printlogo


کد خبر: 168866تاریخ: 1395/9/24 00:00
چه بر سر تکواندوی ما آمده؟

مصطفی مدنی‌ثانی: تیم‌ملی تکواندوی ایران با کسب نتایج بسیار ضعیف در جام‌جهانی تکواندو حذف شد. در رقابت‌های جام‌جهانی که به شکل تیم به تیم برگزار می‌شود، ایران با تیم‌های ترکیه، روسیه و کره‌جنوبی همگروه بود که با یک پیروزی نزدیک و سخت برابر روسیه و 2 شکست برابر ترکیه و کره جنوبی از دور رقابت‌ها کنار رفت؛ تورنمنتی که پیش از این سابقه قهرمانی در آن را داشت و در آخرین دوره آن نیز به مقام نایب قهرمانی رسیده بود. به طور دقیق مشخص نیست چه بلایی دارد سر تکواندوی ایران می‌آید. کمتر از یک سال پیش در چنین روزهایی بود که از تکواندو چیزی جز تمجید و تحسین شنیده نمی‌شد، عده‌ای در وصف قدرت تکواندوی ایران تا اندازه‌ای پیش رفته بودند که پیش‌بینی می‌کردند برخلاف همیشه این بار تکواندو است که بار مدال‌آوری کاروان در المپیک را بر دوش خواهد کشید (به جای کشتی) و اگر بحث و اختلافی بین کارشناسان بود در تعداد مدال‌های طلا بود و نه چیز دیگر. در حالی که همگان در بدبینانه‌ترین حالت از 3 وزن مردان 2 مدال انتظار داشتند، تیم ایران با دست کاملا خالی بازگشت و تنها مدال برنز کیمیا علیزاده در بخش بانوان بود که اندک آبرویی برای تکواندوی ایران باقی گذاشت. در شرایطی که انتظار می‌رفت پس از این شکست مفتضحانه همانند آنچه همیشه در ایران مرسوم است، کمیته‌ای یا تیمی به بررسی عوامل شکست هر چند به شکل صوری پرداخته و اشخاص یا نهادهایی به عنوان مقصر معرفی شوند اما پس از گذشت چند ماه از المپیک فدراسیون با همان سیستم مدیریت قبلی به کارش ادامه می‌دهد، مقانلو، سرمربی تیم در کارش ابقا شده (شاید چون هنوز تکواندو به طور کامل نابود نشده و به زور نفس می‌کشد!) بازیکنان نیز همان‌های المپیک هستند. نتیجه این ثبات طبیعتا حفظ شرایط بد قبلی و سقوط بیشتر در ورطه ناکامی بود. پس از المپیک یکی، دو ملی‌پوش سرشناس تکواندو با غیبت‌های خود در اردوها حرف و حدیث‌هایی به وجود آوردند و حتی شایعاتی مانند اختلاف و درگیری لفظی با سرمربی تیم هم به وجود آمد اما فدراسیون همه چیز را سرپوش گذاشت تا تیم برای مسابقات جام‌جهانی و گرندپری باکو که در سال برگزاری المپیک فقط در یک مرحله برگزار می‌شود آماده شود. نتیجه گرندپری باکو شکست بود و نتیجه جام‌جهانی شکستی بزرگ‌تر و وجه مشترک این دو شکست قابل پیش‌بینی بودن آنها. تنها مدال ایران در گرندپری نیز توسط کسی گرفته شد که نه توسط کادر فنی کوچ شد و نه حتی از پیش از المپیک در جلسات تمرینی زیادی حضور یافته بود. از تیمی که همین چند سال پیش برای نخستین بار در حضور کره جنوبی و در خاک این کشور که مهد تکواندو است قهرمان شد، تنها سایه‌ای مانده که پشت آن القابی مانند نابودگر و سونامی و... دیده می‌شود و چقدر تخصص و توانایی می‌خواهد تبدیل کردن این سونامی به نسیم و نابودگر به نابود شده! مقایسه نتایج تیم‌ملی با دوره‌های قبل کاری بسیار بیهوده به نظر می‌رسد. قهرمانی‌های پیاپی استعدادهایی مانند عاشورزاده، خدابخشی، اسبقی و مردانی در گرندپری‌ها ایران را صاحب بهترین جایگاه‌ها در رده‌بندی جهانی و المپیکی کرد. 3 مدال طلا در مسابقات جهانی و قهرمانی در بخش مردان، درخشش در فینال گرندپری‌های سال 2015، نایب قهرمانی در جام‌جهانی مکزیک کجا و باخت‌های دور مقدماتی و حذف از مرحله گروهی جام‌جهانی باکو کجا! در وصف سوءمدیریت این استعدادهای ناب همین بس که همین اطراف، درست بالای سر نقشه گربه‌ای‌مان، کشوری هست که تکواندوکار شماره 4 ایران را در یک وزن تحویل می‌گیرد و از او قهرمانی می‌سازد که شماره یک ایران را در المپیک تارومار می‌کند! اگر به سرمایه انسانی تکواندوی ایران نگاه دقیقی داشته باشیم هیچ کمبود و مشکلی وجود ندارد. اگر چند سال پیش فوق ستاره‌هایی مانند ساعی، کرمی، باقری معتمد و... داشتیم اما حالا بازیکنانی داریم که این توانایی را دارند یک سال تمام بدون تحمل شکست در صدر رنکینگ جهانی باشند. اینکه چه بر سرشان می‌آید که به یکباره اینگونه افت می‌کنند و از شرایط آمادگی دور می‌مانند سوالی است که ظاهرا قرار نیست در مجموعه تکواندو کسی پاسخگوی آن باشد. تکواندو شرایط نگران‌کننده‌ای دارد. وضعیت لیگ بسامان نیست و بازیکنان با مدال‌ها و افتخارات فراوان مجبور هستند با قرارداد بسیار اندک پا بزنند. اگر خیلی خوش‌شانس باشند در پایان فصل همان قرارداد اندک را دریافت می‌کنند اگرنه اسپانسر تیم‌شان به جای پول لوازم شرکتش را به آنها هدیه می‌کند! در بحث تیم‌ملی هم امید چندانی برای آینده وجود ندارد. بازیکنان فنی هستند و تکواندو را می‌فهمند. مشخص نیست تا چه زمان با حربه فشار پیراهن تیم‌ملی می‌توان آنها را ساکت نگه داشت. مجموعه مدیریتی فدراسیون یک سیستم کاملا بسته به شمار می‌رود و قهرمانان و تحصیلکرده‌های تکواندو راهی به آن ندارند. البته اگر هم داشته باشند حاضر به همکاری و فعالیت در مجموعه نیستند. نتیجه گردش در چرخه باطل و قرار گرفتن در مسیر سقوط آزاد است؛ سقوطی که المپیک ریو، جام‌جهانی و گرندپری باکو سرعت بالایش را گواهی می‌دهد.
 


Page Generated in 0/0143 sec