printlogo


کد خبر: 183269تاریخ: 1396/7/30 00:00
ثوابت رفتار آمریکا و اروپا در قبال توافق هسته‌ای
صورت‌بندی معادله برجامی اخیر

محمدابراهیم کریمی: «ساده‌سازی صورت مساله» مهم‌ترین مهارتی است که یک فرد یا مجموعه باید در مواجهه با معضلات پیش روی خود بیاموزد! ساده‌سازی صورت مساله، به معنای چینش ثوابت مربوط به آن مساله در کنار یکدیگر و متعاقبا صورت‌بندی دقیق آن است. این قاعده در عالم سیاست بویژه در قبال پرونده‌های پیچیده بین‌المللی نیز صدق می‌کند. فقدان توانایی برخی سیاستمداران درباره چینش منظم شواهد و مستندات مربوط به یک پدیده در کنار یکدیگر، منجر به عدم توانایی آنها در مواجهه با موضوع و در نهایت، اتخاذ تصمیمی نادرست و هزینه‌بر در قبال آن خواهد شد. این قاعده کلی درباره توافق هسته‌ای میان ایران و اعضای 1+5 نیز صدق می‌کند. سکوت دولت در قبال قانون کاتسا، محاسبه توأم با خوشبینی دولت در قبال حمایت اروپا از توافق هسته‌ای و مسائلی از این دست نشان می‌دهد دولت محترم در صورت‌بندی مواضع غرب در قبال برجام ناکام مانده است. همانگونه که اشاره شد، اصلی‌ترین پیش‌شرط در صورت‌بندی یک موضوع و ساده‌سازی آن، چینش گزاره‌های ثابت، مطلق و قطعی در کنار یکدیگر است. در قبال برجام نیز گزاره‌های محکمی وجود دارد که بی‌تفاوتی و سهل‌انگاری نسبت به آنها، منتج به قرائت نادرستی از موضوع خواهد شد. ثوابت موجود در قبال تحولات هسته‌ای اخیر عبارتند از:
- ایالات متحده آمریکا در صدد دائمی کردن محدودیت‌های موجود علیه برنامه هسته‌ای ایران است. در این باره ترامپ تاکید دارد باید بند موسوم به «غروب آفتاب» بازنگری شده و برجام واقعا به «آفتابی تابان» و «بی‌غروب» تبدیل شود!
- ایالات متحده آمریکا درصدد است به بهانه بازتفسیر بند T ضمیمه توافق هسته‌ای، دسترسی بازرسان آژانس به اماکن نظامی ایران را تضمین کند.
- واشنگتن درصدد گنجاندن موضوع توافق موشکی ایران در برجام (یا یک توافق جدید) و تحدید فعالیت‌های موشکی ایران در کنار اعمال محدودیت‌های جدید هسته‌ای برای کشورمان است.
- یوکیو آمانو، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با طرح ابهام در خصوص مکانیسم راستی‌آزمایی بند T برجام، عملا به ترامپ درباره اعمال فشار بر ایران جهت دسترسی به اماکن نظامی کشورمان چراغ سبز نشان داده است.
- جدال کنگره و کاخ سفید، نه بر سر اصلاح برجام، بلکه بر سر کلیت پایبندی ترامپ نسبت به توافق هسته‌ای است. به عبارت بهتر، حتی برخی سناتورهای حزب دموکرات مانند «چاک شومر» و «بن کاردین» نیز با اصلاح توافق هسته‌ای (بر اساس منافع آمریکا) موافق هستند. بنابراین منازعه موجود در ایالات متحده آمریکا بر سر برجام، منازعه بر سر «چگونگی مواجهه با برجام» است نه منازعه بر سر «پایبندی کامل یا عدم پایبندی به برجام!»
- تروئیکای اروپایی در اعلام مواضع خود درباره توافق هسته‌ای، عملا از مذاکره مجدد بر سر مفاد جنجالی برجام استقبال کرده است. «بوریس جانسون»، وزیر خارجه انگلیس در یکی از تازه‌ترین مواضع خود اظهار کرده است کنگره آمریکا «تنها» خواستار اصلاح برجام است نه خروج از توافق هسته‌ای! از سوی دیگر، مقامات فرانسوی نیز اعلام کرده‌اند می‌توان ایران را درباره اعمال محدودیت‌های هسته‌ای پس از سال 2025 میلادی (بخوانید تغییر بند غروب آفتاب) تحت فشار قرار داد! چندی پیش نیز «زیگمار گابریل»، وزیر خارجه آلمان عنوان کرده بود کشورش حاضر است با آمریکا، انگلیس و فرانسه بر سر تحت فشار قرار دادن ایران برای عمل به تعهداتش در برجام همراهی کند! منظور گابریل به صورت مشخص، دسترسی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به اماکن نظامی در ایران است.
- مقامات روس طی روزهای اخیر صریح‌ترین مواضع را در قبال توافق هسته‌ای اتخاذ کرده‌اند. سرگئی ریابکوف، معاون وزیر خارجه روسیه اعلام کرده است ایالات متحده آمریکا به جای تغییر برجام، به فکر انجام تعهدات خود در قبال توافق هسته‌ای باشد. همچنین سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه اعلام کرده مطابق آنچه در بند T ضمیمه اول برجام آمده است، راستی‌آزمایی بند T برجام در حیطه اختیارات آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیست. به عبارت بهتر، مقامات روس هم در برابر بازنگری در برجام موضع گرفته و هم بازرسی از اماکن نظامی ایران (به بهانه بازتفسیر بند T) را غیرقانونی دانسته‌اند. با این حال مقامات اروپایی نه تنها چنین مواضعی را اتخاذ نکرده‌اند، بلکه با محکوم کردن فعالیت‌های موشکی ایران، سعی کرده‌اند به سومین خواسته ترامپ در خصوص اعمال محدودیت علیه توان موشکی ایران نیز پاسخ دهند.
چینش این ثوابت در کنار یکدیگر نشان می‌دهد برجام در اقدامی یک‌طرفه از سوی ایالات متحده آمریکا و متحدان آن، فسخ شده است.
آیا دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان این ثوابت و گزاره‌های قطعی را (که مبتنی بر مواضع صریح و رسمی مقامات آمریکایی و اروپایی است) تاکنون در کنار یکدیگر قرار داده است؟ اگر اینگونه است، خوشبینی دستگاه دیپلماسی ما نسبت به حمایت اروپا از برجام چه معنایی دارد؟ از سوی دیگر، دستگاه سیاست خارجی کشورمان نباید اسیر دوگانه‌ای به نام «خروج از برجام/ تغییر برجام» شود. پذیرش این موضوع، به معنای بازی در زمین ایالات متحده و تروئیکای اروپایی خواهد بود. اقدام عملی دولت باید به گونه‌ای باشد که آمریکا و تروئیکای اروپایی را بین 2 گزینه به نام «پذیرش صددرصدی برجام» و «خروج کامل از توافق هسته‌ای» مخیر کند.
هم‌اکنون زمان آن رسیده تا دستگاه دیپلماسی با توجه به گزاره‌های قطعی موجود درباره برجام، غرب را در مقام پاسخگویی قرار دهد. بدیهی است در صورت ادامه روند موجود، ما به جای آنکه به متغیری مستقل و تعیین‌کننده در معادله برجامی اخیر تبدیل شویم، به متغیری وابسته به رفتار واشنگتن و تروئیکای اروپایی تبدیل خواهیم شد. «قاطعیت» و «شفافیت» حلقه‌های مفقوده‌ای هستند که باید در رفتار دولت در قبال تحولات مربوط به برجام، ظهور و بروز پیدا کنند. آیا زمان آن نرسیده است تا دولت ضمن رصد هوشمندانه مواضع آمریکا و دیگر اعضای 1+5 و متعاقبا صورت‌بندی موضوع فعلی، رفتار قاطعانه و شفافی را در این باره از خود نشان دهد؟


Page Generated in 0/0057 sec