printlogo


کد خبر: 183547تاریخ: 1396/8/4 00:00
هشدار کارشناسان مسائل اقتصادی
فاینانس‌ها به معنای بدهکار کردن نسل‌های بعدی است

کارشناس مسائل اقتصادی تاکید کرد: دریافت وام‌های خارجی در مقیاس کلان به معنای بدهکار کردن نسل‌‌های بعدی است، بدون اینکه فرصتی برای پرداخت این استقراض‌ها در نظر گرفته شده باشد. حسین راغفر، کارشناس مسائل اقتصادی در گفت‌وگو با خبرگزاری دانشجو درباره جذب گسترده فاینانس توسط دولت دوازدهم و تبعات آن برای کشور، گفت: از نظر بسیاری از کارشناسان که عموما هم خارجی هستند، مشکل ایران سرمایه نیست بلکه مدیریت سرمایه است؛ این بحث که ما نیازمند جذب سرمایه خارجی هستیم زمانی درست است که توانسته باشیم منابع عظیم موجود در کشور را به درستی مدیریت کنیم. متاسفانه چنین نشانه‌هایی بروز داده نمی‌شود و برعکس با سوءاستفاده‌های بزرگ شاهد ناکارآمدی در استفاده از این منابع هستیم. وی افزود: ورود سرمایه خارجی تضمین‌کننده رشد اقتصادی بیشتر و تامین‌کننده منافع بلندمدت برای کشور نیست، چرا که باید از محل سرمایه‌گذاری‌های خارجی بتوانیم اقساط استقراض‌های انجام شده را پرداخت کنیم که عملا به دلیل سوءمدیریت این امر امکانپذیر نیست، لذا آنچه درباره آینده فروشی در فاینانس‌های خارجی گفته می‌شود به‌خاطر همین ناکارآمدی است. این کارشناس اقتصادی در نهایت تاکید کرد: دریافت وام در مقیاس کلان به معنای بدهکار کردن نسل‌های بعدی است، بدون اینکه فرصتی برای پرداخت این استقراض‌ها در نظر گرفته شده باشد. این تجربه تاریخی ایران است و از گذشته تاکنون وجود داشته لذا نمی‌توان نسبت به آن بی‌توجه بود. چندی پیش نیز در همین باره فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه به سیاست‌های اقتصادی کشور اشاره کرده و گفته بود: هشدار داده بودم که از نقطه عطف برنامه تعدیل ساختاری تا امروز رفتارهای مالی دولت حکایت از‌‌ گذاری خطرناک از دولت خام‌فروش به دولت آینده‌فروش دارد، منظور از دولت آینده‌فروش این است که هر روز بیش از گذشته برای اداره امور جاری خود نیازمند وام‌ داخلی (چاپ پول) و وام خارجی (فاینانس) شده است و این پدیده بسیار خطرناکی است. مومنی وام گرفتن دولت را طنزی تلخ می‌داند و معتقد است این مناسبات که از طریق فاینانس مطرح می‌شود، در این فضای سیاست‌زده شکل و شمایل قهرمانانه به خود گرفته است. این اقتصاددان با تردید نسبت به آینده، سوالی ابهام‌برانگیز مطرح کرده و ادامه داده است، باید نهیبی به خود بزنیم که آیا این مناسبات با منافع گروه‌های منفعت‌جو هم‌راستا است یا با منافع عمومی سازگاری دارد؟ سخن ما این است که چنین رفتارهایی با منافع عده‌ای سازگاری دارد، ولی با منافع عمومی ناسازگار است و اکنون از سوی برخی مسؤولان به عنوان هنر محسوب می‌شود.


Page Generated in 0/0050 sec