printlogo


کد خبر: 173663تاریخ: 1396/1/16 00:00
ایوانکوویچ درباره رضاییان مقصر بود
برانکو فرمانده کاملی نیست

محمد سررشته‌داری: کارلوس کی‌روش همان روز اول بازیکنی را که به او اعتقاد نداشت به تیمش راه نداد و جلوی همه ایستاد اما برانکو خم شد و رضاییان را پذیرفت تا همه برنامه‌هایش به هم بریزد و به سرمنزل مقصود نرسد. خبر ساده بود: «پرونده رامین رضاییان در پرسپولیس بسته شد و طاهری جدایی او را تایید کرد». این خبر در حالی منتشر شد که تیم برانکو در لیگ قهرمانان آسیا عقب افتاده و برای بازگشت به کورس صعود به همه نیروهای داخلی و خارجی خود نیاز دارد.
هنوز هستند هوادارانی که فوتبال را تنها از پنجره تلویزیون هفته‌ای یک بار می‌بینند و دوست دارند برانکو، رضاییان را نگه دارد، درست مثل ابتدای سال که با وجود مخالفت صریح برانکو مبنی بر بازگشت رامین رضاییان و مهدی طارمی، فشار زیادی برای این بازگشت به وجود آمد و ابتدا باشگاه و در نهایت برانکو خم شدند و این دو بازیکن را به پرسپولیس برگرداندند و به این ترتیب هم ساسان انصاری را از دست دادند و هم برنامه‌های برانکو برای جناح راست تکمیل نشد و هم در دفاع وسط کمبود مهره این تیم را آزار داد.
برانکو برعکس کی‌روش
برانکو از همان ابتدا تا حدودی طارمی را پذیرفت اما رامین رضاییان و برانکو هرگز رابطه‌شان ترمیم نشد و جنگ پارتیزانی این دو در پرسپولیس ادامه یافت تا اینکه در امارات کار تمام شد و جدایی نابهنگامی توسط رضاییان رقم خورد. این همان خشتی بود که کج گذاشته شده بود و در نهایت هم این دیوار به ثریا نرسید که نرسید.
در این زمینه می‌توان رامین رضاییان را مقصر اصلی معرفی کرد، حتی می‌توان باشگاه را هم به خاطر فشار آوردن به برانکو جزو مقصرها معرفی کرد اما به نظر می‌رسد از منظر اصول مربیگری، برانکو بیشترین تقصیر را دارد. ایوانکوویچ را با کی‌روش مقایسه می‌کنیم، آنجا که کی‌روش هر دو پا را در یک کفش کرد که رحمتی نباید به تیم‌ملی بازگردد و اگر خداحافظی کرده، دیگر راه برگشتی ندارد. این موضوع بی‌شباهت با قصه رضاییان نبوده و نیست، در واقع رضاییان هم با وجود تلفن‌های زیادی که برانکو به او زد، پاسخ مربی خود را نداد و با وجود آنکه پرسپولیس مدعی بود که با رامین قرارداد دارد اما او باشگاه را رها کرد و به ترکیه رفت تا شاید بتوان این کار را هم چیزی شبیه به خداحافظی در نظر گرفت.
برانکو اما مثل کی‌روش پای اصولش نایستاد، تقریبا همه ایران جمع شده بودند تا رحمتی را بازگردانند، از پیشکسوتان تا حتی رؤسای فدراسیون فوتبال و هواداران فوتبال در ایران، کی‌روش اما حتی لحظه و ذره‌ای خم نشد و چون کوه جلوی این فشار ایستاد و با رحمان احمدی و حقیقی راه را ادامه داد و در نهایت پس از 3 سال و با توجه به همه درگیری‌های رحمتی با کی‌روش، قلعه‌نویی، مظلومی و منصوریان همه متوجه شدند که کی‌روش درست می‌گفته است.
ایوانکوویچ درست می‌گفت اما...
برانکو هم همان روز اول درست می‌گفت. او می‌گفت: «بازیکنی که بی‌توجه به باشگاه خود حتی جواب تلفن مربی‌اش را نمی‌دهد، نمی‌تواند برای تیم با همه دلش بازی و به تیمش کمک کند». با این حال برانکو روی اصول خود نایستاد و کی‌روش اما ایستاد و در نهایت هم به جام‌جهانی رفت و هم جانشین رحمتی را پیدا کرد. برانکو اما وسط راه دستش در پوست گردو گیر کرد و برنامه‌هایش به هم ریخت. برانکو آن روز مثل یک فرمانده جلوی فشارهای هواداران و باشگاه نایستاد اما کی‌روش جلوی هواداران بیشتری ایستاد و حتی وساطت فدراسیون و مصاحبه‌های نمایندگان مجلس را هم گوش نکرد.
حالا برانکو هم اقتدارش بین بازیکنان زیر سوال رفته و هم برنامه‌هایش به هم ریخته است. در واقع در این اتفاق برانکو شاید مقصر اصلی باشد چون هواداران اصول را نمی‌دانند و باشگاه هم تا حدودی همینطور. برانکویی که ادعای نشستن روی نیمکت تیم‌ملی ایران را دارد و چند قهرمانی را در کارنامه خود می‌بیند نباید چنین اشتباهی را انجام می‌داد که در آخرین روزهای لیگ هم خط دفاعی‌اش به هم بریزد، هم اقتدارش زیر سوال برود و هم کلی حاشیه به تیم وارد شود.


Page Generated in 0/0056 sec