از وقتی سامان قدوس تیمملی ایران را برای بازی کردن انتخاب کرد، نظارت متفاوتی درباره انتخاب او مطرح شده است. عدهای با بدبینی معتقدند او به دلیل قطعی بودن حضور ایران در جامجهانی روسیه و احتمال کم رسیدن سوئد به این مسابقات، ایران را انتخاب کرده است. حتی کار به بررسی شانس صعود سوئد و بازیهای باقیمانده این تیم در انتخابی جامجهانی هم کشیده و عدهای معتقدند سامان حساب همه چیز را کرده و ایران را انتخاب کرده تا در جامجهانی روسیه حضور داشته باشد. عدهای اما خوشبینتر هستند و انتخاب ایران را به حساب علاقه و تعصب او به وطن گذاشتهاند. اما واقعا کدام نگاه درستتر است؟
در نگاه اول به نظر میرسد حق با بدبینها باشد. بازی در ترکیب ایران راحتتر از بازی در ترکیب سوئد است و جامجهانی هم در راه است و ایران یکی از نخستین تیمهایی است که به جامجهانی راه یافته است، پس انتخاب ایران انتخاب بهتر و آسانتری خواهد بود. اما آیا واقعا قدوس فقط و فقط جامجهانی روسیه را هدف گرفته است؟
واقعیت این است که فوتبال ایران برنامه بلندمدت مشخصی ندارد. برای نخستینبار در تاریخ در 2 جامجهانی متوالی حضور دارد و هیچ تضمینی وجود ندارد که در جامجهانی قطر هم حضور داشته باشد. فوتبال ایران سالهاست با قدرتهای برتر جهان روبهرو نشده و بعید است در چند سال آینده هم این اتفاق بیفتد. انتخاب این کشور برای بازی واقعا ریسک بزرگی است اما وضعیت فوتبال سوئد کاملا متفاوت است. بازی در تیمملی سوئد فرصتهای بزرگتر و بیشتری برای درخشش و دیده شدن سامان قدوس در اختیار او میگذاشت. سوئد در هر تورنمنت اروپایی مثل انتخابی جامجهانی و جام ملتهای اروپا و حتی بازیهای تدارکاتی بارها و بارها با قدرتهای فوتبال جهان روبهرو شده و خواهد شد ولی این شانس برای او در ایران وجود ندارد. او قطعا در تیمملی سوئد بیشتر رشد میکرد و بیشتر شناخته میشد. فراموش نکنیم او هنوز 25 ساله است و فرصت حضور در چند تورنمنت بزرگ جهانی و اروپایی دیگر را دارد. با در نظر گرفتن این شرایط به نظر میرسد انتخاب سوئد برای او انتخاب بهتر و درستتر و حتی فرصتطلبانهتری بود اما او ایرانی را انتخاب کرد که حتی در برگزاری و قطعی کردن بازی تدارکاتی مقابل توگو با رنکینگ 130 جهان، به مشکل میخورد! بنابراین شاید بهتر باشد به انتخاب سامان خوشبینانه نگاه کنیم و از اینکه ایران را انتخاب کرده خوشحال باشیم و برایش در تیمملی ایران آرزوی موفقیت کنیم.