میلاد امینیموحد: وحدت در مسیر رسیدن به اهداف عالیه همواره امری ممدوح بوده به نحوی که وحدت کلمه، یکپارچگی و اتحاد مسلمانان از جمله دغدغههای مصلحان بزرگ تاریخ بوده است. در آموزههای دین مبین اسلام نیز تاکید بر اتحاد مسلمین از اهمیت خاصی برخوردار است، از اینرو میتوان گفت به هر میزان وحدت و انسجام جهان اسلام در برابر دشمنان بیشتر باشد، جهان اسلام با داشتن آرمان و اهداف مشترک، در مسیری واحد به سوی اهداف موردنظر حرکت خواهد کرد و ملتی که دارای همبستگی ملی است و از وحدت، یکدلی و یکرنگی بهره میبرد، بهراحتی به اهداف متعالی خویش خواهد رسید. روشن است ملتی واحد، منسجم و یکپارچه که با همبستگی ملی و وحدت و اتحاد خویش، در تحقق اهداف و آرمانهای ملی خویش در تلاشند، توطئهها و تبلیغات روانی دشمنان و معاندان حاکمیت ملی و نظام سیاسی خویش را در ناکارآمد جلوه دادن نظام سیاسی خویش ناکام خواهند گذارد. امروز و پس از انقلاب اسلامی، طرح ایده وحدت برای همدلی مسلمانان، وحدت و یکپارچگی آنان، از ضروریات جهان اسلام و مهمترین استراتژی برای مقابله با توطئههای استکبار جهانی است. انقلاب اسلامی که شدیدا استکبار جهانی و سکولاریسم را به چالش کشانده، برای حفظ هویت خویش نیازمند تثبیت موقعیت و تحقق آرمانهای خویش است. از اینرو، ایده وحدت به عنوان یک استراتژی همواره موضوعی بکر و تازه است.
«وحدت»؛ چیستی و چرایی
بهراستی مقصود از وحدت چیست؟ آیا هدف دست کشیدن مذاهب مختلف از اعتقادات و گرویدن به مذهبی خاص است؟ یا تاکید بر وحدت در آیات، روایات و کلام بزرگان با هدف تاکید بر مشترکات است؟ لازم است پیرامون چیستی و چرایی وحدت به منابع دینی خود رجوع و واژه وحدت را مفهومشناسی کنیم. در قرآن کریم خداوند متعال با تاکید بر مشترکات مذاهب، «وحدت امت اسلامی» را به معنای تحقق وحدت اسلامی در مجموعه امت اسلام میخواند، بهگونهای که در نهایت، نویدبخش تشکیل امت واحد اسلامی شود: «وَ إن هَذه أُمتُکُمْ أُمه وَاحدَه وَ أَنَا رَبکُمْ فَاتقُون؛ و همانا این امت شماست؛ امتی یگانه، و من پروردگار شما هستم. از من پروا کنید». در تفکر دینی، هرگز مراد از وحدت کنار نهادن سایر مذاهب نیست. وحدت اسلامی بهکارگیری ابزار تحقق امت واحد، به عنوان یک آرمان نهایی، در سطح جوامع و جهان اسلام خواهد بود: «وَ اعْتَصمُوا بالله هُوَ مَوْلَاکُمْ فَنعْمَ الْمَوْلَی وَنعْمَ النصیرُ».
بنابراین از نظر مفهومی، وحدت اسلامی، از جهت روش و ابزارمندی آن شامل تمام تصمیمسازیها، سیاستگذاریها، اتخاذ روشهای واحد، بهرهگیری از امکانات مشترک، و تدابیری میشود که نتیجه و پیامد آن، تحقق وحدت امت اسلامی است.
از اینرو، خداوند میفرماید: «وَاعْتَصمُواْ بحَبْل الله جَمیعًا وَلاَ تَفَرقُواْ».
«امروز در دنیای اسلام گرفتاریها بسیار زیاد است. اسلام این همه بر وحدت و یکپارچگی مسلمین و برادری مسلمانان تأکید فرموده است؛ حتی در اعتصام به حبلالله، میتوان تکتک به حبلالله اعتصام پیدا کرد، [اما] این را اسلام توصیه نمیکند؛ وَ اعتَصموا بحَبل الله جَمیعًا؛ همه با هم به حبل الهی تمسک کنید، با هم باشید» از منظر آیات قرآن کریم، «وحدت» کلمه امت اسلام، وحدت دینی و اسلامی است و به عنوان شیوه و ابزار تحقق اهداف و مقاصد دینی و الهی تلقی میشود. از اینرو، چنگ و اعتصام به حبل محکم الهی را زمینه و مقدمه نجات امت از هلاکت و نیز سعادت و هدایت امت اسلامی برمیشمارد: «وَ اعْتَصمُواْ بحَبْل الله جَمیعا وَ لاَ تَفَرقُواْ وَاذْکُرُواْ نعْمَهَ الله عَلَیْکُمْ إذْ کُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلفَ بَیْنَ قُلُوبکُمْ فَأَصْبَحْتُم بنعْمَته إخْوَانا وَ کُنتُمْ عَلَی شَفَا حُفْرَه منَ النار فَأَنقَذَکُم منْهَا کَذَلکَ یُبَینُ اللهُ لَکُمْ آیَاته لَعَلکُمْ تَهْتَدُونَ». همچنین خداوند متعال در قرآن کریم تفرقه و اختلاف در دین و از بین رفتن وحدت امت اسلام را با اصل اقامه دین حق و آیین توحیدی منافی دانسته، میفرماید: «... أَقیمُوا الدینَ وَلَا تَتَفَرقُوا فیه....» از طرفی، بشدت کسانی را که در پی اختلافافکنی هستند یا در پی ایجاد وحدت بین امت اسلامی نیستند، سرزنش و مذمت میکند و آن را مانند ملل پیشین قلمداد کرده که پس از هدایت الهی، باز به سمت اختلاف تمایل یافتند و سزاوار عذاب عظیم شدند: «وَ لاَ تَکُونُواْ کَالذینَ تَفَرقُواْ وَاخْتَلَفُواْ من بَعْد مَا جَاءهُمُ الْبَینَاتُ وَأُوْلَـئکَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظیمٌ» بنابراین وحدت از منظر دینی امری فینفسه مطلوب بوده و بدان بسیار سفارش و تأکید شده است بهگونهای که اقامه دین در پرتو وحدت امت اسلام است و قدر جامع از غایت وحدت در جامعه اسلامی تاکید بر مشترکات است. لذا مقام معظم رهبری میفرمایند: «وحدت به معنای تکیه بر مشترکات است. ما مشترکات زیادی داریم؛ میان مسلمانان، مشترکات بیش از موارد اختلافی است؛ روی مشترکات باید تکیه کنند». اگر چه برخی سادهاندیشان در موضوع وحدت شیعه و سنی سنگاندازی میکنند اما با اندکی تأمل و با عنایت به آنچه گذشت، و با توجه به اشتراکات شیعه و سنی، تحقق وحدت اسلامی بهراحتی امکانپذیر میشود. شیعه و سنی دارای مشترکات بسیاری هستند: خدای همه آنها یکی است؛ پیامبر همه ایشان یکی است؛ قبله آنها یکی است؛ ماه رمضان همه روزه میگیرند؛ کتاب آسمانی همه یکی است؛ همه نماز میخوانند؛ زکات میدهند؛ در اصول چندان اختلافی با هم ندارند. همه مسلمانان فرهنگ، تاریخ و تمدن مشترک دارند. اختلاف آنان در برخی فروعات دینی است. بنابراین، وحدت امکانپذیر است.
«وحدت»؛ راهبرد نظام اسلامی یا رویکردی تاکتیکی؟
وحدت مذاهب اسلامی، نهتنها امری ممکن و مطلوب است که به دلیل توصیههای قرآن کریم و تأکید سیره نبوی و آموزههای دینی، ضرورتی انکارناپذیر است. اما سوالی که جواب آن میتواند راهگشا باشد این است که وحدت شیعه و سنی از چه نوع رویکردی است، تاکتیکی یا استراتژیک؟ در رویکرد تاکتیکی مسلمانان تنها جهت مصون ماندن از برخی آسیبها و برای مدت محدود با هم متحد میشوند. از این وحدت تاکتیکی هم غالبا در وضعیت منفعلانه و در مقابل هجمههای بیامان دشمن استفاده میشود. بنابراین از این منظر، «وحدت»، «اتحاد» و «انسجام»، در این رویکرد یک تاکتیک محسوب شده و برای مقابله با تهدیدهای دشمن بسیار راهگشا و مؤثر خواهد بود. اما «وحدت» از منظری دیگر، رویکردی استراتژیک و راهبردی به خود میگیرد. با عنایت به آنچه در باب «وحدت» گذشت، و با توجه به آیات عدم تفرق، عدم تنازع و عدم اختلاف، و همچنین سنت و سیره عملی نبوی صلیاللهعلیهوآله و ائمه اطهار علیهمالسلام، دعوت به «وحدت»، «تقریب»، «اتحاد» و «انسجام» و لزوم حفظ آن، صرفا یک توصیه اجتماعی و نیاز مقطعی و تاکتیک سیاسی و اقدام عملی برای حفظ منافع مادی مشترک نیست، بلکه تلاش برای حفظ وحدت و پرهیز از تفرقه، واجبی عینی است که ریشه در اعتقاد به وحدانیت الوهی دارد. «هدف از این کار آن است که با شعار وحدت مسلمین، که شعار درست و ضروریای هم هست و من از قدیم این اعتقاد و تفکر را داشتم و دارم و آن را یک مساله استراتژیک میدانم- یک مساله تاکتیکی و مصلحتی هم نیست که حالا بگوییم مصلحت ما ایجاب میکند با مسلمین غیرشیعه ارتباطات داشته باشیم- مسلمانان، بتدریج این اختلافات مذهبی و طایفی را کم کنند و از بین ببرند؛ چون در خدمت دشمنان است. ما با این انگیزه صحیح، مساله وحدت مسلمین را در جمهوری اسلامی، یک مساله اساسی قرار دادهایم».
«تفرقهافکنی» سیاستی که دامن دنیای اسلام را گرفته
رهبر حکیم انقلاب که از منادیان وحدت در عصر حاضرند نیز با درایت، استراتژی شوم استکبار جهانی برای تفرقه بین امت به هم پیوسته مسلمانان را برملا میکنند: «استکبار جهانی و استعمار، از یکی، دو قرن پیش، مصلحت خود را در این دانست که بین ملتهای مسلمان اختلاف بیندازد. مصلحت را در این دانست، چرا؟ چون در این صورت میتوانست ثروتهای اینها را غارت کند، اینها را از پیشرفتهایی که حق آنها بود باز بدارد؛ استثمار کند. قدرتهای جهانی به برکت علمی که پیدا کرده بودند و فناوریای که پیدا کرده بودند و سلاحهایی که ساخته بودند، هدفشان را این قرار دادند و متأسفانه تا حدود زیادی هم موفق شدند. اینکه ما از اول انقلاب تا امروز دائم دست دوستی را به سمت ملتهای مسلمان و به سمت دولتهای مسلمان دراز کردیم، دعوت کردیم به اتحاد، به وحدت، به ایستادگی در مقابل توطئههای دشمن، بهخاطر این است». در واقع آمریکا ضمن نومیدی از حربههای مختلف با بهرهگیری از سیاست انگلیسی «تفرقه بینداز و حکومت کن» بنا را بر اختلافافکنی بین مذاهب گذاشت. سیاستی که بارها از سوی رهبر انقلاب به رهبران جهان اسلام و مسلمانان تذکر داده شد: «یک روزی این اختلاف به عنوان پانایرانیسم، پانترکیسم و پانعربیسم و از این قبیل چیزها مطرح میشد که خیلی کاربرد نداشت؛ امروز به نام مذهب میخواهند اختلاف ایجاد کنند و جوانها را به جان هم بیندازند. آنوقت نتیجه این میشود که فرقههای تروریستی مثل داعش و امثال اینها با پول وابستگان به آمریکا، با کمک سیاسی آمریکا، با همراهی همپیمانان آمریکا تولد پیدا میکنند و امکان نشاط پیدا میکنند و این فجایع را در دنیای اسلام بهوجود میآورند؛ نتیجه این میشود». انتخاب عنوان و کلیدواژه «خاورمیانه جدید» سالها پیش از سوی سران آمریکایی نیز با هدف ایجاد دعواها و جنگهای ویرانگر در سطح کشورهای مسلمان بود؛ جنگهایی که نه با اغراض دینی بلکه با سیاستهای آمریکایی- انگلیسی تفرقهانگیز شروع شد. جنگهایی که آتش آن با عدم اتحاد مسلمانان و تفرقهافکنی سران استکبار شعلهورتر میشود: «من به شما عرض میکنم این اختلافاتی که امروز شما میبینید در عراق و در سوریه و در بقیه جاها سعی میشود عنوان دعوای مذهبی به آن داده بشود، به هیچوجه دعوای مذهبی نیست، دعوای سیاسی است. جنگ در یمن، جنگ سیاسی است نه جنگ مذهبی؛ به دروغ میگویند بحث شیعه و سنی است، درحالیکه شیعه و سنی نیست. بعضی از آنهایی که زیر بمباران سعودیها در یمن دارند بچه و زن و کودک شیرخوار و بیمارستان و مدرسه را از دست میدهند، شافعیاند، بعضیشان زیدیاند؛ بحث شیعه و سنی نیست، دعوا دعوای سیاسی است، دعوای سیاستها است. امروز یک چنین وضعی را اینها در منطقه بهوجود آوردهاند؛ ایجاد اختلاف کردهاند؛ باید تلاش کرد این اختلافات از بین برود».
مستکبران تفرقهافکن؛ مدافعان حقوق اهلسنت نیستند
رهبر انقلاب اهداف گروههای تکفیری تشکیل شده توسط استکبار در منطقه را غیر از اهداف آمریکا نمیدانند و مکرر تاکید کردهاند برای گروههای تکفیری مذهب «شیعه» و «اهل سنت» هیچ اهمیتی ندارد بلکه آنها سیاست تفرقهافکنانه اربابانشان را پیش گرفته و مسلمانان را به شهادت میرسانند: «تکفیریها شیعه و سنی نمیشناسند؛ سنی را هم میزنند. ما در داخل کشور خودمان چقدر از علمای اهل سنت
داریم- مرحوم شیخالاسلام در سنندج، مرحوم حسینبُر در بلوچستان و علمای دیگری- که همین تکفیریها اینها را ترور کردند و خونشان را مظلومانه بر زمین ریختند. آنها سنی و شیعه نمیشناسند؛ آنها هر کسی را که با انقلاب است، هر کسی را که در مقابل استکبار است، هرکسی را که با آمریکا دشمن است میزنند؛ اسمش را هم میگذارند جنگ شیعه و سنی». سیاست نظام جمهوری اسلامی ایران پیرامون وحدت جامعه اسلامی که بارها از سوی رهبر معظم انقلاب در بیانات مختلف تبیین شده، «برادری» و «اخوت» با کشورهای مسلمان و عدم سازش با مستکبران عالم است که ریشه قرآنی دارد. با توجه به اتخاذ رویکرد راهبردی و استراتژیک نسبت به مساله وحدت، مقام معظم رهبری تاکید میکنند نوع مذهب در حمایت جمهوری اسلامی ایران از ملتهای مظلوم مسلمان هیچ تاثیری نداشته است: «ما در حمایت از مظلوم نگاه به مذهب طرف مقابل نمیکنیم؛ و نکردیم؛ خط امام بزرگوار این بود. امام همان رفتاری را که با مقاومت شیعه در لبنان داشت، همان رفتار را با مقاومت سنی در فلسطین [هم] داشت؛ بدون هیچ تفاوتی. ما همان حمایتی را که از برادرانمان در لبنان کردیم، از برادرانمان در غزه [هم] کردیم؛ بدون هیچ تفاوتی. آنها سنی بودند، اینها شیعهاند. مساله برای ما، دفاع از هویت اسلامی است، حمایت از مظلوم است» وحدت جهان اسلام برای رهبر معظم انقلاب آرمانی بزرگ تلقی میشود بهگونهای که ایشان همچون امام راحل رهایی قدس از رژیم غاصب صهیونیستی که نتیجه اتحاد مسلمانان است را «نماد دفاع از اسلام» میخوانند. رهبر انقلاب در سخنرانیهای مختلف با طرح این سوال که «اگر آمریکا و انگلیس حامیان اهل سنت هستند چرا از حق فلسطین دفاع نمیکنند؟» ادعای حمایت مستکبران از اهل سنت را غیرواقعی میدانند: «اینها دروغ میگویند اگر میگویند ما با شیعه مخالفیم، با سنی موافقیم؛ نخیر! آیا فلسطینیها شیعهاند یا سنیاند؟ چرا با فلسطینیها اینقدر بدند؟ چرا جنایت نسبت به فلسطینیها را مطلقاً مورد تعرض قرار نمیدهند؟ غزه چقدر کوبیده شد؟ سرزمینهای کرانه باختری چقدر تحت فشار قرار گرفت و هماکنون تحت فشار قرار دارد؟ آنها که شیعه نیستند، آنها سنیاند. برای آمریکاییها مساله، مساله شیعه و سنی نیست؛ هر مسلمانی که بخواهد با اسلام، با احکام اسلامی و قوانین اسلامی زندگی کند و برای آن مجاهدت کند و در راه آن حرکت کند، دشمن خود بهحساب میآورند». در اندیشههای رهبر معظم انقلاب پدیده دفاع از حرم اهلبیت را نیز میتوان از رویشهای توجه به مساله وحدت اسلامی دانست. مدافعان حرم که متشکل از گروههای شیعه و اهل سنت است و به جنگ و جهاد با گروههای تکفیریای میپردازند که جز تفرقهافکنی بین صفوف مسلمین هدفی را دنبال نمیکنند.
مطالبات رهبری از مبلغان پیرامون مقوله «وحدت»
مطالبات رهبر انقلاب پیرامون وحدت و اتحاد اسلامی از شیعیان نیز همواره مورد توجه مسلمانان جهان قرار گرفته است. از فتوای حرمت توهین به زوجات پیامبر و مقدسات اهلسنت تا مطرود دانستن تشیعی که بر پایه اختلافافکنی تشکیل شده است. توجه دادن خطیبان و ذاکران اهلبیت به مساله وحدت و دوری از اختلافافکنی نشان از تاثیرگذاری مجالس دینی و همچنین نگاه خاص رهبر انقلاب به هیأتهای مذهبی و مجالس دینی است. ایشان در دیدار سالانه با ستایشگران اهلبیت میفرمایند: «اگر خدای نکرده جلسات ما، جلسات وحدتشکن باشد، این فرصت را از دست دادهایم؛ اگر کیفیت حرف زدن ما یا مضمون حرفهای ما جوری باشد که دشمنان ما را در هدفهایشان موفق بکند، ما این نعمت الهی را- بَدلوا نعمَتَ الله کُفراً- تبدیل کردهایم به نقمت؛ این را باید مواظب بود، باید مراقب بود. بارها ما گفتهایم، برای آدمهای آگاه و مطلع از اوضاع جهان و جهان اسلام هم این مثل روز روشن است که امروز اختلافات مذهبی در میان مسلمانان، یک وسیله و برگهای است در دست دشمنان ما. یک شمشیر در دست دشمنان ما، همین اختلافات مذهبی است. علنی کردن اختلافات، صریح کردن مخالفتهای اعتقادی، به زبان آوردن مطالبی که کینهها را برمیافروزد، یکی از وسایلی است که دشمن ما از آن بیشترین استفاده را دارد میکند. حالا [اگر] ما جوری عمل بکنیم که این مقصود دشمن برآورده بشود، این «بَدلوا نعمَتَ الله کُفراً» است. در جلسات نباید کینهورزیهای مذهبی را زیاد کرد؛ این را چقدر باید تکرار کرد؟ بارها تکرار کردهایم؛ بعضی حاضر نیستند [گوش کنند].» علاج اصلی برای بحرانی که دامنگیر دنیای اسلام شده تدوین «منشور وحدت» توسط بزرگان، متفکران و روشنفکران مسلمان است. تاکید بر مشترکات اصولی در این منشور میتواند جلوی بسیاری از افراطیگریها را در منطقه بگیرد. با تدوین این منشور که به تایید بزرگان مذاهب اسلامی در خواهد آمد دیگر هیچ گروه تروریستی نمیتواند داعیهدار اسلام و مسلمانان باشد و با اتحاد و همدلی میتوان دنیای اسلام را بهتر از هر زمان دیگری در آرامش و صلح و برادری مشاهد کرد.