printlogo


کد خبر: 181975تاریخ: 1396/7/2 00:00
توصیه‌های رهبر سابق ارکستر سمفونیک تهران به وزیر جدید ارشاد
با کنجکاوی ببینید در معاونت هنری چه می‌گذرد!

علی رهبری، موسیقیدان و رهبر ارکستر بین‌المللی که سابقه رهبری ارکستر سمفونیک تهران را هم در دولت یازدهم داشته، طی نامه‌ای به وزیر ارشاد توصیه‌هایی را به او در حوزه موسیقی کرده است. به گزارش فارس، در بخشی از این نامه آمده است: یک سال از ۴۰ سال عمر حرفه‌ای بنده در مملکت خودم ایران بوده است. سالی که با خاطرات بسیار زیبا و بسیار زشت همراه است. از یک‌طرف زیبا، به‌خاطر همکاری با جوانان بااستعداد در سطحی بسیار بالا و از طرف دیگر بسیار زشت و سیاه به‌خاطر کار با وزارتخانه‌ای ولنگ و باز با مسؤولانی ناوارد و غیرحرفه‌ای و در نتیجه دروغگو و بدقول. وزارتخانه‌ای که قسمت موسیقی آن به‌دست یک گروه مافیایی بی‌سواد سپرده شده است و در عمل تمام کارها به‌صورتی من‌درآوردی و غیرحرفه‌ای انجام می‌گیرند.جناب آقای صالحی! این وظیفه شما است تا با درایت و کنجکاوی دقیق ببینید که در وزارتخانه شما، در معاونت هنری، با آن بودجه قابل توجه چه می‌گذرد. آقای مرادخانی معاونت هنری شما، مرد مومن و علاقه‌مندی می‌باشند، ولی ایشان هم ۲ مشکل بزرگ دارند، اول اینکه سطح فرهنگی‌شان با ایران امروز دیگر تطبیق نمی‌کند و دوم  اینکه ایشان هم وامدار همین گروه کذایی هستند، که به انتصاب ایشان به این پست کمک کرده‌‌‌اند. ایشان هم ناچارند افرادی را برای پست‌‌های مختلف حوزه مسؤولیتی خود انتخاب نمایند که باب میل گروه مذکور‌‌‌ند. اینها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را به یک بنگاه شادمانی خصوصی در سطح  بسیار نازل تبدیل کرده‌‌اند که به‌جای برنامه‌‌ریزی و اقدامات اصیل فرهنگی، بیشتر مشغول برنامه‌‌های سرگرمی و عوام‌فریبی شده است. بنیاد رودکی که  امکانات ملی و بین‌المللی آن در دنیا بی‌نظیر است، به‌دست فردی اداره می‌شود که هیچگونه تجربه‌ای در این شغل نداشته؛ مدیرکل دفتر موسیقی هم که سرنوشت اغلب موسیقیدان‌ها را در دست دارد، اصلا در زندگی‌اش با موسیقی سروکار نداشته و بویی از آن نبرده است. مدیرعامل انجمن موسیقی فعلی هم که کمی با موسیقی آشنایی دارد، همان مدیر ناموفق قبلی بنیاد رودکی بوده است. آیا از این گروه، با این سوابق نامبارک، آنگونه که خود بنده بارها شاهد آن بوده‌‌‌ام، انتظار دیگری جز دروغگویی و بلوف‌زدن و دست‌بسرکردن جوانان بااستعداد و بیگناه می‌رود؟ مگر ما استادان و تحصیلکرده‌‌های بسیار متعالی نداریم که باید کار‌‌های مهم و حساس فرهنگی به‌دست یک گروه کم‌استعداد و کم‌تجربه اداره شود؟ جالب اینکه، برخلاف واقعیت‌‌های امروز ایران، این گروه سعی در القای این ایده و گسترش این واهمه دارد که چنانچه اینان جا را برای حضور افراد جدید و تازه‌نفس خالی کنند، وضع از این که هست بدتر خواهد شد. زهی خیال واهی. مگر از این بدتر هم می‌شود؟
 


Page Generated in 0/0369 sec