هیلاری کلینتون اعتراف کرد شکست از دونالد ترامپ دردآور بوده است. نامزد پرمدعا اما مغلوب انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، فردای شکست در جمع هواداران خود در نیویورک گفت: «اگرچه این شکست دردآور است ولی از شما میخواهم هرگز باور خود را از مبارزه در راه آنچه ارزش تلقی شده و ارزشمند است از دست ندهید». اشاره او به شعارهایی بود از قبیل عدم تبعیض، حاکمیت قانون و برابری افراد نزد قانون که طی 8 سال حکومت متحدان دموکرات او بر کاخ سفید دروغین بودن آنها ثابت شد و در نتیجه اکثریت جامعه جوان آمریکا در انتخابات هشتم نوامبر به هیلاری دروغگو نه گفتند. کلینتون که با توجه به افشاگریهای گسترده رازهای تاریکش- از جمله همدستی در ایجاد گروه تروریستی داعش - توسط ویکیلیکس تبدیل به یک مهر سوخته برای حاکمیت آمریکا شده است، در نطق شکست خود نیز حرفهایی زد که بوی خداحافظی از سیاست میداد. او طوری حرف زد که گویی دردهایش از جمله بیماری مهلک او و همچنین پروندههای رسواییاش دردهای بیدرمانی هستند که او را رها نمیکنند. کلینتون با حواله دادن آرزوهایش به «کسی دیگر» گفت: «میدانم که ما هنوز بلندترین و سختترین سقف شیشهای را نشکستهایم اما میدانم که روزی کسی این کار را به انجام خواهد رساند. امیدوارم زودتر از آنچه ما فکر آن را میکنیم به وقوع بپیوندد». آنچه ظن خداحافظی هیلاری کلینتون را بیشتر میکرد لبههای بنفش رنگ لباس او بود. مفسران سیاسی آمریکا رنگ بنفش لباس او را که با کراوات بیل کلینتون هماهنگ شده بود، ضمیمه پیام او پنداشتند. ایالتهای چرخشی در آمریکا در طول انتخابات اغلب «ایالتهای بنفش» نامیده میشوند (ترکیبی از رنگ قرمز و آبی، نشان 2 حزب جمهوریخواه و دموکرات آمریکا) و کلینتون در سخنرانیاش به این ایالتها اشاره میکرد که تعداد آرای آنها خیلی به هم نزدیک بود و تا لحظه آخر معلوم نبود اکثریت آرا به کدام کاندیدا تعلق خواهد گرفت. علاوه بر این بنفش رنگی اشرافی در فرهنگ سیاسی آمریکاست که نشان میدهد کلینتونها به دنبال جایگاهی فراحزبی در حاکمیت سایه آمریکا هستند. همچنین بنفش رنگی است دگرباشانه که با نمادهای جنبشهای غربگرای سیاسی و فراجنسیتی در کشورهای دیگر سازگاری دارد. این نشان میدهد هیلاری با همه افتضاحات و شکستها به قول جولین آسانژ به شکلی ترحمانگیز به برده جاهطلبیهای خود تبدیل شود که درد بیدرمان او است.