printlogo


کد خبر: 173546تاریخ: 1396/1/14 00:00
انفعال برانکو در بحران خودساخته پرسپولیس
دست رد به جام؟

مهدی طاهرخانی: پس از بازی بازی با استقلال خوزستان که با برتری شکننده یک بر صفر پرسپولیس در تهران به پایان رسید، یکی از خبرنگاران درباره بازی تقریبا ضعیف پرسپولیس و نبود رامین رضاییان سوال کرد که برانکو که گویی منتظر چنین سوالی بود بلافاصله پاسخ داد: «دیدید که بدون رامین هم ما می‌توانیم ببریم.» فاصله قرمزها با تیم دوم جدول 10 امتیاز بود و با توجه به برد پرسپولیس کمتر کسی توان انتقاد از برانکو را داشت اما واقعیت قابل کتمان نبود. در نوع بازی و تاکتیکی که خود برانکو برای پرسپولیس در 2 سال اخیر تعیین کرده است، حملات از کناره‌های زمین و ارسال‌های دقیق(نه سانترهای بی‌جهت) تاثیر بسزایی دارد اما در بین بازیکنان جذب شده برای هر دو جناح،  تنها رامین رضاییان است که قادر است در هنگام دفاع اتوبوسی رقبا، سانترها و نفوذهای موثری داشته باشد. در جناح راست ماهینی و محرمی حتی یک‌چهارم رامین هم قادر به سازندگی گل نیستند و در جناح چپ هم با مدافع میانی شدن انصاری، عملا بازیکنی وجود ندارد که در طول 90 دقیقه قادر به یک نفوذ ساده و سانتر باشد، چه رسد به تکرار 10 باره این تاکتیک.
شاید در آزادی با توجه به فشار هواداران و زمین صاف بشود با تاکتیک‌های دیگری دروازه رقبا را تهدید کرد اما وقتی گذر پرسپولیس به جایی مثل تختی آبادان بیفتد آن وقت جز سانتر و ضربات ایستگاهی، سخت است با تاکتیک دیگری موفق شد.
برانکو بهتر از هر فرد دیگری اینها را می‌داند اما حالا که تصور می‌کند کارش برای قهرمانی تمام شده است، به‌جای نیمکت‌نشین کردن رضاییان که اعتراض هواداران را در پی داشت، او را اخراج کرده تا فشاری را تحمل نکند. اما نتیجه‌اش می‌شود 2 باخت متوالی در بازه زمانی تقریبا 20 روزه. در ابتدا به الریان قطر در دوحه و سپس به نفت در حال سقوط در آبادان. با توجه به زمین نامساعد آبادان، تیم‌های دیگر با استفاده از ضربات ایستگاهی پا به این زمین گذاشتند و از قضا بیشتر شکست‌های نفت هم در خانه رقم خورده است. اما برانکو با تکرار یک اشتباه به آبادان رفت و انتظار داشت زوج فانتزی مسلمان و سروش برای او کار را دربیاورند. اما در این زمین شانس هم تاثیر بسزایی دارد. نفت تنها با یک حمله و یک اشتباه بزرگ از سوی احمدزاده صاحب یک سانتر شد و گل پیروزی‌بخش. یعنی تنها با یک حمله توانست کار را دربیاورد.
اما پرسپولیس در نیمه دوم نتوانست از طریقی که راهش بود، دروازه نفت را تهدید کند. با توجه به دفاع چندلایه نفت و کیفیت نامناسب تختی آبادان، مشخص بود از میانه میدان و پاسکاری‌های متوالی نمی‌شود موفق بود. جناح چپ با بودن ربیع‌خواه عملا ناکارآمد بود و در جناح راست هم حسین ماهینی تنها چند سانتر نصفه و نیمه داشت.
برانکو می‌داند دلیل باخت تیمش چه بود اما آدرس اشتباهی از بازی پرفشار 20 روز قبل در دوحه می‌دهد. او از خالی شدن تیمش در یک هفته مانده به پایان سال قبل می‌گوید در صورتی که بازی بعدی آنها 12 روز بعد از آغاز سال جدید بود. هم از لحاظ فیزیکی و هم روحی، او به اندازه 3 بازی فرصت داشت تیمش را ریکاوری کند. اینکه بعضی از ملی‌پوش‌ها مثل طارمی و امیری خسته بودند شاید حرف درستی باشد اما مشکل اصلی پرسپولیس جای دیگری بود.  شاید بهتر بود برانکو در ابتدا قهرمانی‌اش در لیگ شانزدهم را مسجل می‌کرد، بعد برای تسویه با رامین رضاییان (عدم پاسخ‌دهی تلفن‌های قبل از فصل) همه تیم را علیه او می‌شوراند و سپس اخراجش می‌کرد.
پرسپولیس سال قبل را به بدترین شکل ممکن به پایان رساند و سال جدید را هم به دلهره‌آورترین شکل موجود آغاز کرد.
پرسپولیس در لیگ هفتم به شکل تاریخی و رویایی موفق شد در آخرین بازی قهرمان لیگ برتر شود و حالا اگر بخواهد با همین فرمان لجبازی و نمک‌نشناسی پیش برود، آن وقت شاید ناباورانه فاصله صدر با بقیه از بین برود و هواداران پرسپولیس، کابوس‌وارترین پایان تاریخ را تجربه کنند. دو باخت متوالی، زنگ خطر را به صدا درآورده است. شاید وقت آن رسیده که مدیریت پرسپولیس، بحران خودساخته را مدیریت کند.


Page Generated in 0/0078 sec