احسان عابدی: مرد، میانسالی را رد کرده و موی و محاسن سپیدش نشان میدهد که حداقل 50 سالی عمر کرده است. چهرهاش این روزها شکستهتر شده و غم و اندوه از سر و رویش میبارد. میگوید: «وقتی ازدواج کردیم، وضع مالیمان خوب بود. کم و کسری نداشتیم. با همسرم قرار گذاشتیم یک فرزند ترجیحاً پسر داشته باشیم و هر چه داریم برایش خرج کنیم تا به جایی برسد و کسی بشود. خدا یک پسر به ما داد و این فرزند شد همه زندگی ما. هرچه میخواست برایش میخریدیم و خیلی خرجش کردیم تا وارد دانشگاه شد. همیشه امید داشتیم دکتر یا مهندس شود و مایه افتخار خانواده باشد. اما دست تقدیر پسر جوان ما را در یک تصادف از ما گرفت و حالا با مرگ تنها فرزندمان، نمیدانیم با چه امیدی باید زندگی کنیم».
این اتفاق دردناک یک استثنا نیست و میتواند برای بسیاری از خانوادههای تکفرزند اتفاق افتاده باشد. متاسفانه این دیدگاه غلط بین برخی خانوادهها رایج است که نه حتی 2 فرزند، بلکه یک فرزند کافی است و اگر هرچه داریم در تربیت و رشد یک فرزند بگذاریم، بهتر است از اینکه چند فرزند داشته باشیم و فرصت رسیدگی به آنها را نداشته باشیم یا پول کافی برای خوشبخت کردن آنها نداشته باشیم!
به طور معمول این خانوادهها ثروت و سرمایه خوبی هم در اختیار دارند و منتظر خوشبختی تنها فرزندشان با ثروت پدر و مادر هستند، اما غافل از اینکه سرمایه اصلی نه پول، خانه و ماشین بلکه اولاد صالح آدمی است چرا که پس از مرگ، پول و سرمایه آدمی به کار نمیآید و آنچه ماندگار میشود، اولاد صالحی است که از خود بهجا گذاشته است.
هدف، بررسی معایب تکفرزندی نیست، بلکه اشاره به یک خطر بزرگ در کمین یک طرز فکر غلط است که میگوید یک فرزند خاص بهتر از چند فرزند عادی است! تکفرزندی باعث وابستگی شدید والدین به تنها فرزند خود میشود و این وابستگی عاملی برای اضطراب در خانواده میشود.
بهگونهای که پدر و مادر به دلیل علاقه شدیدی که به تنها فرزند خود دارند، همیشه نگران هستند که مبادا صدمهای به وی برسد. اگر هم از قضا اتفاق تلخی مانند آنچه بر سر خانوادهای که در مقدمه شرح داده شد بیفتد، والدین دچار لطمه روحی شدیدی خواهند شد که جبران آن چندان میسور نخواهد بود، چرا که فرزندآوری در هر سن و سالی ممکن نیست و آب رفته دیگر به جوی بازنمیگردد.
این یک جنبه از معایب تکفرزندی است که گریبانگیر خانوادهها میشود و اگر خدای ناکرده تکفرزند فوت کند یا به بیماری سخت و لاعلاجی مبتلا شود، بنیان خانواده متلاشی شده و زن و شوهر به دلیل تفکر غلط خود باید تا آخر عمر حسرت داشتن فرزند را بخورند.
بهتر است همسران جوان در زمان تصمیمگیری برای تعداد فرزند، چنین موضوعاتی را هم در نظر داشته باشند و بنای زندگی خود را مستحکمتر کنند. همیشه تصمیمهای اشتباه قابل جبران نیست!