همنسلانم خیلی به 30 سالگی بالزاک شباهت دارد. من در این کتاب تلاش کردم نسلی را ترسیم کنم که از آرمانهایشان فاصله دارند. این ایده از آنجا شکل گرفت که نسل من نسل آرمانگرایی بود زیرا جوانی و نوجوانی خود را در دو وادی انقلاب و جنگ گذراندهام.
اخیرا کاری از شما تجدید چاپ شده است؟
بله، کتاب «میخواهم یک نامه کوتاه بنویسم» که سال گذشته کاندیدای جایزه شهید غنیپور نیز شد قرار است برای دومینبار منتشر شود.