printlogo


کد خبر: 172789تاریخ: 1395/12/11 00:00
متن کتاب «تیه‌ری میسان»، نویسنده فرانسوی درباره حادثه 11سپتامبر
دروغ بزرگ

اگرچه حادثه یازدهم سپتامبر نخستین عملیات از این نوع و از این گروه بود، ولی آیا آخرین آن نیز خواهد بود یا باز هم تعداد دیگری از همین افراد ناشناخته و پنهان در دل جامعه، در روز و ساعت مقرر ماموریت، ناگهان از کمین خارج شده و بر سمبل‌های تمدن غرب فرود خواهند آمد؟ روش‌های جاری و معمول تحقیقات جنایی، مواضع FBI و نتیجه‌گیری سریع و سهل‌الحصول فوق را تایید نمی‌کند و آن را فریبی بیش نمی‌داند، بلکه در تحقیقات جنایی در حادثه‌ای به پیچیدگی یازدهم سپتامبر، باید فرضیه‌های متعددی را ترسیم کرد و هر یک را به دقت تا دریافت پاسخ روشن و
قانع کننده به پیش برد. به عبارت دیگر حذف هر یک از فرضیه‌ها به اعتبار نتایج خدشه وارد می‌کند، اما فرمانده عملیات تحقیقات جنایی FBI بدون هیچ مکالمه‌ای و در اقدامی سریع احتمال خانگی بودن منشأ حادثه را منتفی دانست و بلافاصله (یک روز پس از حادثه) انگشت اشاره به طرف بن‌لادن و گروه او گرفت؛ دادستان کل نیز بر این موضع‌گیری مهر تایید زد. در این موضع‌گیری تنها مستند FBI گزارش منابع نزدیک اطلاعاتی نزدیک به بن لادن است. در شرایطی که افکار عمومی آمریکا خواهان معرفی عاملان حادثه بودند، دولتمردان آمریکا نیز بلافاصله وارد عمل شدند و علی‌الحساب بن‌لادن را نامزد اصلی انجام حملات معرفی کردند. در روایت FBI در هر 4 مورد هواپیماربایی، گروه‌های 5 نفره‌ای دخالت داشتند که درست در لحظات آخر سوار شدن به هواپیما به هم می‌پیوستند، اما در گزارش‌ها آمده بود در هواپیمایی که در پنسیلوانیا سقوط کرد، فقط 4 نفر تروریست در عملیات شرکت داشتند و FBI دلیل غیبت نفر پنجم را دستگیری او اعلام می‌کند. این گزارش می‌افزاید: نفر پنجم به نام «زکریا موسوی» لحظاتی قبل از سوار شدن به هواپیما به دلیل همراه نداشتن برگه اقامت دستگیر می‌شود.
در گزارش‌های اولیه FBI چنین آمده بود که همه تروریست‌ها در دوره‌های تمرینی و آموزشی، خود را برای عملیات انتحاری آماده کرده بودند، اما پس از دست یافتن به نواری ویدئویی از بن لادن، چنین عنوان شد که تنها یکی از تروریست‌ها از عملیات انتحاری باخبر بود و دیگر همراهان او در لحظات آخر از نوع عملیات و انتحاری بودن آن باخبر می‌شوند؛ اما سوابق و مطالعات روان‌شناسی درباره عملیات Kamikaze نشان می‌دهد تصمیم‌گیری و اجرای این‌گونه عملیات همیشه انفرادی و شخصی بوده و جز یک مورد آخر (1972) همه عملیات‌های انجام شده در جنگ دوم جهانی انفرادی بوده است.
در سال 1972، گروهی 3 نفره تحت آموزش یکی از اعضای ارتش سرخ ژاپن (Rengo Segikun) قصد داشتند در منطقه‌ای به نام Lodd اقدام به عملیات کنند، اما پس از دریافت آموزش‌های خاص به منظور انجام هماهنگ و همزمان عملیات، یکی از افراد گروه به نام (Kozo Okamoto) زنده دستگیر شد. جز این مورد، هیچ نمونه دیگری از عملیات Kamikaze تیمی که بخواهند در آخرین لحظات به هم بپیوندند گزارش نشده است. افزون بر این، سلمان رشدی در اظهارنظری شیطنت‌آمیز می‌گوید: به نظر می‌رسد اگر هواپیمارباها، نگرش
Kamikaze را داشتند،   نمی‌توانند همزمان هم
کامی کازه باشند و هم بنیادگرا؛ در حقیقت قرآن اجازه خودکشی به این شکل را به پیروان خود نمی‌دهد. بنیادگراهایی نظیر طالبان و وهابی‌ها، ممکن است خود را در معرض شرایطی قرار دهند که مفری جز مرگ ندارد، اما اجازه ندارند به دست خود، زمینه هلاکت خود را فراهم آورند و اقدام به خودکشی کنند. مدتی بعد، FBI اقدام به انتشار دستنوشته‌هایی به زبان عربی کرد و مدعی شد این یادداشت‌ها مربوط به گروه‌های کامی‌کازه یا هواپیماربایان است. ترجمه انگلیسی این یادداشت‌ها در بیشتر روزنامه‌های بین‌المللی انتشار یافت.
به گفته مسؤولان FBI،3مورد از این دست نوشته‌ها در 3 نقطه متفاوت توسط ماموران سازمان کشف شده است.
نخستین یادداشت مربوط به محمد عطا بود که از داخل چمدان او پیدا شد، چمدان محمد عطا در طول سفرش گم شده بود که در نهایت به دست ماموران FBI افتاد. دومین یادداشت را از داخل اتومبیلی که در حوالی فرودگاه دالاس در کنار خیابان رها شده بود، پیدا کردند. این دستنوشته به نواف الحزیمی نسبت داده شده و سومین یادداشت را توانستند از میان بقایای پراکنده هواپیمایی که بر فراز «Township» پنسیلوانیا منفجر شده بود بیابند!
ادامه دارد


Page Generated in 0/0207 sec