printlogo


کد خبر: 172026تاریخ: 1395/11/26 00:00
متن کتاب «تیه‌ری میسان»، نویسنده فرانسوی درباره حادثه 11سپتامبر
دروغ بزرگ

پس از گذشت یک شبانه روز، ویرایش دوم داستان 11 سپتامبر اینگونه تنظیم شد: گروه‌های نظامی اسلامگرای وابسته به شبکه بن لادن‌ در گروه‌های 5 نفره و مسلح به تیغ‌های موکت بری، هواپیماها را در اختیار گرفته بودند. آنها با قربانی کردن خود هواپیماها را به سبک خلبانان انتحاری ژاپنی (Kamikaze) به برج‌ها کوبیدند. در نگاه اول همه چیز کاملا روشن و انکارناپذیر می‌نمود اما هرچه در شرح وقایع منتشره عمیق‌تر می‌شدیم، تناقض‌های بیشتری آشکار می‌شد. اف.بی.آی، 2 هواپیمای یاد شده را از نوع بوئینگ 767 شناسایی کرد. یکی از آنها پرواز شماره 11 شرکت هواپیمای امریکن ایرلاین بود که در مسیر بوستون- لس‌آنجلس پرواز می‌کرد و دیگری پرواز شماره 175 شرکت یونایتد ایرلاین بود که او هم در همان مسیر بوستون- لس‌آنجلس در پرواز بود.
هر 2 شرکت هوایی هم گم شدن هواپیماهای خود را تایید کردند. برخی از مسافران هواپیما توانستند لحظه‌هایی از ماجرای عملیات را برای بستگان و دوستان خود توسط تلفن‌های همراه گزارش کنند. از میان گفته‌های مسافران معلوم شده که همه را در انتهای هواپیما جمع کرده بودند. به عبارت دیگر، همه را از محل اصلی عملیات که کابین خلبان باشد دور نگاه داشتند. تعداد مسافران به عمد یا سهو بسیار کمتر از ظرفیت اصلی هواپیما بود. در پرواز شماره 11 امریکن ایرلاین، 81 نفر و در پرواز 175 یونایتد ایرلاین 56 نفر بودند در حالی که ظرفیت هریک از هواپیماها 239 نفر است. بنا به اطلاعاتی که از مسافران به دست آمده، هواپیماربایان به سلاح سرد مسلح بودند. زمانی که تمام فرودگاه‌ها بسته اعلام شده و تمام هواپیماهای در حال پرواز، جهت کنترل، مجبور به فرود در نزدیک‌ترین فرودگاه شدند، در بازرسی FBI از داخل 2 هواپیما، 2 عدد تیغ کاتر ‌زیر تشک صندلی‌ها کشف شد. این هواپیما، پروازهای شماره 43 (نیویورک- لس‌آنجلس) و 1729 (نیویورک- سانفرانسیسکو) اعلام شدند. بعدها سازمان CIA، چندین کیسه تیغ کاتر در محل اقامت بن لادن در افغانستان پیدا کرد. سازمان سیا، تیغ‌های کشف شده در منزل بن لادن را‌ شاهدی بر تمرین و آمادگی چریک‌های اسلامی در به کار گرفتن این سلاح‌ها دانست و حالا جالب اینجاست که عبور دادن سلاح‌های گرم از جنس کامپیوزیت (سلاح‌های گرمی که از آلیاژ مخصوص ساخته شده و دستگاه‌های کنترل هواپیما قادر به شناسایی آن نیست) به داخل هواپیما کاری به مراتب راحت‌تر از عبور دادن تیغ‌های فولادی است. نمی‌توان باور کرد که بن لادن، مرتکب چنین بی‌احتیاطی بزرگی شده باشد. اما واقعا چرا پای سلاح سرد و تیغ کاتر به میان کشیده شد؟ پاسخ روشن است: افکار عمومی مردم آمریکا، چنین شکل گرفته که عرب‌ها و چریک‌های اسلامی، اغلب قربانیان خود را با سلاح سرد می‌کشند. آن هم به سبک بریدن گلوی قربانی! پیش کشیدن موضوع کاتر، عرب بودن تمام هواپیمارباها را القا می‌کند. موضوعی که در افکار قالبی جامعه آمریکا نسبت به عرب‌ها، نیازی به اثبات ندارد. هواپیما برای اینکه برج و هدف را به‌خوبی ببیند و نشانه رود، باید ارتفاع خود را به مقدار قابل توجهی کاهش می‌داد تا درست رودرروی هدف قرار بگیرد. نمای شهر از ارتفاع بالا چیزی شبیه نقشه راهنمای شهری است. علائم و نشانه‌ها ناپیداست و برج از نمای فوقانی، اصلا مناسب هدف گیری نیست. برای اصابت به نقطه موثر، هواپیما باید در ارتفاع بسیار پایین، هر لحظه تغییر موقعیت دهد و مانور بسیار ظریفی را به نمایش گذارد. تنظیم ارتفاع هواپیما از زمین و ساختمان‌های اطراف و همچنین هدایت مستقیم به طرف نقطه موثر برج، کاری بسیار دقیق و حرفه‌ای را می‌طلبید. عرض برج حدود 75 متر و طول بال‌های بوئینگ 767، حدود 55 متر است و فیلم‌های ویدئویی از حادثه نشان می‌دهد که هواپیما درست در وسط برج فرو می‌رود. در حالی که اگر در هدایت هواپیما فقط 65 متر (در محل هدف و نه از لحظات اول هدف‌گیری) خطا پیش می‌آمد، هواپیما با همان سرعت، بدون برخورد با هدف‌ از کنار برج می‌گذشت. دشواری هدف‌گیری زمانی ملموس‌تر می‌شود که بدانیم این فاصله (65 متر) در سرعت 460 کیلومتر بر ساعت در زمانی حدود 3/0 ثانیه طی می‌شود. با توجه به قدرت مانور اندک بوئینگ 767، این هدف‌گیری برای خلبانان پرتجربه هم باورنکردنی است، چه رسد به خلبان‌های آماتور و در مرحله آموزش! برای هواپیمای اول باد در جهت موافق می‌وزید و این حالت حفظ تعادل هواپیما را برای خلبان آسان می‌کرد. اما باد مخالف با فشارهای چرخشی خود از روبه رو هدایت دومین هواپیما را برای خلبان پیچیده و مشکل کرده بود.
ادامه دارد


Page Generated in 0/0057 sec