عبدالباری عطوان: با سقوط شهر الرقه، پایتخت خودخوانده داعش به دست «نیروهای دموکراتیک سوریه» که تحت حمایت نظامی آمریکا قرار دارند، آمادهسازیهای آمریکا برای جنگی خطرناکتر علیه «محور مقاومت» در منطقه آغاز شده است. حزبالله که اسرائیل را در 2 جنگ آزادسازی جنوب لبنان در سال 2000 و جنگ 2006 شکست داده است، الان در نوک پیکان حملات جدید آمریکا قرار گرفته و در استراتژی آمریکا و اسرائیل در صدر اولویتهای آن قرار دارد. شاخصهای متعددی در این رابطه وجود دارد که مهمترین آنها برگزاری ناگهانی مراسم سیو چهارمین سالروز انفجار پایگاه نیروهای ویژه آمریکا در بیروت بود که در نتیجه آن 241 نظامی آمریکایی در عملیاتی که آمریکاییها مدعی هستند به دست عوامل شهادتطلب حزبالله لبنان انجام شده، کشته شدند. تمام رؤسای جمهوری سابق آمریکا غیر از دونالد ترامپ نامی از این عملیات شهادتطلبانه نمیبردند و مراسمی برای آن برگزار نمیکردند اما ترامپ در این رابطه توئیت کرد که کشورش هرگز نظامیان آمریکایی که در بیروت به دست حزبالله کشته شدند را فراموش نمیکند. مایک پنس، معاون ترامپ حتی جلوتر رفت و مدعی شد: «انفجار در مقر نظامیان آمریکا در لبنان، جرقه اول برای جنگ علیه تروریسم بود، نبرد را به سرزمین تروریستها خواهیم کشاند، حزبالله گروهی تروریستی و همگام با ایران به عنوان حامی اصلی تروریسم است.» این سخنان پررنگترین شاخص برای تشدید تنشها علیه ایران و حزبالله است؛ چه بسا لبنان میدان درگیری کوچکی برای انتقال این درگیری به تمام منطقه باشد. آویگدور لیبرمن، وزیر جنگ اسرائیل نیز با این اظهارات همراه شد و سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله را متهم کرد که شخصا دستور شلیک 2 موشک به بلندیهای جولان اشغالی را داده است. سیاست تنشآفرین کنونی ترامپ ضد ایران در چارچوب اعلام جنگ و پذیرش دیکتهها و مواضع بنیامین نتانیاهو علیه ایران و برجام است. شاید اظهارات لیبرمن درباره شلیک موشکهای حزبالله به جولان اشغالی که سرکردگان ارتش اسرائیل آن را رد کردند، یکی از این موارد باشد. سوالی که امروز در محافل نظامی غرب مطرح شده، این است که اسرائیل چگونه میخواهد وارد این جنگ شود؛ در این رابطه تحلیلهای دیگری در زمینه ادغام این دو دیدگاه یعنی عملیات زمینی و موشکباران هوایی وجود دارد. به نظر میرسد حزبالله بخوبی برای این نظریهها آماده شده است؛ آمادگیای که مبتنی بر شلیک موشکها و خمپارههای خود به سمت شهرها و اهداف اسرائیلی در عمق سرزمینهای اشغالی فلسطین است. تعداد این موشکها بالغ بر 150 هزار فروند ارزیابی شده است. در عین حال حزبالله از روش جنگ فرسایشی استفاده خواهد کرد که نیروهای جنبش آزادی بخش فلسطین و ملیگرایان لبنانی متحد با حزبالله در درگیریهای خود با اسرائیل از آن بهره بردهاند و این موضوع باعث میشود هزینه حمله نظامی اسرائیل در ابعاد انسانی و نظامی بسیار بالا برود. تحول جدیدی که جنگ جدید اسرائیل ضد لبنان نسبت به جنگهای قبلی میتواند در خود داشته باشد، این است که ارتش لبنان دیگر بیطرف نخواهد ماند و در کنار نیروهای حزبالله مبارزه خواهد کرد، چرا که بیشتر آنها متحد قوی حزبالله هستند و رویکردهای مبارزاتی و ملیگرایی در زمینه ایستادگی در برابر هر تجاوز اسرائیل در میان نیروهای ارتش ایجاد شده است. رژیم صهیونیستی نگرانی استراتژیک شدیدی از افزایش حضور نظامی ایران در مرزهای سوریه دارد و مدعی است که ایران درصدد ایجاد پایگاه دریایی در طرطوس و پایگاه هوایی در نزدیکی فرودگاه دمشق است. بخش دیگر از این نگرانی استراتژی در رابطه با حضور یگانهای وابسته به متحدان مقاومت در جنوب سوریه و مقابل بلندیهای اشغالی جولان است. به این ترتیب این منطقه در تیررس نیروهای حزبالله و مقاومت قرار خواهد گرفت. ترامپ در حال حاضر از طریق حامیان خود در کمیته روابط خارجی کنگره آمریکا به دنبال صدور قانونی مبنی بر قرار دادن حزبالله در لیست گروههای تروریستی است. این بخشی اساسی از سیاست تنشآفرین آمریکا در قبال حزبالله است. پیروزی آمریکا در این جنگ و تسلیم کردن ایران در برابر فشارهای آمریکا و اسرائیل جهت باز کردن کانال جدید مذاکرات برای اصلاح توافق برجام آسان نخواهد بود.سناریوی آمریکا و اسرائیل و نحوه اجرای احتمالی آن از لبنان را پیگیری کنید، بوی جنگ میآید و کسانی که این نظر را ندارند، تاریخ معاصر آمریکا را نخواندهاند. کسانی که اعتقاد دارند ترامپ بیشتر از جرج بوش در آغوش برنامههای اسرائیل قرار ندارد، باید چند روز صبر کنند و منتظر بمانند.