printlogo


کد خبر: 174252تاریخ: 1396/1/29 00:00
نگاهی به مستندسازی بحران به بهانه حضور «تنها میان طالبان» در 3 جشنواره جهانی
فقط یک‌بار فرصت دارید

گروه فرهنگ و هنر: مستندسازی بحران یکی از محیرالعقول‌ترین فعالیت‌های سینمایی و از متفاوت‌ترین شکل‌های حضور در عالم تصویر است. عبارتی که مستندسازان بحران بر آن تاکید می‌کنند؛ این گزاره است: «در مستندسازی بحران، فقط یک‌بار فرصت دارید». به گزارش «وطن‌امروز»، در این بین اگرچه خود مستندسازان بحران، از فاصله جایگاه این ژانر با نقطه مطلوب سخن می‌گویند اما حضور چهره‌هایی چون نادر طالب‌زاده، رضا برجی، محمدحسین جعفریان و در سال‌های اخیر افرادی چون محسن اسلام‌زاده، وحید فرجی، وحید فراهانی، امیرحسین نوروزی و چهره‌های جوان‌تر در این حوزه توانسته است، مستندسازی بحران را به جایگاه مناسبی ارتقا دهد. این روزها خبر حضور یکی از تحسین‌برانگیزترین مستندهای بحران در جشنواره‌های جهانی در رسانه‌ها منتشر شده است. مستند «تنها میان طالبان» ساخته محسن اسلام‌زاده که بتازگی برنده جایزه بهترین مستند بلند جشنواره فیلم «آتن» آمریکا شده است در 3 جشنواره دیگر شرکت می‌کند. مستند «تنها میان طالبان» به کارگردانی محسن اسلام‌زاده طی روزهای آینده در 3 جشنواره سینمایی دیگر در کشورهای آمریکا، مصر و روسیه حضور می‌یابد. این مستند در نخستین حضور بین‌المللی جایزه بهترین مستند بلند جشنواره فیلم «آتن» در آمریکا را از آن خود کرد. هیات داوران متشکل از مارگریت روریسون، شیلا ویلسون و دنی لونتال جایزه بهترین فیلم بلند مستند را به این اثر اهدا کردند. جشنواره فیلم «آتن» توسط دانشگاه اوهایو از سال ۱۹۷۴ تاسیس شده است. این جشنواره خود را معرف فیلمسازان مستقل می‌داند و برگزیدگان خود را هر ساله به اسکار معرفی می‌کند. محسن اسلام‌زاده را می‌‌‌توان یکی از فعال‌ترین مستند‌سازان در حوزه برون‌مرزی بویژه مستندسازی در شرایط بحران دانست. او در عراق هنگام مستندسازی مجروح شده و در افغانستان در میان طالبان؛ تنهای تنها مستند‌سازی کرده است. دغدغه‌اش وحدت در امت اسلامی است و اکثر مستند‌هایش در همین حوزه است. اسلام‌زاده درباره فرصت محدود تصویربرداری و مستندسازی در شرایط بحرانی معتقد است: در داخل ایران با یک موضوع خیلی راحت‌تر ارتباط برقرار می‌کنیم و راحت‌تر مسائل را می‌شناسیم و نسبت به یک موضوع اجتهاد پیدا می‌کنیم اما در خارج از کشور ممکن است 10 برابر زمان هم گذاشته شود اما باز به آن شناخت لازم دست پیدا نکنید. مستندساز باید در فرمول آن کشور آن موضوعی را که برایش چالش‌برانگیز شده تحلیل کند. سختی دیگر هم این است که اکثر مواقع شما یک‌بار فرصت تولید دارید. وقتی در داخل کشور هستید فیلم‌ها را می‌گیرید، روی تایم‌لاین نرم‌افزار می‌‌ریزید، بعد از راف‌کات اگر چیزی کم و کسر بود دوباره دوربین به دست می‌شوید و فیلمبرداری می‌کنید. ولی وقتی من برای تولید مستند اسرار زندان ابوسلیم به لیبی رفتم و تصویربرداری کردم و آمدم کشور خودمان دیگر به‌هیچ‌عنوان فرصت این نیست که بازگردم و از کاراکتری که جای پرداخت بیشتر دارد، دوباره تصویر بگیرم. وقتی من رفتم بین طالبان و بازگشتم دیگر فرصت مجدد هم ندارم. حتی در سفر طالبان حین تولید من نمی‌توانستم با 4 نفر ارتباط داشته باشم و مشورت کنم حتی نمی‌توانستم کسی را با خودم ببرم. در این شرایط سخت و بی‌ارتباطی و خیلی مسائل دیگر، شما دچار فشار روحی می‌شوید و نمی‌توانید حتی بدیهی‌ترین تصمیم‌ها را بگیرید. در این شرایط شما تنها یک‌بار فرصت دارید. این سختی کار مستند برون‌مرزی را چند برابر می‌کند. وی درباره شرایط و سختی‌هایی که در مستند بحران وجود دارد، می‌گوید: در مستندسازی برون‌مرزی و مستندسازی بحران وقتی از مرزهای ایران خارج می‌‌‌شوی ارتباطت با همه‌چیز قطع می‌شود و وارد یک دنیای جدید می‌‌‌شوی؛ یک کشور جدید با فرمول خاص خودش. وقتی به کشور دیگری می‌‌روید نمی‌‌دانید چه اتفاقاتی قرار است برای شما رخ دهد و اتفاقات کاملاً غیرقابل‌پیش‌بینی است. جاهایی که گروهک‌های تروریستی فعال دارد، دستگاه‌های امنیتی کشورهای مختلف آنجا حضور دارند که شما را زیر نظر بگیرند یا حتی ممکن است جایی بروید که جنگ باشد. اینها یعنی با یک پدیده جدید مواجهید و نخستین مساله آنجا مساله امنیتی است. بویژه در فرم کاری که من دارم انجام می‌‌‌دهم شناخت محیط و ارتباط برقرار کردن با محیط جدید دغدغه‌هایی است که در عرصه برون‌مرزی با آنها مواجهید و باید خودتان را در آن عرصه‌ها تقویت کنید. این مستندساز بحران با اشاره به خاطراتی درباره مستند تنها میان طالبان می‌گوید: آنها باید متقاعد می‌‌‌شدند که دوربینی بیاید و از آنان فیلم بگیرد. من نیز به‌عنوان کارگردان مستند اهل‌سنت ایران که فیلم سفر به دیار پشتون‌ها را نیز در کارنامه دارم رزومه کاری و فیلمی‌ از طریق مستندسازی به نام آقای گرجی برایشان ارسال کردم که در جلب اعتماد آنان کمک کرد. در مستند تنها میان ‌‌طالبان من با هیچ‌کدامشان نمی‌توانستم ارتباط برقرار کنم. تنها یکی، دو نفر دست‌وپاشکسته فارسی بلد بودند، بدون برق، بدون هیچ امکاناتی، بدون حتی اولیات یک زندگی مثل سرویس بهداشتی و در شرایطی که حتی یک نفر نیست با او حرف بزنی، باید سفرنامه هم بنویسی، باید با باتری ماشین باتری‌هایم را شارژ کنم، توقف نداریم. حتی 2 شب یکجا نمی‌‌خوابیدیم وکلا در مسافرت بودیم و باید پشت سر طالبان و آدم‌هایی که مامور بودند با من بیایند با هم سفر می‌کردیم. ایام پیچیده‌ای بود، دور دوم انتخابات افغانستان بود و این خودش بر امنیتی‌تر شدن فضای آنجا افزوده بود. در این زمان من با فردی به اسم کلیم‌الله همراه بودم که طی یک هفته با او ارتباط خوبی گرفته بودم اما در هفته دوم کلیم‌الله هم اجازه نداشت با من بیاید و من تقریباً می‌توانم بگویم در مناطق مختلف دست‌به‌دست می‌شدم، بعضی وقت‌ها از بودن با این آدم‌ها احساس خطر می‌کردم، در کل شرایط خیلی سخت بود و من خودم هم باورم نمی‌شد. من قصد داشتم یک ماه آنجا باشم ولی وقتی دیدم دارم دست‌به‌دست می‌شوم خب بیش از این ریسک نکردم بعد از 15 روز و بعد از دیدار با اعضای شورای رهبری طالبان بازگشتم. فکر می‌کنم لطمه‌ای که فیلم من خورد هم به خاطر این بود که من اول با یک پلن دیگری رفتم ولی بعد از 15 روز دیدم امکان ادامه سفر ندارم و هم اینکه هر روز به‌اندازه یک ماه می‌گذشت و این البته در عمده مستند‌های برون‌مرزی هست. شاید می‌‌‌شد کار بهتری انجام داد اما وضعیت بهداشتی و شرایط آب و هوایی بسیار سخت بود، حتی قصد داشتم حضورم یک ماه تا 45 روز باشد اما امکانات نداشتند و وضعیت خطرناک بود.


Page Generated in 0/0241 sec