عبدالباری عطوان*: رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه این روزها از همه، چه متحدان و چه دشمنان خود عصبانی است؛ از آمریکا و اروپا، از ایران و عراق و از رژیم اشغالگر اسرائیل و نسبت به یونان نیز حس انتقامجویی دارد، به گونهای که سخت بتوان کشوری یافت که اردوغان از آن راضی باشد یا دست کم از آن عصبانی نباشد. این عصبانیت اردوغان دلایل متعددی دارد که مهمترین آن به نظر ما وضعیت سرخوردگی او از این است که متحدان تاریخیاش و به عبارت دقیقتر متحدان آمریکاییاش، پس از پایان خدماتی که کشورش در چارچوب عضویت در پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو) به آنها عرضه کرد، او را تنها گذاشتهاند. در این شرایط اردوغان سهشنبه آینده عازم واشنگتن میشود و با دونالد ترامپ، همتای آمریکاییاش دیدار خواهد کرد، این سفری است که اردوغان برای حمایت از سیاستهایش یا همان سیاست ترکیه در سوریه و سرنگونی دولت بشار اسد و ایجاد منطقه حائل و نیز خودداری از کمک به هرگونه اقدام نظامی و سیاسی به کردها امید زیادی به آن بسته است. فرصت موفقیت سفر اردوغان در تحقق اهداف موردنظر محدود به نظر میرسد و احتمال شکست او بسیار بیشتر از احتمال موفقیتش است، زیرا دولت ترامپ فتحالله گولن، متهم به دست داشتن در کودتای نظامی را تحول ترکیه نداده است و پنجشنبه گذشته سخنگوی نیروهای ائتلاف بینالمللی علیه داعش نیز اعلام کرد آمریکا اجرای تصمیمات کمک تسلیحاتی به کردهای سوریه از طریق اعطای تانک و موشک و نیز سلاحهای جدید را تسریع خواهد کرد تا آنان از این طریق بتوانند حمله بازپسگیری شهر الرقه از داعش را تحت پشتیبانی هوایی و مشارکت زمینی ائتلاف آغاز کنند.
نکته مهمتر اینکه حمله شدید اردوغان به اسرائیل و متهم کردن آن به نژادپرستی شبیه دولت آفریقایجنوبی و توصیف محاصره اسرائیل و مصر علیه غزه به عنوان اینکه کاملا غیرانسانی است و مخالفت با تصمیم اسرائیل به منع پخش اذان در مساجد قدس اشغالی همگی چند ماه پس از سکوت و عادیسازی روابط با اسرائیل صورت گرفته است. حملهای با این شدت به اسرائیل، طرفی که اکنون بر کاخ سفید مسلط است، نمیتواند بدون واکنش ترامپ تمام شود. به هر حال آنچه اردوغان را از متحد اسرائیلی به خشم آورده است
2 موضوع است؛ اول اینکه بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل پس از پیروزی در همهپرسی به او تبریک نگفت و دوم اینکه نتانیاهو سند جدید حماس را برابر دوربینهای تلویزیون پاره کرد. واقعیتی که چه بسا اردوغان حاضر به اعتراف به آن نیست، احساس خیانت و فریب از سوی کسانی است که مدعی متحد بودن هستند یا همان آمریکاییها؛ کسانی که او را به کار گرفته و در طول 6 سال گذشته درگیر پرونده سوریه کردند و با این کار تمام دستاوردهای شخصی و حزبی او را به باد دادند و در نتیجه آرزوها و خواستههای سیاسی او را تخریب و سپس او را به نفع دشمنانش یا همان کردها رها کردند. حمایت ترامپ از کردهای سوریه که ترکیه آنان را تروریست برشمرده و خطری برای موجودیت خود میداند و تکیه کردن به آنان به عنوان متحد قابل اعتماد در آزادسازی شهر الرقه به معنی ایجاد هستههای تشکیل ارتش کرد در طول مرزهای ترکیه و سوریه و تهدید یکپارچگی وحدت اراضی و جغرافیایی ترکیه است.
آمریکاییها از ترکها و به عبارت دقیقتر از اردوغان علیه عربها و از همپاشیدگی حکومتهای ضدآمریکایی و اسرائیلی بهرهبرداری و پس از آنکه بخش زیادی از ماموریت خود را در عراق و سوریه و نیز لیبی محقق کردند، اکنون نقشه استفاده از کردها و چه بسا دیگران را برای از همپاشیدگی ترکیه طراحی کردهاند. اردوغان برای بازنگری در سیاستهای خود و کاهش خسارتها و نیز نجات ترکیه و منطقه از نقشههای ویرانگرانه که هدف از آن نابودی کشورهای منطقه است، فرصت دارد اما آیا این کار را میکند؟ در اینباره شک و تردید زیادی داریم البته امیدواریم این تردیدها بیمورد باشد و اردوغان نادرست بودن این تردیدها را ثابت کند.
*تحلیلگر برجسته جهان عرب