اکبرمحمدی: لیگ این فصل در 3 مقطع تعطیلی بلندمدتی داشت. ابتدا 4 مسابقه برگزار شد و سپس 29 روز از لیگ تعطیل شد. دوباره هفتههای پنجم تا هشتم برگزار شد و باز هم شاهد تعطیلی 23 روزه بودیم. در نهایت 3 بازی دیگر برگزار کردند و لیگ 27 روز به تعطیلات رفت. تراکتورسازی همواره در شروع این وقفهها عملکرد خوبی نداشت و تا به اوج میرسید، لیگ تعطیل میشد. در این شرایط کادرفنی باشگاه باید از نظر روانی و دیسیپلین روی بازیکنان کار کنند و تیم مشکل تاکتیکی ندارد. همین موضوع منجر به این شده که تراکتورسازی در این فصل فقط 3 دیدار خانگی را ببرد و در سایر مسابقاتی که میزبان بود، ناکام باشد. در تبریز فشار مضاعفی به این باشگاه وارد میشود و انتظارات بالاست. سکوها، از نظر روانی به بازیکنان فشار وارد میکنند. البته مهمترین سد تراکتورسازی در تبریز، شرایط آبوهوایی این شهر است. هوای سرد تبریز هیچ وقت هوای مناسبی برای تمرین و فوتبال نبوده، بویژه در این فصل که آبوهوا بدتر هم شده است. برگزاری تمرین در این هوای سرد و خشک بسیار دشوار است. تیمهایی که مقابل تراکتورسازی قرار میگیرند، 2 روز به این شهر میآیند و تاثیر چندانی روی فوتبالشان نمیگذارد ولی بازیکنان مسن تراکتورسازی باید در این هوا تمرین کنند و مطمئنا در شرایط مسابقه بدنشان افت میکند. این افت در تیمی مثل تراکتورسازی که میانگین سنی بازیکنانش بالاست، بیشتر هم نمود پیدا میکند. تراکتورسازی در این فصل نزدیک به یکچهارم گلهای دریافتیاش را در 20 دقیقه پایانی بازیها خورده است اما عجیب است بازیکنانی که در نیمفصل هم به مجموعه این باشگاه اضافه شدند، میانگین سنی تیم را پایین نمیآورند. خریدهای نیمفصل تراکتورسازی امثال هاشم بیگزادهای بودند که سنشان از عدد 30 هم عبور کرده است. این تیم بویژه در خط دفاع و هافبک که نیازمند بیشترین شعاع حرکتی بازیکنان است، از بازیکنانی مسن بهره میبرد که منجر به کاهش دوندگی تیم میشود و فقط میتواند روی ضربات ایستگاهی که نیازمند تجربه است، از این بازیکنان بهره ببرد. ضمن اینکه نباید از خروج سروش رفیعی هم غافل شویم. سروش هارمونی خاصی به تیم داده بود و زنجیره بین هافبک و مهاجمها بود. هنوز کرار و محمد نوری نتوانستهاند کارایی سروش را داشته باشند.