printlogo


کد خبر: 175326تاریخ: 1396/2/21 00:00
گفت‌وگوی «وطن‌امروز» با اکبر صحرایی، نویسنده رمان‌های دفاع‌مقدس
«جنگ و صلح» دفاع‌مقدس نداریم

محسن شهمیرزادی: ادبیات داستانی دفاع‌مقدس در عین مهجور بودن، آثار قابل توجهی را خلق کرده است و در این میان نام اکبر صحرایی جلوه‌ای خاص دارد. بعید است کتابی از او منتشر شود و تجدید چاپ‌های متعدد در انتظارش نباشد. او که روایت دفاع‌مقدس را با داستانگویی پیش گرفته است و رگه‌هایی از طنز را همواره در آثارش دارد، در سی‌امین نمایشگاه بین‌المللی کتاب 4 اثر  جدید به همراه آورده است. به گزارش «وطن‌امروز» صحرایی متولد ۱۳۳۹ در شهر شیراز است. او نوشتن را در دفاع‌مقدس آغاز کرده و ورودش به این حرفه را مدیون دوستان شهیدش می‌داند. در میان آثار او شاید «تپه جاویدی و راز اشلو» بیش از بقیه در ذهن علاقه‌مندان داستان دفاع‌مقدس در خاطر مانده باشد. روایت جذاب، خلاقانه و دقیق او از دفاع‌مقدس که با قصه‌گویی همراه است موجب شده آثارش همواره در زمره پرفروش‌های انتشارات‌های مختلف قرار گیرد. صحرایی تمرکز ویژه‌ای بر مخاطب نوجوان دارد و مجموعه طنز «دارودسته علی» را به همین منظور منتشر کرده است. مجموعه‌ای که با تصویرسازی‌های جذاب، مخاطب نوجوان را به سوی فهم دلپذیر دفاع‌مقدس سوق می‌دهد. جلد ششم و هفتم دارودسته علی تحت عنوان «خمپاره‌های نقلی» و «بمب کلاغی» در نمایشگاه امسال رونمایی شده است. او همچنین «عزیزجهان» و «کوشک زلزله» را نیز به نمایشگاه فرستاده تا سال پرباری را در بهار کتاب آغاز کند. با او به گفت‌وگو نشستیم و از زندگی شخصی‌اش تا آسیب‌شناسی ادبیات دفاع‌مقدس و آثار در دست انتشار برای‌مان گفت.
***
  نویسندگی را از چه زمانی آغاز کردید؟
من نویسندگی‌ام را مدیون دفاع‌مقدس و دوستان شهیدم هستم. در 8 سال دفاع‌مقدس، تقدیر این بود که برای دفاع از کشور به جبهه اعزام شویم و آنجا بود که حس کردم در کنار جنگیدن و مسائل نظامی مربوط به آن، نیاز است این فضای ایثار و شهادتی که ذیل جنگ شکل می‌گرفت ثبت و نوشته شود. این بود که دست به قلم شدم و در دفترچه خاطراتی که ستاد تبلیغات جنگ بین رزمنده‌ها تقسیم می‌کرد، دیده‌ها و شنیده‌های خودم را یادداشت می‌کردم. حوادث بسیاری آنجا رخ می‌داد؛ اعم از عملیات‌ و شهادت و  زخمی شدن همسنگران و دوستان نزدیک که مرا به نوشتن وامی‌داشت.
  پایان جنگ تأثیری بر نویسندگی شما داشت؟
من با پایان جنگ به صورت حرفه‌ای وارد عرصه نویسندگی شدم و ابتدا خاطرات خودم را در نشریات استانی به چاپ رساندم. بعد از آن هم در مطبوعات کشوری مثل کیهان و ایران، اطلاعات و... قلم زدم. در ادامه این ماجرا به 2 هفته‌نامه تخصصی کمان برخوردم، آن موقع جناب آقای سرهنگی و بهبودی مسؤولیت این هفته‌نامه را بر عهده داشتند. این نشریه باعث شد به صورت حرفه‌ای‌تر وارد عرصه ادبیات دفاع‌مقدس شوم و خاطرات و داستان‌های خودم را در آن منتشر کردم. چیزی حدود 40 اثر از خودم در کمان منتشر شد. بعد از آن بود که به این نتیجه رسیدم باید این آثار را در اختیار مخاطبان بیشتری قرار دهم و آنها را در قالب کتاب ثبت کنم. من داستان‌هایم را در 2 مجموعه کوتاه به نام «کانال مهتاب» و «هزار و نه» به چاپ رساندم و در ادامه وارد حوزه طنز شدم.
  شما در سال‌های اخیر بر مقوله طنز داستانی دفاع‌مقدس با مخاطب نوجوان تمرکز داشتید، مضمونی که شاید بیشتر از سایر مضامین در ادبیات دفاع‌مقدس مهجور است؛ چرا این مضمون سخت و نه‌چندان مطرح را انتخاب کردید؟
اتفاقا کتاب سوم من تحت عنوان «خمپاره خواب‌آلود» در ژانر طنز نوشته شد و چون با تصویرسازی همراه بود، مخاطب نوجوان نیز با آن ارتباط برقرار می‌کرد. این کتاب بشدت مورد استقبال قرار گرفت به‌گونه‌ای که در سال اول به چاپ سوم رسید. این مجموعه 14 داستان کوتاه طنز داشت و من وقتی چاپ‌های متعدد خمپاره خواب‌آلود و اقبال فراوان مخاطب را دیدم- به‌گونه‌ای که الان نیز به چاپ دوازدهم رسیده- به ذهنم رسید مخاب در کنار تمام صحنه‌های تاثربرانگیز و بعضا خشن جنگ، علاقه‌مند است زندگی و نشاط در جنگ را هم مشاهده کند. اتفاقا این مضمون از ویژگی‌های زیستن در دفاع‌مقدس است و صرفا نیاز به بازنمایی دارد. اینجا بود که خمپاره خواب‌آلود و استقبال مخاطبان بویژه قشر نوجوان و جوان مرا ترغیب کرد که نوشتن حرفه‌ای در این حوزه را ادامه دهم. اگر شما در آثار بنده که به 35 جلد می‌رسد توجه کنید،  در عمده آنها رگه‌هایی از طنز را مشاهده خواهید کرد.
  شکل‌گیری مجموعه «دارودسته علی» هم به همین دلیل بود؟
بله! درباره دارودسته علی من در ابتدا تصورم این بود که در نهایت به 3 جلد می‌رسد، کتاب‌های «آمبولانس شتری»، «گردان بلدرچین‌ها» و «برانکارد دربستی» جلدهای اول تا سوم این مجموعه بودند که داستان‌های کوتاه دفاع‌مقدس را با تصویرسازی احمد کشمیری روایت می‌کردند. بعد از چاپ سوم به این نتیجه رسیدم که این مجموعه کتاب‌های بیشتری را برای خود طلب می‌کند و در نهایت به 7 جلد رسید که در نمایشگاه امسال جلد ششم و هفتم آن رونمایی می‌شود. جلد چهارم کتاب «تویوتای خرگوشی»، جلد پنجم «مین سوسکی»، جلد ششم «بمب کلاغی» و جلد هفتم «خمپاره‌های نقلی» نام گرفته‌اند. استقبال از این آثار هم به لطف خدا بسیار قابل توجه بود و در مدت کوتاهی به چندین دوره تجدید چاپ رسید. در تمام اینها من تلاش داشتم نشاط و سرزندگی دفاع‌مقدس را به تصویر بکشم. عاملی که باعث می‌شد جوان‌ها جذب جنگ شوند و آنجا را به عنوان خانه دوم خود قرار دهند.
  چگونه از دل جنگ و کشتار توانستید مضامین طنز استخراج کنید؟
من این لایه‌های طنز جنگ را علاوه بر تجربه‌های شخصی‌ام با پژوهش و مطالعات و مصاحبه‌های متعدد به‌دست آوردم. البته این در کنار پژوهش‌های فراوانم در موضوع طنز ایران و جهان بود. من از عبید زاکانی تا رمان‌های ماندگار طنز جهان را نیز مورد پژوهش قرار دادم و سعی کردم با تلفیق حرفه‌ای، ژانر جدیدی را در این حوزه مطرح کنم. گمان می‌کنم فرهنگ دفاع‌مقدس در حوزه نشاط و شادابی هنوز مهجور است و ان‌شاءالله این مجموعه
7 جلدی ادامه پیدا کند.  
  عمده آثار مکتوب در زمینه دفاع‌مقدس، مربوط به خاطره‌نگاری و ضبط مستندات است. در حالی که در آثار شما قصه‌نویسی و درام‌پردازی محوریت دارد. چرا این سبک از نوشتن را انتخاب کردید؟
متاسفانه عناصر داستانی در ادبیات دفاع‌مقدس ما کمتر مورد استفاده قرار گرفته و به همین دلیل بسیاری از نویسندگان به سمت تاریخ شفاهی و خاطره‌نویسی رفته‌اند، از سوی دیگر کار کردن در حوزه داستان دشوار است و من سعی داشتم در کنار روایت دفاع‌مقدس استفاده از عناصر داستان، قصه‌پردازی، تعلیق و... را به صورت جدی مورد توجه قرار دهم. از ابتدا بر این عقیده بودم که برای ماندگاری این خاطرات نیاز است که بیان آنها در قالب ادبیات داستانی صورت بگیرد و اگر این اتفاق نیفتد این آثار در حد همان مستندات باقی خواهد ماند. اما با ورود به ادبیات داستانی خواننده علاوه بر اینکه با فضای دفاع‌مقدس و انقلاب آشنا می‌شود، قصه‌ای را در این میان خوانده و مطالعه برای او امری لذتبخش می‌شود. ما برای ماندگاری این آثار به ادبیات داستانی نیاز داریم کما اینکه مقام معظم رهبری فرمودند ما هنوز «جنگ و صلح» دفاع‌مقدس نداریم، یعنی یک رمان فاخر که بتواند این حماسه عظیم را معرفی کند، تاکنون در ادبیات داستانی ما منتشر نشده است.
  در دوره کنونی کدام بخش از ادبیات دفاع‌مقدس مهجور مانده است؟
سمت و سوی ادبیات دفاع‌مقدس به سمت تاریخ شفاهی رفته است که صدالبته وجود این مستندات بسیار لازم و ضروری است، اما به نظر می‌رسد در یکی،‌دو دهه اخیر، این متون روی هم انباشته شده و کفه خاطره‌نویسی و تاریخ شفاهی را بشدت سنگین کرده است، درحالی که در سمت مقابل ادبیات داستانی دفاع‌مقدس وزن کمتری پیدا کرده و تضعیف شده است که این خود یک خطر محسوب می‌شود. شما حساب کنید در هر استان و هر کنگره چه مقدار کتاب از این قبیل چاپ می‌شود، مراکز مختلف فرهنگی، ناشران دولتی و ارگانی و... نیز به همین منوال هستند. اما متاسفانه ما نتوانستیم خاطرات و گنجینه‌های دفاع‌مقدس را به زبان‌های داستانی و رمان، فیلمنامه و سینما و حتی هنرهای تجسمی منتشر کنیم. کما اینکه به تعبیری هنوز تولستوی دفاع‌مقدس نداریم. ادبیات داستانی ما در دفاع‌مقدس مهجور مانده است و نگاه مسؤولان تخصصی نیست، عمده متولیان فرهنگ به نظر می‌رسد با خاطرات ساده ارتباط بیشتری برقرار می‌کنند و شاید نیاز است در حوزه داستان تخصص بیشتری جهت مدیریت این امر به وجود بیاید. از سوی دیگر، خلق اثر داستانی اندکی دشوار‌تر است و نیاز به قریحه تخیل، زیباشناسی و آشنایی با قواعد و عناصر داستانی دارد و به نظر می‌رسد این دشواری باعث شده از جانب نویسندگان استقبال کمتری برای حضور در این حوزه وجود داشته باشد.
  عدم اقبال به ادبیات داستانی چه پیامدی دارد؟
تضعیف ادبیات داستانی موجب می‌شود ما بعد از مدتی دیگر نویسنده خلاق و حرفه‌ای در این حوزه نداشته باشیم و هم‌اکنون هم می‌بینید جز معدود بزرگواران، این عرصه خالی از داستان‌نویسان دفاع‌مقدس است. متاسفانه مساله به همین‌جا ختم نمی‌شود، معدود دوستانی هم که در این حوزه قلم می‌زنند با این روند از این حیطه خارج می‌شوند و به سمت رمان‌های اجتماعی یا حتی فضاهای روشنفکری کشیده می‌شوند. به چه دلیل؟ به این دلیل که ناشران دولتی و عمده ارگان‌ها توجه‌شان به خاطرات شفاهی محض است، نویسنده‌ای هم که بعد از مدت‌ها تازه حرفه‌ای شده و قصد نگارش رمان دارد، وقتی می‌بیند از او حمایت نمی‌شود به سمت آثار اجتماعی و روشنفکری سوق پیدا می‌کند. مساله اینجاست که ما خودمان نویسنده را به سطح بالایی از مهارت در نگارش زندگینامه، خاطرات شفاهی و... می‌رسانیم، آن موقع که او می‌خواهد به حوزه ادبیات داستانی قدم بردارد و ماحصل زحماتش را در این قالب منتشر کند، او را از دست می‌دهیم و به سوی حوزه‌هایی غیر از انقلاب و دفاع‌مقدس کشیده می‌شود. ما نمونه‌های فراوانی از این مساله داشتیم و نویسنده‌های بسیار خوش‌قلمی بودند که متاسفانه با بی‌توجهی متولیان امر از این حوزه خارج شدند. متاسفانه اگر این روند ادامه پیدا کند دیگر نویسنده‌ای نیست که بخواهد از تاریخ شفاهی استفاده کند.
  خب! برویم سراغ کتاب‌های تازه منتشر شده. امسال شما «عزیز جهان» را با مضمونی متفاوت از کارهای قبلی‌تان منتشر کردید. درباره آن توضیح می‌دهید؟
اسم این کتاب پیش از این «270 شاخه گل سرخ» بود و دوست داشتم کار به عشق زمینی کشیده شود، کاری که کمتر در حوزه انقلاب، تاریخ و حتی دفاع‌مقدس انجام شده است. این کتاب زندگینامه پروفسور اهل تسنن شافعی‌مذهبی است که می‌تواند الگویی برای تمام پزشکان و حتی تمام مردم کشور در زمینه‌های اخلاقی و انسانی باشد. من به بهانه زندگینامه این پزشک یعنی عبدالعزیز خضری به تاریخ ایران از تبعید رضاخان تا سال 61 یعنی ترور دکتر فقیهی توسط منافقین نقبی زده‌ام. از سوی دیگر زندگینامه دکتر، فضای شیراز و تحولات سیاسی کشور، آشتی و همبستگی بین اهل تسنن و تشیع در منطقه و... از جمله مسائلی است که در این کتاب به آنها پرداخته شده است. دکتر خضری تحولات بسیاری در دنیای پزشکی رقم زده‌اند و با وجود تمام موفقیت‌های‌شان در عرصه دانشگاهی و پزشکی به جنگ می‌روند و کمک‌های شایانی در دفاع‌مقدس انجام می‌دهند اما از همه مهم‌تر داستان عاشقانه اخلاقی‌ای است که بین او و همسرش در دانشگاه شکل می‌گیرد و حوادث بسیار جذابی ذیل این ماجرا رخ می‌دهد. اسم کتاب هم به همین داستان عاشقانه بازمی‌گردد که «عزیز» نام دکتر خضری و «جهان» نام همسرش است و وجه تسمیه‌های مختلفی از این نام کتاب می‌توان دریافت. نام قبلی کتاب هم به ماجرای عشق این دو می‌پردازد که دکتر به مدت 6 ماه، هر روز گل سرخی برای همسرش می‌برد تا او راضی به ازدواج شود. الحمدلله استقبال از کتاب بسیار خوب بوده و به همین زودی به چاپ دوم رسیده است.
  «کوشک زلزله» چه طور؟
این کتابی براساس خاطرات جلیل عابدینی، از جانبازان 8 سال دفاع‌مقدس است که بیش از 10 بار مجروح می‌شود. او با هزار دوز و کلک خودش را به جبهه می‌رساند و به‌رغم اینکه در جبهه براحتی او را نمی‌پذیرفتند به بهانه‌های مختلف 8 سال در آنجا می‌ماند و تا زمانی که جنگ تمام نشده به خانه بازنمی‌گردد. این کتاب به زندگینامه او از کودکی می‌پردازد اما در خلال روایت داستان زندگی‌اش به عملیات‌های مختلف و رویدادهای مرتبط با آن می‌پردازد.
  این اثر هم درونمایه طنز دارد؟
بله! این کتاب نثر بسیار طنازانه‌ای دارد، علاوه بر اینکه زبان آثارم معمولا رگه‌هایی از طنز دارد، راوی کتاب شیطنت و طنازی خاصی دارد که بسیار در درونمایه طنز این کتاب تاثیرگذار است. اسم کتاب نیز به محله این جانباز در شیراز یعنی کوشک زلزله بازمی‌گردد. به نظرم این کتاب اثری بسیار متمایز از سایر کتاب‌های مشابه است و حرف‌هایی در آن مطرح شده که کمتر در فضاهای دیگر می‌توان یافت. در واقع از حوزه کلیشه خارج شده و گمان می‌کنم مضمون کتاب نو و بدیع بوده و فضاهای جدیدی را برای مخاطب جوان باز می‌کند؛ اینکه در جبهه فقط مرثیه و معنویت سرشار نبوده، بلکه روایت‌های راوی از شیطنت‌های در جبهه بسیار حائز اهمیت است.
  برای سال جاری کتابی در دست انتشار دارید؟
بله! کتاب سردار عبدالله اسکندی که از مدافعان حرم سوریه بود و تکفیری‌ها بعد از شهادت ایشان، سرش را جدا کردند و در شهرهای سوریه چرخاندند. ایشان زندگی خاصی داشتند و به نظرم می‌تواند بسیار قابل توجه باشد. 350 صفحه از این کتاب نوشته شده و ان‌شاءالله تلاش داریم بزودی چاپ شود.


Page Generated in 0/0060 sec