گروه اقتصادی: با وجودی که دولت روحانی بر اصلاح ساختار اقتصاد کشور تاکید ویژه داشت اما طی این مدت نتوانست تمام و کامل در این مسیر گام بردارد و ساختار اقتصاد کشور را متحول کند. عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در اینباره گفت: دولتهای یازدهم و دوازدهم 2 تصمیمگیر اصلی درباره اقتصاد کشور به نامهای آقای نوبخت و آقای سیف دارد. بقیه افراد سهم خیلی کمتری در تصمیمات دارند. علی سرزعیم، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی درباره عملکرد اقتصادی دولت روحانی گفت: تصور این است که ما جز با اصلاح ساختار اقتصادی، رشد خیلی بالایی نخواهیم داشت، بنابراین دولت باید از سال 94 به بعد اصلاح ساختاری را شروع میکرد و ما هم این را به دولت گوشزد کردیم. وی افزود: 2 مساله در این راه وجود داشت، یکی افت شدید درآمدهای نفتی در سال 94 بود و دیگری هم اینکه سال 95 سال قبل از انتخابات بود. بنابراین به نظر میرسد اصلاح ساختاری در اقتصاد کشور انجام نشد. دلیل بخشی از این عدم اصلاح ساختار به این 2 عامل بازمیگشت و بخشی دیگر هم به این مربوط میشد که خود تیم اقتصادی دولت زیر بار این کار سخت نرفت. این اقتصاددان تصریح کرد: دستاندرکاران دولت دوست دارند شرایط بیرونی را عامل انجام نشدن اصلاحات ساختاری در اقتصاد ایران معرفی کنند اما من احساس میکنم اصلاح ساختاری کار سختی است و لزوما افراد تن به اجرای آن نمیدهند. برای اصلاح ساختاری ابتدا باید حاکمیت با افرادی که میخواهند اصلاح ساختاری انجام دهند همراه شود. در وهله دوم باید رسانهها و روشنفکران به سیاستمداران در اجرای اصلاح ساختاری کمک کنند. چنانچه هر کدام از این عوامل اتفاق نیفتد به طور طبیعی سیاستمداران زیر بار اصلاح ساختاری نمیروند. سرزعیم خاطرنشان کرد: این را نمیتوانیم کتمان کنیم که خود دولت هم در اجرا نشدن اصلاح ساختاری مقصر است و همچنین این را هم نمیتوانیم کتمان کنیم که همه وزرای دولت جسارت لازم را برای انجام اصلاحات ساختاری نداشتند. ما انتظار داشتیم که آقای روحانی در کابینه دوم کسانی را بیاورد که اهل تغییر قاعده بازی باشند. وی گفت: اگر قرار باشد قواعد بازی مثل گذشته دنبال شود، ما نمیتوانیم بیشتر از 2 یا 3 درصد رشد کنیم و رشد
2 یا 3 درصدی هم دردی را از اقتصاد کشور دوا نمیکند. ما برای اینکه بتوانیم به برخی مشکلاتی که از گذشته باقی مانده مانند ایجاد شغل، افزایش بدهیهای دولت و مسائلی از این دست غلبه کنیم، باید رشد اقتصادی بالایی را داشته باشیم. سرزعیم بیان کرد: کابینهای که آقای روحانی برای دولت دومشان معرفی کردند کابینهای نبود که بتواند تحولات اساسی را در اقتصاد کشور ایجاد کند. کابینه محافظهکارانهتر از آن شد که انتظار میرفت. نماد آن هم این است که میانگین سنی کابینه کماکان بالاست. سوال اینجاست که چرا نیروهای جوان بهرغم وعدههایی که داده شد در کابینه به کار گرفته نشدند؟ وی اظهار کرد: پارادایم فکری دولت یازدهم در این دولت هم عوض نشده و همان فکر و منطق تصمیمگیری دوباره در دولت دوازدهم هم وجود دارد. برخلاف تصور خیلیها، من فکر میکنم دولتهای یازدهم و دوازدهم 2 تصمیمگیر اصلی به نامهای آقای نوبخت و آقای سیف دارد. بقیه افراد سهم خیلی کمتری در تصمیمات دارند. این اقتصاددان با اشاره به جایگاه رئیسکل بانک مرکزی در تصمیمگیریهای دولت به «نود اقتصادی» گفت: شاید آقای سیف ابتدا با معرفی آقای نهاوندیان وارد دولت شده باشد ولی در ادامه وزن ایشان در دولت افزایش یافت و حتی بیشتر از خود آقای نهاوندیان شد. قدرت اصلی و تصمیمگیریهای مهم در بانک مرکزی و سازمان برنامه و بودجه انجام میشود. منابع دست این دو سازمان است و آنها هستند که افراد را تایید، معرفی و انتخاب میکنند. سرزعیم خاطرنشان کرد: شاید تصور مردم این باشد که دکتر نیلی تصمیمات اقتصادی را میگیرد ولی در نهایت تصمیم اصلی با کسی است که بودجه را در اختیار دارد که آن شخص آقای نوبخت است و تصمیمات در سیاستهای پولی هم بر عهده آقای سیف است. مطالبه اقتصاددانان برای دولت دوازدهم ابتدا تغییر آقای نوبخت بود و در مرحله بعدی آقای سیف که البته برای تغییر رئیسکل بانک مرکزی ملاحظه وجود داشت. وی افزود: آقای سیف وسط یک جراحی بزرگ قرار داشت که مربوط به ساماندهی موسسه کاسپین بود. تغییر آقای سیف میتوانست به کسانی که در ماجرای موسسه کاسپین زیادهخواهی میکنند یک سیگنال بدهد. ممکن بود آنها تصور کنند بانک مرکزی در آینده تسلیم خواهد شد. بنابراین برای تغییر آقای سیف یک ملاحظه وجود داشت. از این زوایا اگر به سازمان برنامه و بودجه در دوره آقای نوبخت نگاه کنیم میبینیم کارکرد لازم را نداشت. آقای نوبخت نیروهای قوی را وارد سازمان برنامه و بودجه نکرد. ما نیروهای جوان اقتصاددان بسیار قوی داریم که در بهترین دانشگاههای دنیا تحصیل کردهاند ولی در این چند سال یک نفر از آنها هم در این سازمان مشغول به کار نشده است. آقای نوبخت نهتنها کارشناسان قوی را به سازمان برنامه نیاورد، بلکه همیشه خود را در قید و بند مسائل سیاسی نگه داشت و منافع بلندمدت را در نظر نگرفت. سرزعیم گفت: بنابراین سازمان برنامه و بودجه در دوره آقای نوبخت نهتنها موتوری برای تغییر نبود، بلکه وزنهای برای حفظ وضع موجود بود. در سازمان برنامه و بودجه فقط تابلو تغییر کرد. ما نیاز به مجموعهای داریم که هم در بیرون و هم در درون، دولت را به سمت تغییر سوق دهد اما سازمان برنامه و بودجه در دوره آقای نوبخت گروه فشار برای تغییر و اصلاح ساختارهای اقتصادی کشور نبود. متاسفانه هم در دولت و هم در حاکمیت وزن کسانی که از عدم تغییر حمایت میکنند زیاد است.