printlogo


کد خبر: 171000تاریخ: 1395/11/7 00:00
تاریخ مشروطه

دکتر موسی نجفی: اگر آمریکایی از نمونه‌های اخلاقی و ارزش‌های روحی خبری می‌داشت، از بومیان سرخپوستی که ساکنان اصلی آمریکا هستند، حمایت می‌کرد. آمریکایی‌ها نسبت به آنها بیگانه‌اند و برای جلوگیری از نیستی و انقراض آنها، به این سرزمین آمده‌اند. اگر آمریکایی از اخلاق و معنویت بویی برده بود، بر کمی و عقب‌افتادگی و زندگانی ساده ایشان ترحم می‌کرد! ولی بومیان سرخپوست آمریکا اکنون سخت‌ترین شکنجه‌ها و مرگ و کشتارها و آوارگی‌ها و بی‌خانمانی‌ها را از فاتحان متمدن خویش می‌بینند. نویسنده آنگاه به بررسی تاریخ جنگ‌های داخلی می‌پردازد که در زمان آبراهام لینکلن بین شمال و جنوب آمریکا درگرفت و برای آزادی بندگان بود؛ ولی سیاهپوستان نه‌تنها از آن بهره‌ای نبردند، بلکه غنایم جنگ را شمالی‌ها بردند و بدبختی را اینها دیدند و نیز همین معامله را لردها و ملاکین بزرگ انگلیسی با مردم ایرلند می‌کردند.  مرحوم کاشف‌الغطاء در بخش پایانی کتاب به ذکر این نکته می‌پردازد که نمونه واقعی اخلاق انسانی و آزادی و کرامت واقعی، فقط در اسلام وجود دارد، نه در شعارهای مادیون غرب، او در این‌باره می‌نویسد:
پس آیا شما و دولت‌های دموکراتیک دیگر از این نمونه‌های اخلاقی و ارزش‌های روحی دارید و آیا جز در اسلام از آن اثری می‌بینید؟
منطق 2 زعیم شیعی در برابر 2 سیاستمدار غربی درباره ماهیت غرب
در این قسمت جا دارد به ذکر 2 مورد تاریخی از محاوره و مکاتبه بین 2 حوزه تفکر اسلام و غرب بپردازیم. در بخش‌های قبل، ضمن بررسی تاریخ تحولات ایران در آغاز قرن اخیر، بویژه در دهه اول مشروطیت، جریان و خط ظریف و دقیقی را از نقد غرب در ابعاد مختلف فکری، ارزشی، سیاسی، اجتماعی و اعتقادی در متون تاریخی پیگیری کردیم. این جریان هر چند در مقایسه با سایر افکار و جریان‌ها، نمودی آشکار و مسلط را در مقاطع و برهه‌های زمانی متعدد نداشته و در هیاهوهای کاذب عصر مشروطیت و بعد از آن در بزرگنمایی‌ها و تحریف‌های تاریخی، نتوانسته است شأن و جایگاه واقعی خود را بخوبی به نمایش بگذارد، با این حال امروز بعد از گذشت 2 دهه از پیروزی انقلاب اسلامی و حاکمیت یک دولت شیعی ضدغربی در ایران، و با توجه به اینکه بسیاری از جریان‌های ساختگی و تحریفی غربی و التقاطی، رنگ و لعاب خود را در نتیجه آشکار شدن ماهیت‌شان از دست داده‌اند، این جریان و گرایش عمیق مذهبی، اصالت‌ها و دقت و ارزش‌ها و هشدارهایش را از خلال 100 سال قبل به این طرف، بخوبی به اثبات رسانیده است و با گذشت این زمان طولانی به‌روشنی با ما محاوره می‌کند. استمرار این تفکر را تا نزدیک دوران معاصر، می‌توان با پیگیری این اندیشه در مسائل و تحولات سیاسی و اجتماعی و غرب‌شناسی دهه‌های بعد مشروطه نشان داد. در این‌باره، نحوه احتجاج و شعائر جناح غربی سلطه‌گر، خواندنی و قابل تعمق است. ذکر رویارویی این دو اندیشه بویژه در عراق، به دلیل آنکه نفوذ انگلستان در آنجا محسوس‌تر و ملموس‌تر از ایران بود، بسیار عبرت‌آموز و آموزنده است. آنچه در این‌باره باید محور توجه واقع شود، این نکته است که تناقض آشکار بین شعار و عمل غرب و دستاویزهای آنان در استعمار و غارت یک کشور اسلامی، همان دستاویز و شعارهایی است که هنوز هم برای آنها کهنه نشده، و در جنجال‌ها و برنامه‌های سیاسی‌شان از آن بهره می‌جویند. اما جالب اینجاست که منظور طرف مقابل، یعنی علمای مذهبی، از افشای تناقض غربی، دقیقاً همان منطق زعمای معاصر شیعه بویژه امام خمینی(ره) در بطلان این سحر و افسون دروغین غربی است؛ به عبارت دیگر، ریشه این مقابله به‌صورت مواجهه این دو تفکر در عصر حاضر و در انقلاب معاصر، با این اسناد و متون تاریخی پیوند نزدیک برقرار می‌سازد.
اما نکته حیرت‌انگیز درباره این 2 جناح و گرایش درگیر، ساده لوحی جناح روشنفکر داخلی در برابر این شعارها است؛ و با کمال تأسف باید گفت هنوز هم هستند کسانی که نمی‌توانند پرده را بالا بزنند و پشت‌پرده افسون‌ها را ببینند. سوال اینجاست که تاریخ چند بار باید تکرار شود تا اینان عبرت بگیرند!
نقد سیاست غرب از زبان محاوره مع‌السفیرین البریطانی و الامیرکی
متن تاریخی اول، مربوط به محاوره‌ای است که بین آیت‌الله شیخ‌محمدحسین کاشف‌الغطاء و سفیر انگلیس و آمریکا جریان داشته و زعیم شیعه آن محاوره را در سال 1373 هجری قمری انتشار داده است.
ادامه دارد
منبع: کتاب مشروطه‌شناسی، نشر آرما
 


Page Generated in 0/0347 sec