ماجرای هزینههای گزاف فوتبال همیشه دستمایه منتقدان ورزش کشور بوده و از اهالی سایر رشتهها تا مدعیان حمایت از ورزش همگانی و سلامت و... هر کجا خواستهاند به نوعی حقوق پایمالشده خود را استیفا کنند در شکوه و گلایههای خود گریزی به بازار پرپول فوتبال زدهاند و از دستمزد چند میلیاردی کیروش گرفته تا قراردادهای نجومی بازیکنان لیگ برتری را زیر سوال بردهاند. بررسی نتایج تیمهای مختلف تحت مدیریت فدراسیون فوتبال رابطه عجیب و غریبی را به اثبات میرساند: هزینه کمتر مصادف است با نتیجه بهتر!
نگاهی ساده و اجمالی مشخص میکند برخلاف تمام اصول مدیریتی، اقتصادی، ورزشی، سرمایهگذاری، تجارتی و هر مبنا و اصول دیگری رابطه میان هزینه و نتیجه در فوتبال ایران بر عکس است. این مطلب به هیچ وجه ادعای یک تحقیق آماری علمی و قابل استناد را ندارد و صرفا با استدلال استقرایی (مشاهدهای) به این نتایج دست یافته است. در یک تقسیمبندی کلی، فوتبال کشور را میتوان به 2 دسته آقایان و بانوان تقسیم کرد. نیازی به سند و مدرک نیست و بر همگان واضح و مبرهن است که هزینه صورت گرفته در بخش بانوان در مقایسه با فوتبال مردان قطرهای در برابر دریاست. با این حال موفقیتهایی مانند قهرمانی آسیا در فوتسال بانوان به دست میآید و تیم فوتبال بانوان نیز پیشرفتی خیرهکننده داشته است. اگر اندکی پیش برویم و این تقسیمبندی را در بخش مردان ریزتر کنیم به چند دسته دیگر خواهیم رسید. در تفکیک رشتهها فوتبال، فوتسال و فوتبال ساحلی را خواهیم داشت. فوتسال در فدراسیون فوتبال همیشه زیر سایه فوتبال بوده است و با وجود اینکه بسیاری معتقدند یک نهاد مستقل باید اداره امور آن را در دست گیرد همچنان به شکل کمیتهای زیر نظر فدراسیون اداره میشود که از نظر بودجه سهم بسیار اندکی را به خود اختصاص داده است. با این حال بزرگترین افتخار ورزشهای تیمی ایران در اختیار همین رشته کمپول و بیادعاست که عنوان سومی جهان را برای ایران به ارمغان آورده است! در استدلال مشاهدهای دیگر به رشتهای میرسیم مستضعفتر و بیبضاعتتر از فوتسال به نام فوتبال ساحلی. رشتهای که هزینههای صورت گرفته برای آنچه در سطح ملی و چه در سطح باشگاهی از فوتسال نیز کمتر است. این رشته نیز در آخرین تورنمنتی که در امارات برگزار شد عنوان نایبقهرمانی در مسابقات بین قارهای را به ارمغان آورد! در تقسیمبندی ریزتر درون خود فوتبال نیز نتایج مشابهی به چشم میخورد. تیمهای ملی فوتبال در ردههای سنی طبیعتا به اندازه تیمملی فوتبال بزرگسالان که ویترین فوتبال کشور به شمار میرود مورد توجه قرار نمیگیرند. با این وجود تنها موفقیتهای قارهای فوتبال ایران مربوط به همین ردههای سنی میشود. از قهرمانی و نایبقهرمانی در آسیا تا کسب سهمیه جامجهانی! در بعد باشگاهی نیز کموبیش چنین مواردی دیده شده است. نگاهی به دهههای 70 و 80 شمسی در لیگ فوتبال ایران مشخص میکند استقلال و پرسپولیس 2 تیم پرطرفدار پایتخت همیشه یا قهرمان بوده یا دستکم رقابت سرسختانهای برای قهرمانی داشتهاند. این اتفاق البته مربوط به زمانی است که امثال عابدزاده، زرینچه، پیوس، نامجومطلق و سایر بزرگان این دو تیم خیلی بیشتر از دکتر و مهندس و کارگر و معلم این مملکت یا حتی سایر بازیکنان تیمهای دیگر دریافت نمیکردهاند اما پس از به اصطلاح حرفهای شدن فوتبال و ورود پولهای کلان به این 2 باشگاه بلافاصله شاهد از بین رفتن 2 قطبی قرمز و آبی در کشور بودیم و باشگاههایی مانند سپاهان، فولاد، ذوبآهن، تراکتورسازی و حتی در مقطعی سایپا بر بام فوتبال ایران تکیه زدند. اینکه چرا چنین اتفاقی برخلاف اصول مدیریتی در فوتبال و شاید حتی بتوان گفت در ورزش کشور رخ میدهد جای سوال دارد. پاسخی که برای آن میتوان یافت شاید این باشد که ورود پول و سرمایه به یک عرصه (نه صرفا ورزش) در کنار تمام مزایا و منافعی که دارد میتواند مضرات جانبی داشته باشد و طبیعتا اینگونه است که منافع آن باید بسیار بیشتر از مضراتش باشد اما زمانی که ورود این پول بدون حساب و کتاب و بدون برنامه و قانونمداری باشد مضراتش به منافعش میچربد و اینگونه میشود که تیم و رشتهای که کمتر برایش هزینه میشود بهتر نتیجه میگیرد.