مایکل کاکس: حالا 6 بازی از زمانی که آنتونیو کونته سیستم تیمش را به 3-4-3 تغییر داده میگذرد و مربیان حریف هنوز هیچ ایدهای در باب چگونه شکست دادن چلسی یا اصلا گل زدن به آن ندارند. نتیجه مجموع این 6 بازی 17 بر صفر به سود چلسی است، روندی که بعد از شکست 3 بر صفر مقابل آرسنال شروع شد و شاگردان کونته را از رده هشتم به صدر جدول برد. با اینکه چلسی دیروز در پیروزی یک بر صفر در زمین میدلزبورو نمایش هجومی چندان چشمگیری نداشت اما تقریبا با هیچگونه مشکل دفاعیای هم برخورد نکرد. برعکس مربیانی که در بازیهای قبلی تلاش کردند به شکلی اغراقشده سیستم تیمهایشان را برای مقابله با سیستم چلسی تغییر دهند، آیتور کارانکا در این بازی با همان سیستم همیشگیاش یعنی یک 1-4-1-4 با عرض کم، تیمش را به زمین فرستاد؛ سیستمی که موجب شد آلوارو نگردوی کمتحرک بشدت در خط دفاعی چلسی ایزوله شود اما در ضمن برتری عددی لازم در سمت دیگر زمین برای مقابله با وینگبکهای هجومی حریف را هم به میدلزبورو داد. 4 هافبک بورو هم در جدال مقابل چلسی با عمق زیاد و نزدیک به هم بازی کردند تا مانع از رسیدن توپ به دیگو کاستا در کانالهای کناری شوند. کاستا که معمولا در این حرکات استاد است، در این بازی به ندرت موفق شد از پس کالوم چیمبرز و بن گیبسون بر آید، هرچند واکنش سریعش روی ضربه کرنری که منجر به تک گل بازی شد یک بار دیگر نشان از غریزه «شکارچی باکس» بالای او داشت. پیروزی مقابل بورو بیشتر نمایشی ساختارگرا و منظم از سوی شاگردان کونته بود و در این جمع بهترین بازی را داوید لوئیز داشت که در خط دفاع سه نفره چلسی بین گری کیهیل و سزار آزپیلیکوئتا قرار گرفته بود. چنین مدافعی در چنین سیستمی معمولا نقش پوششی دارد اما لوئیز برعکس در کل بازی با نگردو یارگیری نفر به نفر کرده بود و به هر شکلی که بود، با ارتکاب به خطا اگر لازم بود، مانع از ورود او به جریان بازیسازی به عنوان مهاجم لینک آپ شد. جدا از این بعد دفاعی اما لوئیز چند بار هم با بازیخوانی دقیقش باعث خلق فرصتهای عالی ضدحمله برای تیمش شد. در یکی از این فرصتها که بهترین حرکت کل بازی هم بود، او پاس بازیکنان بورو را قطع کرد، از سمت راست در زمین بالا آمد، پاسی قطری به کاستا داد، کاستا توپ را برای پدور کاشت و ضربه پدرو به تیر دروازه خورد. این صحنه نشانی بارز از قدرت پا به توپ لوئیز بود و این نکته که کارانکا از نگردو خواسته بود همیشه نزدیک مدافع برزیلی بازی کند و فرصت فکر کردن و تصمیمگیری را از او بگیرد اهمیت زیادی دارد، چون حاکی از این است که مربی بورو لوئیز را به عنوان بازیساز اول چلسی در نظر گرفته بوده است. لوئیز در حال حاضر در واقع یک بازیساز عقب زمین (Deep-Lying Playmaker) برای چلسی است و مربیان تیمهای مقابل کمکم به این نکته عکسالعملهای رادیکالتری نشان میدهند. پس عجیب نیست وقتی میبینیم طرح کارانکا برای خنثی کردن لوئیز باعث شد او در بازی دیروز تنها 40 پاس بدهد، عددی که برای آزپیلیکوئتا 83 و برای کیهیل 60 بود. جدا از لوئیز بقیه بازیکنان چلسی هم به فرم خوبشان مقابل بورو ادامه دادند، بویژه ویکتور موزز و مارکوس آلونسو که به عنوان 2 وینگبک هجومی با عرض زیاد و خیلی بالا بازی کردند و در نتیجه به کاستا و پدرو و ادن آزارد اجازه دادند تا به مرکز زمین تمایل پیدا کنند. بدین ترتیب چلسی عملا با 5 نفر به سمت دروازه میزبانش حمله میکرد و این مساله بزرگی برای سیستم 1-4-1-4 کارانکا ایجاد کرد، چون وینگرهایش مدام مجبور بودند به کمک فولبکها بیایند، با عمق کم بازی کنند و در نتیجه سرویس بسیار کمی به نگردو بدهند. بازی انتقالی بورو البته در مقاطعی قابل توجه بود اما ضرباتشان در یک سوم دفاعی چلسی دقت لازم را نداشت. آمار آداما ترائوره بخوبی گویای کلیت بازی بورو مقابل چلسی است: 12 دریبل موفق (از مجموع 13) اما بدون حتی یک ارسال موفق (از مجموع 8). البته خود نگردو و گاستون رامیرز هم اندک فرصتهایی را که به دست آوردند راحت از دست دادند. مشکل کونته در این بازی خلق موقعیت بعد از زدن گل اول بود، اتفاقی که بازیکنانش قصد داشتند با استفاده از ضد حملهها بویژه بعد از بیرون رفتن هافبک دفاعی بورو «آدام کلیتون» پدید آورند اما موفق به انجامش نشدند، چون حتی با وجود بالا آمدن بورو، پدرو و کاستا به ندرت فضای خالی برای نفوذ از کانالهای کناری پیدا کردند. به هر سو به نظر میرسد سیستم 3-4-3 کونته برای چلسی همچنان
مربیان حریف را سردرگم میکند، بویژه حرکات آزارد و پدرو در بالها، به پشتوانه موزز و آلونسو. چلسی در 3 بازی اخیرش طبق معمول با سیستم 3-4-3 مقابل ساوتهمپتون با سیستم 2-1-3-4، اورتون با سیستم 3-4-3 و میدلزبورو با سیستم
1-4-1-4 قرار گرفته؛ سیستمهایی که در رویکردشان به بالها کاملا متفاوتند اما شاگردان کونته در هر حال در این منطقه از زمین به برتری رسیدهاند.