حسنعلی ذکریایی: جمعی از اساتید و مدیران دانشگاهی هند به دعوت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و با همکاری رایزنی فرهنگی ایران در دهلینو، به منظور استفاده از یک فرصت مطالعاتی به کشورمان سفر کردند. آخرین روز حضور این هیأت دانشگاهی در ایران (دوشنبه 20 دی) فرصتی فراهم شد تا با آنها درباره تأثیر فرهنگ ایران بر شبهقاره به گفتوگو بنشینیم که حاصل آن در ادامه منتشر میشود. این نشست با حضور «آبهی کومارسینگ»، استاد تاریخ مرکز مطالعات ایران و هند دانشگاه روهیلکند واقع در شهر بریلی هند، «علیم اشرفخان»، مدیر گروه فارسی دانشگاه دهلی، «غلام نبی خاگی»، رئیس مؤسسه آسیای مرکزی دانشگاه کشمیر و «سیدظهیر حسینجعفری» استاد تاریخ دانشگاه دهلی، برگزار شد.
در هند بیان اعتقادات برای تمام ادیان آزاد است
در آغاز این نشست و با توجه به فعالیت مذاهب باستانی بسیار و ادیان توحیدی مختلف در هند، این سوال مطرح شد که فضای دینی حاکم بر جامعه هند چگونه است؟ آبهی کومارسینگ، استاد تاریخ مرکز مطالعات ایران و هند دانشگاه روهیلکند در اینباره میگوید: «در هندوستان، پیروان ادیان مختلف از هندوها، مسلمانان، سیکها و حتی مسیحیان و... با آرامش و دوستی در کنار هم زندگی میکنند و به تعبیری، مردم هند گلهای یک سبد هستند. میان پیروان تمام ادیان و مذاهب روابط صمیمانهای وجود دارد و بینشان اختلافی مطرح نیست. بنابراین در تمام هند، مردم به کمک هم زندگی مسالمتآمیزی با هم دارند و هر مذهب در بیان اعتقادات خود آزاد است و کسی به آن اعتراض نمیکند». وی در ادامه با بیان اینکه برای نمونه اقدامات تبلیغی مسلمانان در هند با هیچ مانعی مواجه نمیشود، ادامه میدهد: «بله! هیچ منعی وجود ندارد که مسلمانی به تبلیغ دینش بپردازد و برای این کار، کسی اعتراض نمیکند. تبلیغ و ترویج ادیان در هند نه از سوی مردم و نه از طرف دولت ممنوع نیست». آبهی کومارسینگ در پاسخ به این سوال که آیا در هند گرایش غیرمسلمانان به ادیان توحیدی دیگر وجود دارد؟ میگوید: «بیشتر جامعه هند را هندوها تشکیل میدهند. اکثر ادیان هندو از قبایل مختلف هم اندیشههای توحیدی دارند و تنها یک خدا یعنی «شیوا» را پرستش میکنند. سیکها هم همین عقیده را دارند. بنابراین ادیان باستانی هم در عقاید شبیه ادیان توحیدی هستند». علیم اشرفخان، مدیر گروه فارسی دانشگاه دهلی، سخنان آبهی کومار را تکمیل میکند و میافزاید: «هندوها معتقدند خداهای مختلف، قوت گرفته از خدای بزرگ هستند که «شیوا» و همان خدای یکتاست». و در ادامه آبهی کومار، اندیشه حاکم بر احترام به ادیان را اینگونه شرح میدهد: «زمانی حضرت نظامالدین علیا که یکی از معروفترین صوفیان قرون میانی هند است، کنار رود «جمنا» در هند نشسته بود. مردی روی این رود قایقش را میراند که کلاهش را کمی کج بر روی سرش گذاشته بود. حضرت نظامالدین علیا با دیدن این مرد این مصرع از شعر فارسی را سرود: «هر قوم را هست راهی، دینی و قبلهگاهی». تا اینکه امیرخسرو، شاعر بزرگ پارسیگوی هندی این شعر را کامل میکند و میگوید: «من قبله راست کردم، سمت کجکلاهی». با شنیدن این شعر حتماً متوجه خواهید شد که فضای حاکم بر پیروان ادیان در هند به چه صورت است».
نقش صوفیان مسلمان در ترویج آیینهای دینی
وقتی نامهای نظامالدین علیا و امیرخسرو دهلوی به میان آمد، پرسش دیگری که در این نشست مطرح میشود، تأثیر تصوف ایرانی بر آیین هندو است. غلام نبیخاگی، رئیس مؤسسه آسیای مرکزی دانشگاه کشمیر در اینباره اظهار میکند: «تخصص من در رشته مطالعات اسلامی است؛ ولی به عنوان اینکه در کشمیر زندگی میکنم و درباره آسیای میانه تحقیق کردهام؛ میخواهم از این تأثیر شگرف بگویم». این را میگوید و ادامه میدهد: «پیش از آنکه امیرکبیر حضرت میرسیدعلی همدانی با 700 نفر از یارانش از ایران به کشمیر مهاجرت کند، مکتبی به نام «ریشیسم» در کشمیر فعالیت و جریان داشت. قواعد این مکتب بسیار به قاعده هندوان نزدیک بود. وقتی میرسیدعلی به کشمیر آمد، ریشیان و صوفیان آنها، تحت تأثیر فرهنگ ایرانزمین قرار گرفتند و مسلمان شدند. بعد از اسلام آوردن و ساخت مساجد و مدارس دینی هم اندیشههای اسلامی و قرآن را با استفاده از اشعار و آثار عرفایی مانند سعدی، حافظ، مولانا، جامی و... آموزش دادند». غلام نبیخاگی در بخش دیگر سخنانش با بیان اینکه زبان فارسی به مدت 100 سال زبان رسمی منطقه کشمیر بوده و این پیشینه و میراث کهن گذشتگان هنوز هم در این منطقه دیده میشود، میگوید: «با گفتن یک مثال میخواهم میزان تأثیراتی که عرفای بزرگ خراسان بر خطه کشمیر گذاشتند را نشان دهم؛ در کشمیر نمازها با نامهای فارسی پگاه (صبح)، دگر (ظهر)، پیشین (عصر)، شام (مغرب) و خفتن (عشا) اقامه میشوند. حتی علما هم در دعای بعد از نماز خود، درخواست خود به خدای تعالی را به زبان فارسی مطرح و اینگونه دعا میکنند: شاها شش چیز عطا کن به دستی، ایمان و امان و تندرستی، علم، عمل و فراخدستی».
همزیستی مسالمتآمیز ادیان و ریشه آن در تاریخ هند
در این بخش از نشست خطاب به سیدظهیر حسینجعفری، استاد تاریخ دانشگاه دهلی، اینطور عنوان میکنیم: در جامعه هند، احترام به عقاید دیگران خیلی زیاد است و این ذهنیت را ایجاد میکند که این احترام گذاشتن، جزو عقاید تمام ادیان (باستانی و توحیدی) این کشور است. ریشه این تفکر در تاریخ هند در کجاست؟ سیدظهیر حسینجعفری میگوید: «اساس این قضیه در هند باستان دیده میشود؛ زمانی که ادیان باستانی وجود داشتند. آن زمان اختلاف مذهبی وجود نداشت. بعدها و در هند قرون میانه که همزمان با حکومت مسلمانان و بویژه مغولها بود، پادشاهان مهاجرت کرده از ایران با حضور در شبهقاره، وضعیت جامعه را بهدرستی درک کردند و به این نتیجه رسیدند که اگر به دنبال استحکام بخشیدن به جامعه هستند، باید دیگر ادیان را تکریم کنند و به عقاید دیگران احترام بگذارند. بنابراین این نگاه تداوم یافت». وی در ادامه تأکید میکند: «اما با حضور عرفای ایران در جامعه هند، این وضعیت بسیار تقویت شد. آنها از هندیها سوال نمیکردند که پیرو چه دینی هستند و به همه با یک نگاه مینگریستند. جامعه هند هم به این نگاه پسندیده احترام میگذارد. مثلاً در مقبره خواجهمعینالدین چشتی که یکی از معروفترین عرفای قرون میانه است، تعداد زائران هندو به نسبت زائران مسلمان خیلی بیشتر و شاید تا 10 برابر است. همین موضوع نشان میدهد احترام به ادیان دیگر در سراسر هند وجود عملی دارد و میزان آن خیلی زیاد است».
شبهقاره و زبان فارسی
در بخش پایانی نشست، موضوع زبان فارسی و جایگاه آن در هند مطرح میشود. علیم اشرفخان، مدیر گروه فارسی دانشگاه دهلی با بیان اینکه در 43 دانشگاه هند زبان و ادبیات فارسی در مقطع دکترا تدریس میشود، میگوید: «گاهی از مرگ زبان فارسی در هند سخن به میان میآید. ما هر چند خیلی خوشبین نیستیم؛ اما در این باره این همه هم بدبین نیستیم. آموزش زبان فارسی در هند در حال تنزل است؛ اما با همکاری و حمایت ایران مانند برگزاری دورههای دانشافزایی، دادن منابع و کتب آموزشی و اعزام اساتید زبان و ادبیات فارسی، این وضعیت رو به بهبود خواهد رفت و این زبان دوباره مستحکمتر خواهد شد». وی سپس اشارهای به وجود گنجینه نسخ خطی زبان فارسی در هند میکند و با بیان اینکه میلیونها نسخه خطی به زبان فارسی در هند وجود دارد، میگوید: «زبان فارسی به مدت بیش از 700 سال زبان علم و فرهنگ و دوستی و اندیشه و فکر و فلکیات و نجوم در هند بود؛ به همین دلیل کتابها به زبان فارسی نوشته میشد؛ اما زبان فارسی هیچگاه زبان مردم و زبان گفتوگو در جامعه نبود. با این حال در قرون میانه این قول معروف بود که اگر کسی زبان فارسی بلد نباشد، بیسواد است». وی ادامه میدهد: «در موزههای مختلف در سراسر کشور هند، نسخ خطی فارسی پراکندهاند. باید تلاش کنیم از این نسخ نگهداری شود. عمر کاغذ محدود است اما قدمت نسخ خطی ما گاهی به هزار سال میرسد. متأسفانه در هند برای عکسبرداری و تهیه نسخههای دیجیتالی نسخ خطی، اقدامی انجام نمیشود و به دلیل حساسیتهای نگهداری، دست محققان از آنها کوتاه است. نسخی هم که بیشتر در دوران انگلیسیها از هند خارج شدند- به نظرم کار خوبی کردند- بخوبی نگهداری میشوند و نمونههای دیجیتال آن در اختیار محققان قرار میگیرد». علیم اشرفخان در پایان سخنان خود که پایانبخش این نشست است درباره ترجمه آثار فارسی به زبانهای هندی، میگوید: «ما «نسخه ناسخه» داریم که ترجمهای از «مثنوی معنوی» مولاناست و عبداللطیف گجراتی هندی آن را نوشته است. «دیوان حافظ» تقریباً توسط 12 نفر به زبان اردو ترجمه شده است. این ترجمهها در هند و پاکستان و در حقیقت در شبهقاره انجام شدهاند. جالب است بدانید قدیمیترین نسخه خطی «دیوان حافظ» در هند نگهداری میشود. همچنین ما یک نسخه «شاهان مغولی» داریم که آن را جهانگیرشاه و اکبرشاه و برخی دیگر شاهان تیموری امضا کردهاند و در کتابخانه خدابخش در پاتنا بیهار، نگهداری میشود. همچنین اکثر آثار شعرای کلاسیک فارسی به اردو ترجمه شدهاند. از جمله هر 6 دفتر «مثنوی معنوی» و همینطور «گلستان» و «بوستان»، آثار جامی و «شاهنامه» و... به زبان اردو ترجمه شدهاند. در منطقه کرالا که منطقهای دورافتاده در جنوب هند است، «شاهنامه» حتی به زبان محلی این منطقه (زبان مالایالم) هم ترجمه شده است». نشست تمام میشود و همه افراد حاضر در آن به یک نکته مشترک، اذعان میکنند: «تأثیرات مثبت و ماندگار فرهنگ ایرانی در سراسر هند وجود دارد و بهراحتی قابل مشاهده است».