printlogo


کد خبر: 170183تاریخ: 1395/10/20 00:00
گفت‌وگوی «وطن‌امروز» با محمدکاظم کاظمی درباره یازدهمین دوره جشنواره شعر فجر
هر کجا مرز کشیدند شما پل بزنید

محسن شهمیرزادی: انتخاب محمدکاظم کاظمی به عنوان دبیر دوره یازدهم جشنواره بین‌المللی شعر فجر یکی از اتفاقات مثبت در سال‌های اخیر در حوزه روابط مردم ایران و افغانستان است. انتخابی که جامعه ادبی ایران، واکنش‌های مثبتی به آن داشتند و آن را زمینه شکل‌گیری یک گفتمان جدید در جریان شعر و ادبیات عنوان کرده‌اند. این انتخاب اما جنبه دیگری هم دارد. شخص محمدکاظم کاظمی چهره نام‌آشنای شعر فارسی در میان مردم ایران نیز هست. رهبر انقلاب هم در دیدارهای نیمه رمضان هر سال با شاعران، از ویژگی‌های شخصیتی کاظمی تجلیل به عمل می‌آورند. در حاشیه دیدار نیمه رمضان امسال محمدکاظم کاظمی به خاطر اتفاقات اخیری که در حوزه مهاجران افتاده است، تشکر می‌کند؛ ثبت‌نام دانش‌آموزان افغانستانی و مسائل دیگر و رهبر انقلاب خطاب به وی می‌گوید: «ما شما را دوست داریم. مربوط به حالا هم نیست. از جوانی که در مشهد بودیم و با دوستان افغانستانی فعالیت می‌کردیم، شماها را دوست داشتیم».
به بهانه انتخاب کاظمی به عنوان دبیر دوره یازدهم جشنواره بین‌المللی شعر فجر با وی به گفت‌وگو نشسته‌ایم. کاظمی در گفت‌وگو با «وطن‌امروز» از زمینه‌های آغاز یک عصر جدید در روابط ایران و افغانستان می‌گوید و درباره جزئیات جشنواره شعر فجر توضیح می‌دهد. متن این گفت‌وگو را در زیر می‌خوانید:
***
 آقای کاظمی به عنوان نخستین سوال، درباره جزئیات جشنواره آتی شعر فجر و نحوه انتخاب اشعار توضیح می‌دهید؟
جشنواره شعر فجر از یک دوره‌ای به بعد شکل رقابتی به خود گرفت و وقتی رقابتی شد، این رقابت معمولا براساس اشعار بود. از 2 دوره قبل و این دوره بنا بر این شده است که مبنا برای رقابت کتاب شعر باشد نه صرفا شعر شاعران. این اتفاق دلایلی هم داشته؛ از جمله اینکه وقتی کتاب باشد رقابت جدی‌تر، مساوی‌تر و عادلانه‌تر است. قبلا یک شاعر تعداد زیادی شعر می‌فرستاد و یکی دیگر کمتر می‌فرستاد. در واقع شعر بیشتر، شانس بیشتری داشت و ممکن بود فردی یکی، دو، سه شعر ناب داشته و با همان‌ها برنده می‌شد، در حالی که بقیه اشعارش متوسط و حتی ضعیف بود. در نهایت اینکه در این مسیر ارزیابی منصفانه‌ای شکل نمی‌گرفت.  مساله دیگر هم این بود که وقتی موضوع ارسال شعر از طرف خود شاعران مطرح بود، خیلی از شاعران توانمند حتی ممکن بود در فراخوان شرکت نکنند و شاعران جوان بیشتر حضور پیدا کنند و همین باعث می‌شد گاهی اوقات جشنواره به سطح قابل توجهی نمی‌رسید.
 در این دوره شرایط به چه شکلی است؟
در حال حاضر و 2 سال گذشته بحث بررسی کتاب هست. در واقع فرآیند ارزیابی، بررسی کتاب‌ها را در دستور کار قرار می‌دهد و دیگر به سبک و سیاق قبل نیست. در این داوری کتاب‌های شعر فراوانی که منتشر شده‌اند همه در داوری ارزیابی می‌شوند. شاعران نامداری هم هستند که به طور طبیعی شرکت داده می‌شوند و سطح جشنواره بالاتر می‌رود. البته اگر شاعری تمایل شرکت دادن کتاب شعرش را در جشنواره نداشت مانعی ندارد. در 2 دوره اخیر اینطور بوده و امسال هم بر همین مبنا پیش می‌رود.
 جشنواره چند بخش دارد؟
جشنواره یازدهم 3 بخش دارد که نامزدها و برگزیدگانی در این 3 بخش خواهیم داشت و چهره‌هایی معرفی خواهند شد. بخش بزرگسال، بخش کودک و نوجوان و بخش «درباره شعر» که پژوهش‌های ادبی هستند که شرکت داده می‌شوند. در این دوره کتاب‌های منتشر شده در سال 94 داوری می‌شوند، چون سال 95 هنوز تمام نشده است و ممکن است تا آخر سال کتاب‌هایی منتشر شوند. درباره شعر مقرراتی هم داریم از جمله اینکه شعر حاصل کار یک نفر باشد و گزیده شعر یا مجموعه شاعران مورد پذیرش نیست.
 ملاک انتخاب هیات داوران در این جشنواره به چه شکل بود؟
ما برای انتخاب داوران 2 ملاک مهم داشتیم؛ یکی توانایی تشخیص ادبی خوب و دومی انصاف و سلامت داوری از جهت پرهیز از حاشیه‌ها. اینها برای ما مهم بود و بر همین مبنا عمل کردیم. از آنجایی که باید کتاب‌ها داوری بشوند و تعداد آنها کم نیست، داوری هم متمرکز در دبیرخانه خواهد بود تا داوران بتوانند در جلسات داوری شرکت کنند. البته مسائلی وجود داشت که دایره انتخاب را محدود می‌کرد. اما ما افراد شایسته‌ای در فهرست داشتیم که براساس آن شایسته‌ها را برگزیدیم.
 در این دوره 2 اتفاق مهم دیگر هم رخ داده است. حضور شعر افغانستان در جشنواره و دیگری انتخاب مشهد به عنوان محل برگزاری جشنواره شعر فجر. درباره این دو رویداد توضیح می‌دهید؟
از آنجایی که مشهد به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام در سال 2017 مطرح شده است، بنا بر این شد که این شهر میزبان جشنواره امسال شعر فجر باشد و فکر می‌کنم این بهانه‌ای باشد که در سال‌های بعد هم این اتفاق بیفتد و جشنواره متمرکز در تهران نباشد و در شهرهای دیگر هم حضور داشته باشد. جامعه شعری ما متاسفانه بیشتر متمرکز در تهران است و بیشتر فعالیت‌های تهران موثر هست و دیده می‌شود. کسانی که دور از مرکز هستند دیده نمی‌شوند. خب این اتفاق باعث می‌شود که این تمرکززدایی صورت بگیرد و  شاعران نقاط دیگر هم شناخته شوند. البته به صورت پراکنده در دوره‌های قبلی در شهرهای مختلف جلسات شب شعری همزمان با جشنواره برگزار می‌شد که امسال هم این قضیه ادامه دارد.  در واقع مراسم اختتامیه اگرچه در تهران بود اما شب شعر‌ها هم در شهرستان‌ها برگزار می‌شد که امسال هم هست. درباره حضور شعر افغانستان هم باید بگویم قبلا جشنواره شعر فجر در ایران متمرکز بود و آثار شعری ایران در آن به داوری گذاشته می‌شد. البته افغانستان و تاجیکستان به نوعی در جشنواره شعر فجر حضور داشته‌اند. حتی جشنواره 3-2 تا محفل در کشورهای فارسی زبان برگزار می‌کرد. بنابراین این دوره هم یک مقداری قرار هست به همین صورت گسترش پیدا کند و ادامه بیابد، از جمله اینکه شعر خارج از کشور ایران هم در بخش مسابقه جشنواره داوری می‌شود به گونه‌ای که جشنواره شعر فجر تنها جشنواره شعرهای داخل ایران نباشد البته گام‌های متعددی باید برداشته شود. در نخستین گام افغانستان در نظر گرفته شده که شعر داخل افغانستان داوری شود اما چون سال‌ها بوده که این اتفاق نیفتاده تصمیم بر این است که همه این 10 دوره  و 10سال گذشته کتاب‌هایی که در افغانستان منتشر شده شناسایی شده و در داوری بخش جایزه ویژه بگیرد و جدا از بخش ایرانی کار برگزیده شود. در سال‌های بعد اما آثار همان سال افغانستان بررسی خواهد شد.
 داوری آثار افغانستانی به چه شکل است؟
گردآوری، رصد کردن و فراهم کردن آثار به وسیله انجمن نویسندگان افغانستان که نهاد غیردولتی دیرپایی هست صورت می‌گیرد. در جایزده ادبی جلال هم به این شکل عمل شد. انجمن نویسندگان افغانستان در کنار بنیاد شعر و ادبیات داستانی قرار می‌گیرد و ارتباط خوبی که بین این دو نهاد به وجود آمده به نظر من خیلی می‌تواند موثر باشد، در جایزه جلال هم این اتفاق افتاد. این آثار در آنجا ارزیابی می‌شود، بعد معرفی می‌شود به هیات داوران که در این هیات داوران ممکن است افرادی از افغانستان حضور داشته باشند.
 به نظر می‌رسد شعر بستر مناسبی برای ارتباط میان 2 ملت ایران و افغانستان باشد، چون از حوزه‌های دیگر ساده‌تر و روان‌تر موجب برقراری ارتباط می‌شود. نظر شما چیست؟
قسمت عمده ارتباطی که مردم افغانستان  با جامعه ایران دارند از منظر ادبیات است؛ نه‌تنها شعر بلکه ادبیات داستانی هم هست. در کتاب‌های درسی افغانستان اشعار شاعران معاصر ایرانی وجود دارد. به نوعی آثار ادبی موجود در کتابخانه‌های افغانستان محصولات ایران هست و مردم افغانستان بخوبی با شعر ادبیات ایران آشنا هستند. خیلی از اشعار به صورت سرود و ترانه خوانده شده در افغانستان؛ بسیار زیاد این اتفاق افتاده است. خوانندگان افغانستانی شاید به همان اندازه که شعر شاعران افغانستانی را خوانده‌اند شعر شاعران ایرانی را هم خوانده‌اند. از همین منظر این ارتباط می‌تواند دریچه بسیار خوبی برای ایجاد شناخت باشد. متاسفانه مشکلی که در ایران وجود دارد این است که شناخت مناسبی از وضعیت جامعه افغانستان وجود ندارد. تنها شناختی که هست بیشتر جنگ و مصیبت و نابسامانی است. وقتی با جلوه‌های دیگری از مشترکات مواجه شویم این شناخت به درستی ایجاد می‌شود. بویژه در ادبیات که زمینه مصرف آسان‌تری هم دارد و راحت‌تر منتقل می‌شود طبیعتا احساس ملموس ارتباط انسانی بهتر صورت می‌گیرد. خیلی از شعرهایی که شاعران ایرانی می‌گویند به درد جامعه افغانستان می‌خورد و برعکس. در واقع پل پیوند قوی‌ای هست بین مردم 2 کشور که هر چه بیشتر به این مساله بپردازیم زمینه ارتباط در حوزه‌های دیگر هم به وجود می‌آید.
 واکنش‌ها به انتخاب شما به عنوان یک غیرایرانی برای دبیری جشنواره شعر فجر چه بود؟
درباره واکنش در ایران غالبا دوستان ما این را خیلی مثبت دیدند و شاعران و مردم مهاجر تبریک گفتند و احساس‌شان این است که افغانستان دیگر غریب نیست. بویژه اینکه در حوزه شعر و هنر و ادبیات مورد توجه قرار گرفتند و من فکر می‌کنم این انتخاب بازتاب مثبتی داشت. علاوه بر این اتفاق دیگری که افتاد رسانه‌ها با گرایش مثبتی به این موضوع پرداختند. تصور خود من این نبود که رسانه‌ها اینقدر استقبال کنند. در بعضی جاها درباره شعر فجر نخستین موضوعی که تیتر شد همین موضوع بود که جشنواره می‌خواهد فراتر از مرزهای کنونی در شعر فارسی نگاه کند. توجه به قلمرو زبان فارسی در رسانه‌ها بیش از حد انتظار بنده بود. خود من بازخورد منفی‌ای نداشتم. دلیلش هم این است که جامعه ادبی 2 کشور ارتباط نزدیکی با هم دارند اگرچه شاید در سایر حوزه‌ها این ارتباط نباشد. مثلا در ادارات و نهادهای مربوط به مهاجران گاهی اوقات تنگ نظری‌هایی دیدیم که این برخوردها را در جامعه شعری و ادبی ندیدیم. کسانی که از منظر ادبیات نگاه می‌کنند نگاه عاطفی‌تری دارند. مخاطبان این موضوع اهالی ادب ایران و افغانستان بودند. حضور ما در محافل ایران هم موثر بوده. قبلا هم در جشنواره‌های بسیاری داور بودیم. خود بنده 2 دوره داور جشنواره بودم. دوستان ایرانی اعتماد ویژه‌ای داشتند و حسن نظر دوستان و توفیق خدادادی بوده است.
 به عنوان نکته پایانی اگر صحبتی دارید بفرمایید.
از شما و کسانی که با نگاه مثبتی به این موضوع می‌پردازند و پوشش می‌دهند تشکر می‌کنم. به نظر می‌رسد نگاهی که بین مردم بود و چالشی که بر سر مفاخر ادبی داشتیم و می‌گفتیم فلان شاعر از ایران است و فلان شاعر از افغانستان است، اینها وجود ندارد. در سال‌های اخیر خیلی کم‌تر از این بحث‌ها می‌شود و این خودش نشانه‌هایی از ورود به یک گفتمان جدید است. گفتمانی که چالش و بحث و جدال بر سر مفاخر و تکه تکه کردن قلمرو ادبیات نیست. امروز به قول  «نجیب بارور» گفتمان ما این است که: هر کجا مرز کشیدند شما پل بزنید.


Page Generated in 0/0066 sec