عبدالباری عطوان: من یک بار در زندگیام آن هم ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۲ در شهر آنکارا با مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق ملاقات داشتم، زمانی که در مراسم حزب عدالت و توسعه به مناسبت کنفرانس رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه و دبیرکل این حزب شرکت کرده بودم. شخصیتهای برجستهای که در این مراسم بودند نظیر محمد مرسی، رئیسجمهور مخلوع مصر که در همان زمان در انتخابات پیروز شده بود، مسعود بارزانی و خالد مشعل، رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس، با استقبال گرمی از سوی میزبان ترکیهای خود مواجه شدند اما استقبال از بارزانی به دلیل روابط شخصی و خانوادگی بین او و اردوغان قابل توجه بود. 2 تن از 3 مسؤول مذکور از صحنه سیاسی حذف شدند؛ اول محمد مرسی که اکنون پشت میلههای زندان به سر میبرد و دوم مشعل که مدت ریاستش در دفتر سیاسی جنبش حماس به پایان رسیده و مقیم قطر است. اما نمیدانیم آیا مسعود بارزانی نیز بعد از همهپرسیای که این همه بر سر برگزاریاش اصرار داشت و تمام میانجیگریهای بینالمللی و منطقهای برای لغو یا به تأخیر انداختنش را رد کرد، با همین سرنوشت مواجه خواهد شد یا خیر؟ نتایج همهپرسی از چند ماه پیش نهایی شده است و بیشتر رأیدهندگان رأی آری را به صندوق میاندازند اما چیزی که مبهم است روز بعد از همهپرسی است. شرایط نشان میدهد مرحله مابعد همهپرسی بسیار سخت است. عنوان آن را میتوانیم بیثباتی بگذاریم و چه بسا آتش جنگ شعلهور شود، چرا که با واکنشهایی از سوی کشورهای همجوار که همهپرسی را به مثابه اعلام جنگ دانستهاند مواجه خواهیم شد.جنگ علیه داعشی که اضداد، کرد و عرب، ترک و ایرانی، آمریکایی و روس، مسلمانان و مسیحیان، اهل تسنن و تشیع را متحد کرد؛ جنگی که پایه و اساس قدرتهایی بود که ائتلاف مستحکمی را به وجود آوردند و اکنون این جنگ به پایان خود نزدیک میشود چه بسا جنگ منطقهای بدتری رخ دهد، چرا که جنگها پشت سر هم میآیند و در منطقه خاورمیانه که ثبات برایش ممنوع شده، ریشه دواندهاند.بارزانی موعد این همهپرسی را در زمانی اشتباه انتخاب و همسایگان عرب و ایرانی و ترکیهای را علیه خود و مردمش متحد کرد. علاوه بر این کردستان ویژگیهای یک کشور را ندارد. مرزهایش نامشخص، وامهایش زیاد و خزانهاش تقریبا خالی است. حقوق کارمندانش از چند ماه پیش داده نشده و دموکراسیاش ناقص است. رئیس این اقلیم از 2 سال پیش اختیارات حکومتداری را از دست داده است و تردیدهایی درباره برگزاری انتخابات ریاست اقلیم در ماه نوامبر وجود دارد. بارزانی پارلمان را به محض سوال پرسیدن درباره سرنوشت درآمدهای نفتی و درخواست برخی نمایندگان برای مشخص کردن اختیارات کلی پارلمان، تعطیل کرد و علاوه بر این فساد گسترده و دودستگیهای شدیدی میان سلیمانیه که حزب اتحادیه میهنی کردستان به ریاست جلال طالبانی بر آن سیطره دارد و اربیل مرکز حکومت خاندان بارزانی وجود دارد.کسانی که به اربیل رفتهاند، میگویند فضا بسیار پرتنش است و کردها هم خوشحالند و هم نگران. خوشحال از برگزاری همهپرسی و استقلال اقلیم کردستان و نگران آینده. محاصره آنها یک روز قبل از همهپرسی آغاز شده است. ایران و عراق مرزهای زمینی و هواییشان را بستهاند و ترکیه و ایران رزمایشهای نظامی را برگزار کردند. حشد الشعبی عراق جنگ حویجه را سریع آغاز کرد تا کنترل کرکوک، مدلین، خانقین، بدره، سنجار و دشت نینوا را در دست بگیرد. مشکل بزرگ زمانی شروع میشود که ترکیه خط لوله انتقال نفت را که نفت کرکوک را پمپاژ میکند و منبع درآمد اصلی است، ببندد. کشورهای اروپایی نیز که بارزانی با پیشنهادشان مخالفت کرد، تهدید به توقف
کمکهایشان به این اقلیم کردهاند. اسرائیل تنها رژیمی است که از این همهپرسی علنا حمایت کرده و بارزانی را به اعلام استقلال تشویق میکندحق تعیین سرنوشت یک حق مشروع برای تمام مردم است اما به شرط فراهم بودن امکانات و ضمانتهای مطلوب و زمان مناسب. فکر نمیکنم بارزانی قبل از اتخاذ این اقدام سرنوشتساز به شکل دقیق محاسبه کرده باشد. همهپرسی، استقلال را تنها شاید به صورت تئوری برای برادران کرد محقق کند اما چه بسا آتش جنگ طایفهای را برای چندین سال برافروزد. تمام نگرانی سر این است که سرنوشت کشور کردی (بارزانی) با سرنوشت داعش تفاوتی نخواهد داشت. ائتلافی که از نظر جغرافیایی داعش را از بین برده همانی است که برای جنگ دیگری علیه کشور کردستان که در آستانه متولد شدن است، آماده میشود. الله اعلم.