مایکل روبین*: یک کشور چه زمانی تجزیه میشود؟ جنگ داخلی و اقدامات تلافیجویانه آخرین مرحله برای تجزیه یک کشور است. اتیوپی قبل از جدایی اریتره از این کشور، دهها سال با جنگ داخلی مواجه بود و سودان جنوبی قبل از اینکه استقلال خود را از سودان اعلام کند با همین وضعیت مواجه بود. با نگاهی به خاورمیانه مشاهده میکنیم کردها خودشان را جمعیت بزرگی میبینند که تاکنون موفق نشدهاند به عنوان یک ملت واحد در دنیا شناخته شوند. دهها میلیون کرد در 4 کشور متفاوت زندگی میکنند: ایران، ترکیه، عراق و سوریه. کردهای عراق دهها سال است که برای استقلال خود تلاش و مبارزه میکنند. در دوران سلطنت عراق، شاهد درگیریهای محدودی بین نیروهای سلطنتی و کردها بودیم. این دوران بیشتر از سال 1961 طول نکشید و فقط 3 سال بعد، سلطنت عراق در یک کودتای نظامی سرنگون شد و درگیریهای شدید بین کودتاچیان و کردها شکل گرفت. این درگیریها به مدت 10 سال ادامه یافت. در سال 1970 ملا مصطفی بارزانی، رهبر حزب دموکرات کردستان که پدر مسعود بارزانی است با تصور اینکه صدام فردی است که صلح و ثبات را به عراق خواهد آورد با وی توافق کرد. بارزانی و صدام توافقنامهای را امضا کردند که در آن امتیازاتی برای کردها در نظر گرفته شده بود اما خیلی زود بارزانی به بدعهدی صدام پی برد و درگیریها دوباره شروع شد. در سال 1991 صدام یک اشتباه استراتژیک بزرگ انجام داد؛ صدام مأموران و مقامات غیرنظامی عراقی را از منطقه کردستان خارج کرد و تسلیم خواسته کردها شد. کردهای عراق هم نهایت استفاده را از این موقعیت بردند و حکومت خود در اقلیم کردستان را تشکیل دادند. بیش از 25 سال از آن زمان میگذرد. نسل جدید کردها دوره صدام را درک نکرده و جنگ بین کردها با دولت بغداد را تجربه نکردهاند. در منطقه کردستان فقط به زبان کردی صحبت میشود و نسل جدید، زبان عربی را نمیفهمد. این نسل نهتنها به جنوب عراق رفتوآمد ندارند، حتی تعداد کمی بغداد را از نزدیک دیدهاند. بسیاری از آنان خود را عراقی نمیدانند. این مساله جدیدی نیست، طوری که خیلی از آکادمیسینها و روزنامهنگاران که به اقلیم کردستان سفر میکنند به این تحولات اعتراف میکنند. بحثهای زیادی از تغییرات فاحش اقلیم کردستان در نجف، کربلا، بصره و حتی بغداد مطرح میشود. با عراقیهایی که برای تعطیلات به کمپهای توریستی کوههای کردستان سفر میکنند، مانند اتباع خارجی برخورد میشود و نیروهای اقلیم کردستان اقدام به کنترل پاسپورتهای آنان میکنند. امتیازاتی که اقلیم کردستان به دست آورده است محدود به کنترل این اقلیم نیست بلکه از لحاظ بار روانی خودشان را به عنوان یک ملت جدا به عراقیها دیکته کردهاند. رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه برای مقابله با کردهای تجزیهطلب دریای خون در مناطق کردنشین ترکیه به راه انداخت. اردوغان برای موفقیت در انتخابات ترکیه نهایت استفاده را از آرای کردها میکرد تا اینکه به مرحلهای رسید که به رأی کردها نیازی پیدا نکرد و تمام وعدهها و قولهای خود به کردهای ترکیه را زیر پا گذاشت. اردوغان زمانی که دید کردها آرای خود را در انتخابات ترکیه به حزب کردی دموکراتیک خلقها میدهند، فرآیند صلح با کردها را متوقف کرد و شهرهای کردنشین جیزره، سیلوپی و نصیبین را با هدف خشک کردن ریشه تجزیهطلبان همانند شهر حلب سوریه با خاک یکسان کرد. ترکیه از نظر روانشناختی در مرحله تجزیه قرار دارد. حتی اردوغان خطر تجزیه را کاملاً حس کرده و تلاش میکند اقتصاد مناطق کردنشین را به عقبماندگی برگرداند. بار روانی تجزیه شدن میتواند به جنگ داخلی و حتی پاکسازی قومی منجر شود. این مساله موقعی خطرناک میشود که در نظر بگیریم کردها مردم مسلح و دارای استعداد جنگیدن هستند. ترکها این واقعیت را باید قبول کنند که ترکیه در مرحله تجزیه شدن قرار دارد و مرزهایش بزودی تغییر خواهد کرد. تنها مسالهای که قابل بحث است این است که پس از تجزیه 2 دولت بزرگ تشکیل خواهد شد یا ترکیه به شکل سیستم فدرالی اداره خواهد شد، این موضوع هنوز مشخص نیست. اردوغان میتواند خود را به عنوان رهبر بزرگ و آتاترک دوم بداند اما او کسی است که جز نابود کردن ترکیه نوینی که آتاتورک پایهگذاری کرده ، کار دیگر انجام نداده است. نام اردوغان در تاریخ به عنوان قهرمان ملی ترکیه ثبت نخواهد شد، بلکه اردوغان به عنوان حاکم فاسدی معرفی خواهد شد که به خاطر غرورش ترکیه را نابود کرد.
*پژوهشگر موسسه مطالعاتی امریکن اینترپرایز (AEI)