پرونده تکواندوی ایران در بیست و سومین دوره رقابتهای قهرمانی جهان در حالی بدون کسب مدال طلا بسته شد که وزیر ورزش در اقدامی عجیب برای عنوان سومی پیام تبریک فرستاد! رقابت نزدیک به ۱۰۰۰ تکواندوکار از ۱۸۳ کشور دنیا بعد از ۷ روز مبارزه زیبا، جذاب و دیدنی عصر جمعه با قهرمانی کرهجنوبی به پایان رسید. روسیه نایب قهرمان جهان شد و تیمملی ایران هم در گروه مردان به عنوان سومی دست پیدا کرد. نتایج تیمملی را باید از چند منظر مورد بررسی قرار داد که مهمترین آن نمایش دور از انتظار ملیپوشان کشورمان به لحاظ فنی است. 2 سال پیش در رقابتهای ۲۰۱۵ چلیابینسک، تیمملی ایران در گروه مردان با ۳ مدال طلا، یک برنز و کسب ۶۵ امتیاز بر سکوی قهرمانی جهان ایستاده بود و روسیه با ۲ مدال نقره و ۳ برنز و ۵۰ امتیاز نایب قهرمان شد. ازبکستان با یک طلا، 2 نقره و ۴۳ امتیاز بر جایگاه سوم ایستاد. کرهجنوبی و اسپانیا به ترتیب با ۴۲ و ۳۴ امتیاز نیز چهارم و پنجم شدند. اینکه ردهبندی تیمها همیشه در حال تغییر است و هیچ عنوان قهرمانیای تضمین شده نیست، برد و باخت از اجزای جدا نشدنی ورزش است و... از واقعیتهای ورزش حرفهای است و شاید در نوع خود ایرادی به عنوان سومی وارد نباشد اما وقتی بدانیم این عنوان سومی با چه کیفیت فنی و چه روندی به دست آمده، آنجاست که انتقاد وارد است و باید از متولیان و تصمیمگیرندگان این رشته پرطرفدار ایراد گرفت و پرسید؛ چه بر سر تکواندو آوردهاید؟ در واقع نباید از تیمی که پلههای ترقی را یکی بعد از دیگری طی کرده و از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶ قهرمانی در جهان، قهرمانی در آسیا و قهرمانی در بازیهای آسیایی را تجربه کرده، انتظار چنین نتیجه و از همه مهمتر چنین نمایشی داشت. از دست دادن مدالهای با ارزش المپیک، شکست تحقیرآمیز در جام جهانی باکو و حالا هم نتایج ضعیف در پیکارهای قهرمانی جهانی کرهجنوبی، نمیتواند اتفاقی باشد! بعد از المپیک که مدال برنز کیمیا علیزاده، مانع از نمایان شدن ضعفهای ریشهای تکواندو شد، آیا یکبار دیگر باید انتظار این را داشته باشیم که مدال نقره این دختر نابغه تکواندو، سرپوشی باشد بر زخمهای عمیق این رشته ورزشی؟ تا چه زمان باید از قهرمانی و نتایج قبلی برای سرپوش گذاشتن روی ضعفها استفاده ابزاری کرد؟ چرا بزرگان تکواندوی ایران امروز از فدراسیونی که خانه آنهاست، فرسنگها دور هستند؟ چند فدراسیون ورزشی در ایران سراغ داریم که فردی پرافتخار و فنی مثل هادی ساعی داشته باشد و نهتنها او را ترد کنند که حتی عکسهای او را از در و دیوار فدراسیون، سالن مسابقات و حتی محل تمرین ورزشکاران جمع کنند؟ شورای فنی و کمیته فنی تشکیل میدهند، خروجی همانی میشود که خود میخواهند. آیا شورای فنی که نظارت بر کار تیمهای ملی را یکی از وظایف خود میدانست به آن عمل کرده است؟ فردی را برای مسؤولیت رئیس سازمان تیمهای انتخاب میکنند که در «وزن» این مسؤولیت نیست و بعد شنیده میشود که در حساسترین لحظات ممکن با سرمربی تیم ملی دچار مشکل میشود و به جای آنکه در روزهای سخت کنار ملیپوشان باشد، از روی سکوها مسابقات را تماشا میکند.
تا چه زمان مربیان، قهرمانان تکواندو و... قربانی مدیریت پر از ناکامی فدراسیون باشند و وزارت ورزش هم به دنبال وفاق و همدلی در این رشته بگردد؟ ورزش ایران چه زمانی تبریک وزیر برای عنوان سومی را در خاطر دارد؟ آیا چوب رفاقت و برخی رابطهها را باید جامعه تکواندو نوشجان کند؟