printlogo


کد خبر: 179317تاریخ: 1396/5/16 00:00
فرق قلیون با ختنه‫سوران!‬‬

 بهزاد توفیق‏فر
همین که بنی‫سرد با ژن‫بوداده‫اش رفت، برگشتم دفتر تا ببینم اعضای جدید اتاق خبر کی می‫رسند. منشی که داشت با تلفن، دستورالعمل ساخت پماد زیگیل را می‫پرسید گوشی را لای گردن و شانه‫اش گذاشت و گفت: این یارو از صبح نشسته اینجا داره گریه می‫کنه و فحش میده! جهت نگاه منشی را دنبال کردم. شهرآویز بود. ولو شده بود روی زمین و هر چند دقیقه، آب دماغش را با آستین پاک می‫کرد...‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
تقصیر خودم است آقا! نکردم یک دستخطی، رسیدی، گواهی‫ای چیزی بگیرم اَزَتون! گرچه شما خورشید را مثل آب خوردن اِنکار می‫کنین چه برسه به مُهر و امضای خودتون... اون از معاونِت که سند بین‫المللی را توی روز روشن گذاشته درِ کوزه تا سر سگ توش بجوشه! اونوقت توی چشای ملت نگاه می‫کنین میگین هنوز فاحش نشده! اون هم از آبدارچی سابقتون که دومیلیارد گرفته تا اسم خواهرزاده‫ داداشِ همسایه‫شونو بنویسه توی لیست شورای سردبیری، بعدش میگه چرا دبیر متخصص نیست؟! اینم از من بدبخت! که اینهمه رفتم براتون تبلیغ کردم و هر استفاده‫ای که می‫خواستین ازم کردین اونوقت حالا که نوبت به ما رسید، آسمون همه جا همین رنگه! من شدم ویترینی؟! من شدم نمایشی؟! اصلاً تو که تا دیروز قلبت آفتاب‫بالانس می‫زد یه خط در میون! چی شد یه دفعه مدیر اجرایی دراومدی از آب؟ چطور تو که فرق قلیون را با ختنه‫سوران نمی‫دونی حالا سراغ کدخدارو می‫گیری؟! تُفو بر تو و اون شورای سردبیرانت! مردکِ [...] سرکش! کدومتون از خبر چیزی می‫دونین که جارو به دمب من می‫بندین؟! اون فوق‫دیپلم بهیاری یا اون یکی آوازخون اختیاری؟! بزنم... آاااااااااااااای نفس‫کش...‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

 


Page Generated in 0/0245 sec