جعفر بای*: همه جوامع از دیرباز به دنبال جامعهای بدون جرم و آرمانی بودهاند اما به هیچ عنوان نتوانستند چنین جامعهای را ایجاد کنند و همه جوامع بشری ناهنجاریهایی را دارند. امروزه متوسط نرخ رشد آسیبهای اجتماعی در همه جوامع بین 3 تا 5 درصد است. تجربه جهانی نشان میدهد درباره مقابله و درمان آسیبهای اجتماعی باید آسیبها را در جامعه مدیریت کرد. برای آنکه بتوانیم آسیبهای اجتماعی را مدیریت کنیم باید آن را بشناسیم و سپس بپذیریم. واقعیت آسیبهای اجتماعی را باید پذیرفت. با پاک کردن صورت مساله آسیبها درمان نمیشود. نباید از آسیبهای اجتماعی تابو ساخت و از آن ترسید. تا زمانی که با آسیبهای اجتماعی کنار نیاییم نمیتوانیم درمانش کنیم. آسیبهای اجتماعی زمانی قابل مدیریت است که اول واقعیت آنها را بپذیریم و در قدم بعدی در محدودهای کوچک بهصورت آزاد بتوانیم آنها را تحت کنترل قرار دهیم. پدیده آسیبهای اجتماعی در جامعه ما تبدیل به قصهای شده است که در هر دورهای نسخهای برای آن پیچیده میشود و یکی از درمانهای این قصه که همیشه به کار گرفته میشود و متاسفانه جواب نمیدهد بگیر و ببندهای خشن و سخت است.
امروز به دلیل پراکندگی معتادان در سطح جامعه متاسفانه آماری از تعداد مصرفکنندگان، میزان مصرف و نوع مصرف مواد مخدر نداریم. اعتیاد به عنوان یکی از بزرگترین آسیبهای اجتماعی در جامعه ما باید مدیریت و کنترل شود. با شعار و حرف به طور طبیعی این معضل رو به رشد خواهد رفت و درمانی نخواهد داشت. الگوهای جهانی ثابت کرده است که باید محدوده جغرافیایی مشخصی را برای آسیبهای اجتماعی در نظر گرفت. باید سطح پراکندگی را کنترل کرد و آسیبهایی چون اعتیاد را در نقطهای مشخص مدیریت کرد. کشورهای موفق دنیا اهمیت ویژهای را به پیشگیری از جرم میدهند. متاسفانه جامعه ما سیاستهای پیشگیرانه قوی و بهروزی را ندارد. یکی از سیاستهای پیشگیرانه که میتواند موثر واقع شود نظام تربیتی و آموزشی است. الگوهای جهانی ثابت کرده است که مطلع کردن و آموزش دادن درست به افراد پیش از ورود به جامعه میتواند عاملی موثر در پیشگیری از بروز و رشد آسیبهای اجتماعی باشد. البته باید در نظر داشت که به موازات تربیت و آموزش، مدیریت اوقات فراغت عامل موثر دیگری در پیشگیری از ناهنجاریهای اجتماعی است. مدیران میتوانند با توزیع عادلانه فرصتهای فراغتی بین افراد جامعه قدم موثری در راستای مدیریت آسیبهای اجتماعی بردارند. یکی از فرصتهای فراغتی که بسیار مورد توجه قرار میگیرد ورزش است که متاسفانه در جامعه ما تنها به بخش قهرمانپروری آن پرداخته میشود، در حالی که باید به دنبال ورزشهای عمومی و همگانی باشیم. نباید به دنبال انحصارسازی فرصتهای فراغتی باشیم. باید هزینههایی که برای فرصتهای فراغتی پرداخت میشود با دخل جامعه همخوانی داشته باشد. یکی دیگر از راهکارهای مقابله و درمان آسیبهای اجتماعی هماهنگ بودن 3 میم با هم است؛ منزل، مدرسه و محله یا به نوعی تربیت، آموزش و جامعه باید با یکدیگر هماهنگ باشند تا بتوانند نسخه واحدی را برای درمان این ناهنجاریها بپیچند. تا زمانی که این 3 فاکتور با همدیگر هارمونی نداشته باشند و همه نهادها و عوامل انسانی مرتبط با این سه فاکتور با یکدیگر سازگار نباشند نمیشود توقع داشت که رشد آسیبهای اجتماعی در جامعه کم یا متوقف شود. باید الگوهای تربیتی و آموزشی در منزل و مدرسه و محله واحد باشد تا فرد دچار سردرگمی نشود و بتواند راه مشخصی را برای آینده خود انتخاب کند. گم شدن افراد در انتخاب مسیر درست میتواند شروع قدمهای اشتباه باشد که نتیجهاش رشد آسیبهای اجتماعی خواهد بود.
*استاد دانشگاه و جامعهشناس