printlogo


کد خبر: 174283تاریخ: 1396/1/29 00:00
سندی برای ناکارآمدی روحانی

سیده‌آزاده امامی: در طول تاریخ حیات جمهوری اسلامی، این نخستین‎باری است که معاون اول یک رئیس‌جمهور برای دوره دوم دولت وی، علیه رئیس خود طغیان کرده و به‎مثابه رقیبی در مقابل او قد علم کرده است!
شاید همین ابتدای کار ما را متهم کنند به ساده‎اندیشی و درنیافتن غایت اصلی نهفته در پس رفتار سیاسی دولتمردان دولت به اصطلاح تدبیر! راستش را بخواهید توفیری هم نمی‎کند؛ معاون اول دولت به هر نیتی وارد کارزار انتخابات شده باشد، خروجی آن یک پیام بیشتر نخواهد داشت؛ آن هم «ناکارآمدی و ناتوانی روحانی»!
حضور جهانگیری در عرصه رقابت برای انتخابات آتی 2 حالت بیشتر ندارد؛ یا حقیقتاً به قصد رقابت با روحانی اعلام کاندیداتوری کرده و مصمم است تا روز انتخابات به‎مثابه رقیبی جدی در صحنه مانده و خود را در معرض آرای ملت قرار داده و گوشه چشمی هم به پیروزی داشته باشد، یا آنکه به تعبیر این روزها باب‎شده در قامت یک کاندیدای «پوششی»، یا «ضربه‎گیر» و «کمکی» به میدان آمده تا در مواجهه با منتقدانی که با دستی پر به کارزار انتخابات می‎آیند، چونان «سپر بلا»یی روحانی را تا حدی از گزند انتقادات پر و پیمان رقیب مصون بدارد.
در حالت اول و به فرض جدی گرفتن حضور جهانگیری به‎مثابه رقیبی حقیقی، این حضور پیامی جز این نمی‎تواند داشته باشد که جناح سیاسی حامی روحانی با نگاهی واقع‎بینانه و فارغ از خودفریبی و غرور به کارنامه روحانی و رصد بازتاب این عملکرد و جایگاه حقیقی وی در افکار عمومی، به درستی به این باور رسیده است که با وجود کارنامه‎ای چنین مشحون از ناکارآمدی نمی‎توان و نباید به تداوم دولت روحانی برای 4 سال آینده «امید» داشت، از این روست که بر آن شده تا پیش از آنکه ملت دست رد به سینه آنها بزند، «تدبیر»ی دیگر بیندیشد عدم اقبال دوباره به روحانی را، این است که با به صحنه آوردن جهانگیری به نحوی تلویحی از کارنامه ناکارآمد روحانی اعلام برائت کرده، این پیغام را به ملت مخابره می‎کند که با معرفی گزینه جدید و جایگزین درصدد جبران مافات ناکارآمدی دولتی برآمده که به لحاظ اندیشگانی وابسته به ایشان است، تا به این ترتیب با جلب اعتماد دوباره ملت خود را از خطر حذف از صحنه سیاسی و از دست دادن قدرت نجات دهد. با این‎حساب کاندیداتوری جهانگیری در عرصه انتخابات بیش از آنکه پیامی ایجابی و معطوف به خود وی داشته باشد، پیامی سلبی ناظر به «ناکارآمدی روحانی» و «عبور» حامیان وی از او دارد که طیف متبوع سیاسی‎اش را از چاره‎ای دیگر اندیشیدن ناگزیر کرده است!
در حالت دوم و با فرض فرمالیته بودن حضور جهانگیری به‎عنوان رقیبی جدی برای روحانی و لحاظ کردن غایت «ضربه‎گیر»ی به‎عنوان دلیل اصلی کاندیداتوری وی، باز هم جز این برنمی‎آید که هواداران روحانی آن اندازه به ناکارآمدی و در نتیجه ناتوانی روحانی در دفاع از عملکرد خویش اذعان دارند و به این باور رسیده‎اند که روحانی به‎تنهایی از پس پاسخگویی به انتقادات وارد بر عملکرد خویش برنمی‎آید، که به منظور صیانت از وی بویژه در مناظرات انتخاباتی «سپر بلا»یی در قد و قامت «معاون اول» برای وی تدارک دیده‎اند تا یار و یاور باشد او را در مصافی که حریفان با دست پر به میدان می‎آیند. روحانی ثابت کرده صرفا مرد تریبون‎های یک نفره و میدان‎های خالی از رقیب است و تنها در چنین فضایی قادر به ترک‎تازی است آن‎ هم با زبان گزنده و آلوده به توهین و تحقیر منتقدان! همین که پس از گذشت 4 سال از دولت وی هنوز که هنوز است هیچ‎یک از دولتمردان شهامت حضور در برابر منتقد نداشته و تنها و تنها در برنامه‎های یک طرفه قادر به تبیین و دفاع از دستاوردهای!!! دولت بوده‎اند، خود بزرگ‌ترین گواه این مدعاست که اگر حرفی برای گفتن و چنته‌‎ای به راستی پر داشتند، آنان را از حضور در برابر اندیشه‎های دیگر هراسی نبود! گذشته از آنکه فرستادن «کاندیدای پوششی» برای روحانی تمام رشته‎های پیام تنها آمدن وی به ستاد انتخابات را که به‎زعم ایشان حکایت از آن داشت که او یک‎تنه بقیه رقیبان را حریف است نیز پنبه می‎کند!
خلاصه! هر جور حساب کنی ورود جهانگیری به عرصه انتخابات پیامی جز «ناکارآمدی و ناتوانی روحانی» به همراه ندارد، و آنکه می‎پنداشتند قاتق نان‎شان است، می‎شود قاتل جان‌شان! مگر اینکه پیش از آغاز رقابت اعلام انصراف کند، که آن‎ هم بعید است!


Page Generated in 0/0083 sec