printlogo


کد خبر: 170689تاریخ: 1395/10/30 00:00
مصاحبه و مغالطه...

سیده‌آزاده امامی: این نخستین‎باری نیست که رئیس دولت «اعتدال» برای از میدان به در کردن منتقدان متوسل به تخطئه و تخریب ایشان می‎شود. حالا دیگر «الطاف ارغوانی» آقای رئیس‌جمهور به شماره از انگشتان چند دست هم فراتر رفته و اگر در روزهای نخست استقرار دولت با لحاظ سخن ایشان حین مراسم تحلیف مبنی بر اینکه «خداوندا! به تو پناه می‌برم از استبداد رأی، عجله در تصمیم، تقدم نفع شخصی و گروهی بر مصالح عمومی و بستن دهان رقیبان و منتقدان»، چنین ادبیاتی به گوشمان گران می‎آمد و انگشت حیرت به دهان می‎گزیدیم، حالا دیگر این رویه‎ ایشان آنقدر عادی شده که اگر یک بار خلاف این شود عجیب می‎نماید و بسا می‎توان مشکوک شد که آفتاب از کدام طرف درآمده که جناب رئیس‌جمهور مهربان شده‎اند!
«عینک بزنید!»، منطق بعیدی نیست از کسی که پیش از این هم منتقدانش را به الفاظی نظیر «کم‎سواد» و «افراطی» و «حسود» و «بی‎شناسنامه» و «دنیاندیده» و «مستضعف فکری» و «بیکار و متوهم» و «بزدل» و «عقب‎مانده» نواخته، و آنها را «تازه به دوران رسیده»های «عصرحجریِ» «کودک‎صفت» دانسته که «آلزایمر دارند» و اصلا باید بروند «به جهنم»! اینها آنقدر عادی شده که حالا دیگر محل بحث ما نباشد! این هم بماند که یکی از وعده‎های انتخاباتی ایشان اصلا «بازگرداندن اخلاق به ادبیات مسؤولان» بود.
موضوعی که بیش از پرداختن به رویه‎ تکراری مذکور شایسته‎ دقت است، توجه به فاز دیگری است که ایشان در بیانات اخیر متشبث به آن شده است- امری که البته آن هم بی‎سابقه نبوده و پیش از این نیز بارها در دستورکار دولت فخیمه قرار داشته و به تناسب به بعضی مصادیق آن در همین روزنامه محترم اشاره کرده‎ایم- و آن رویکرد رئیس‌جمهور در تخطئه استدلال‎های منتقدان و نسبت دادن تفسیری ناصحیح و خلاف‎واقع به دلایل ایشان است؛ آقای روحانی در مصاحبه روز سه‌شنبه در پاسخ به نقدهای مطرح نسبت به خرید هواپیما گفت: «انگار عده‌ای دوست دارند مردم سوار بر هواپیماهای کهنه شوند. اگر شما دوست دارید بروید سوار هواپیماهای کهنه شوید».
بدون تعارف باید گفت این نهایت بی‎انصافی در انعکاس نظر منتقد است! چه؛ هیچ‎یک از منتقدان نه چنین ادعایی داشته و نه منکر درستی و ضرورت خرید هواپیما و نوسازی ناوگان هوایی است. بحثی اگر هست همواره بر سر نحوه خرید هواپیما، تعداد و نوع هواپیماها و میزان هزینه تحمیل شده در نسبت با سایر نیازهای کشور بوده است؛ بحث بر سر آن است که اگر ادعا می‎شود «تحریم‎ها» بیش از همه به طبقات فرودست جامعه آسیب زده و در زندگی آنها خلل ایجاد کرده، آیا صواب در آن نیست که اگر اندک عایدی هم از این برجام نافرجام قرار است حاصل شود هزینه‎کرد آن بیشتر معطوف به همان‎هایی باشد که از تحریم‎ها بیشترین ضرر را دیده‎اند، نه طیفی که الحمدلله دستش به دهانش می‎رسد (البته یقینا مقصود از این سخن هم این نیست که همه کسانی که از هواپیما استفاده می‎کنند جزو اقشار پردرآمد و مرفه جامعه‎اند که صرفا برای تفریح و خوش‎گذرانی سوار هواپیما می‎شوند. گفتم همینجا تصریح کنم تا مبادا فردا روزی چنین تفسیری به ما نسبت بدهند!) درباره هزینه‌کرد غیرقانونی از صندوق توسعه ملی برای خرید هواپیما و الباقی وام‌ها و قرارداد و نوع مالکیت و... هم مجال سخن نیست اما در روزهای اخیر بحث عمدتا درباره شیوه استقبال و جشن مقامات ارشد دولت بابت فرود یک فروند ایرباس بود که دون‌شأن و عزت دولت جمهوری اسلامی و ملت ایران بود.
اما مع‎‏‏‎الاسف باید گفت این رویکرد آقای رئیس‌جمهور در مخدوش جلوه دادن استدلال‎های منتقدان- که حقیقتاً دون‌شأن مرتبت والای ریاست‌جمهوری اسلامی ایران است- مصداق تام و تمام توسل به مغالطه‎ای است که در «منطق» به آن مغالطه «پهلوان پنبه» ‎گویند؛ و آن زمانی رخ می‎دهد که افراد از رویارویی با حقیقت سخن و استدلال طرف مقابل مستأصل و درمانده شوند، برای مغلوب کردن آن از سر عجز روی به چنین دستاویز حقیری آورده، صورتی ضعیف و نحیف از آن سخن ارائه کرده، بعد هم می‎زنند به‎زعم خودشان داغانش می‎کنند و آن‎گاه سرمست از به خاک رساندن پشت این «پهلوان خیالی» کلی برای خودشان جیغ و دست و هورا می‎کشند که بعله...!
لیکن واقعیت چیز دیگری است و در این میان تنها کسی که زمین خورده همانی است که تاب مقاومت در برابر سخن مخالف را نداشته و از این‎رو به آن چنین مضمون ناصوابی نسبت داده است. در واقع کسی که حرفی برای گفتن ندارد نخست به «پنهانکاری» و «محرمانه‎سازی» روی می‎آورد، بعد هم پروژه «توهین» و «تحقیر» را «کلید» می‎زند؛ حال آنکه «تحقیر» و «تزویر» تنها «هم‎قافیه» با «تدبیر»ند، نه «هم‎قیافه» با آن!


Page Generated in 0/0065 sec