اول: پنجرهای به شعر زکریا اخلاقی
بین طلاب شاعر برخی را میتوان سرشاخههایی گرانبها دانست که میتوانند منابع غنی برای شعر ایران زمین باشند. به قطع یکی از آنها «زکریا اخلاقی» است.
حجتالاسلام والمسلمین زکریا اخلاقی سال ۱۳۴۱ در روستای شهیدیه (شورک) از توابع شهرستان میبد متولد شد. وی تحصیلات ابتدایی را در شهرستان میبد گذراند و سال 58 وارد حوزه علمیه شد و تحصیلات حوزوی را یک سال در میبد، 3 سال در یزد و 13 سال در قم گذراند. اخلاقی فعالیتهای جدی ادبی را اوایل دهه 60 آغاز کرد و با سکونت در شهر قم این فعالیتها جدی شد و فعالیتهایش با شرکت در جلسات ادبی دفتر تبلیغات قم و جلسات شعر حوزه هنری تهران (حوزه اندیشه و هنر اسلامی) ادامه پیدا کرد. وی علاوه بر فعالیتهای علمی و حوزوی، مسؤول مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری استان یزد نیز هست.
دوم: مجموعه شعر زکریا اخلاقی
تنها دفتر شعر زکریا اخلاقی با عنوان «تبسمهای شرقی» سال 72 منتشر شد و دربردارنده شعرهای وی از سال 60 تا 72 است. «تبسمهای شرقی» دربردارنده 30 غزل از زکریا اخلاقی است که حاصل 12 سال شاعری اوست و همین تعداد اندک او را به عنوان یکی از غزلسرایان مطرح سالهای پس از انقلاب شناسانده است.
سوم: نمونه شعر زکریا اخلاقی
با توجه به دفتر «تبسمهای شرقی» اشعار اخلاقی را میتوان به دو بخش تقسیمبندی کرد. بخش اول که غزلهای اوایل دهه 60 را در برمیگیرد و تکیه شاعر در این غزلها بیشتر به ترکیبسازیهای گاه بدیع و نو است. در این غزلها اخلاقی نیز مانند دیگر شاعران انقلاب در آن دوره، تا حدی تحت تأثیر مرحوم «نصرالله مردانی» است.
مطلع چند غزل موفق این بخش عبارتند از: «آسمانی شده آوازه پیروزی ما/ عشق گل کرده در آیینه نوروزی ما»، «گل سپیده ز باغ ستاره میجوشد/ صلای فجر ز اوج مناره میجوشد»، «کس تماشا نکند منظره زیباتر از این/ خاطری را نبود خاطره زیباتر از این» و «به تمنای طلوع تو جهان چشم به راه/ به امید قدمت، کون و مکان چشم به راه». بخش دوم شعرهای دفتر «تبسمهای شرقی» غزلهایی است که اخلاقی در آنها به تشخص شعری بیشتری رسیده است. اخلاقی در این غزلها رویکردی عرفانی دارد و همچنین از اصطلاحات فقهی و فلسفی کارکرد نسبتا خوبی گرفته است. شعرهای این دوره که اکثرا مربوط به اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 است، خود بعدها الگوی شاعران زیادی قرار گرفت؛ از شاعران روحانی تا شاعران علاقهمند به شعر عرفانی. مطلع برخی غزلهای موفق اخلاقی در این دوره: «ای بلوغ شاخهها در اشتهای ما تصرف کن/ از میان سبزها، سیب تجلی را تعارف کن»، «آخر ای مردم ما هم عتباتی داریم/ کربلایی داریم آب فراتی داریم»، «پیش از شروع لاله عاشق رفته بودم من/ تا متن خوشبوی شقایق رفته بودم من» و «خرقهپوشان به وجود تو مباهات کنند/ ذکر خیر تو در آن سوی سماوات کنند» (یکی از بهترین غزلها برای بنیانگذار جمهوری اسلامی) گروه سوم از غزلهای زکریا اخلاقی غزلهای منتشرنشده اوست که گهگاه در نشریات یا دیدار شاعران با رهبری از او شنیده میشود. این غزلها نسبت به غزلهای پیشین، بسیار خاصتر و پختهتر هستند و امید است روزی در مجموعه شعری مستقل، منتشر شوند. دو غزل «بوسه تیغ» و «موسیقی سکوت» از دفتر «تبسمهای شرقی» به ترتیب نماینده دو دوره شعری اخلاقی است و غزل «زندگی جاریست» از غزلهای سالهای اخیر و از منتشرنشدههای اخلاقی است که در جریان دیدار شاعران با رهبر انقلاب در سال 91 خوانده شد.
بوسه تیغ
«باز در سوگ عزیزی اشکها هم رنگ خون شد
وسعت محراب، چون باغ شقایق لالهگون شد
مسجد آدینه گم شد در سواد غربی غم
روزهدار عاشقی را نوبت افطار خون شد
بوسه زد تیغ شهادت بر گلوی تشنه او
سرخ رو بر سفره سبز تجلّی رهنمون شد
سرخوش از صهبای یا رب، خطبه میلاد بر لب
نغمه «فُزْتُ وَ رَبّ الْکَعْبه»اش در ارغنون شد
پیر سرمست سحر در دامن سجاده خون
دست افشان، پایکوبان از حجاب تن برون شد
شور شیرین، کس نمیداند چهها کرده است کاینسان
مسجد و محراب یک سر بیستون در بیستون شد
عرشیان، فرش از حریر نور گستردند یا رب!
بر کدامین لب مگر «انّا الیه راجعون» شد؟»
موسیقی سکوت
«ما را خوش است سیر سکوتی که پیش روست
گشت و گذار در ملکوتی که پیش روست
بر گیسوی تغزل ما شانه میکشد
شیوایی دو دست قنوتی که پیش روست
تجریدی از طراوت گلهای مریم است
این سفره معطر قوتی که پیش روست
بگذار با ترنم مستانه بگذرد
این چند کوچه تا جبروتی که پیش روست
ما راهیان وادی سبز سلامتیم
آسودهایم از برهوتی که پیش روست
وامینهیم خستگی خاطرات را
در سایهسار خلوت توتی که پیش روست
تصنیف سیر ساده یک شاخه گل است
معراجنامه ملکوتی که پیش روست
یا رب! مباد بیغزل عاشقی شبی
موسیقی بلند سکوتی که پیش روست
زندگی جاریست
«زندگی جاری است، در سرود رودها شوق طلب زنده است
گل فراوان است، رنگ در رنگ این بهار پر طرب زنده است
خاک، حاصلخیز، باغهای روشن زیتون بهارانگیز
دشتها شاداب، در شکوه نخلها ذوق رطب زنده است
چون شب معراج، قبلهگاه دوردست ما گل افشان است
وادی توحید در وفور چشمههای فیض رب زنده است
آفتاب فتح، بر فراز خانه پیغمبران پیداست
صبح نزدیک است، صبح در تصنیفهای نیمهشب زنده است
لحظهها سرشار، جلوههای عشق در آینهها زیباست
عاشقان هستند، شعرهای عاشقانه لب به لب زنده است
خیمه در خیمه، لاله داغ شهیدان روشن است اما
گریهها خندان، شادمانیها در این رنج و تعب زنده است
مادران خاک، جانماز خویش را گسترده تا آفاق
دستهای شوق، در قنوت گریههای مستحب زنده است
شرق بیدار است، در جهان از همصداییها خبرهایی است
نام این صحرا، روی رنگ و بوی گلهای ادب زنده است
فصل توفان است، سنگها در دستها آواز میخوانند
قدس تنها نیست، در سراپای جهان این تاب و تب زنده است
باد میآید، بوی گلهای حماسی میوزد در دشت
زندگی زیباست، عشق در جان جوانان عرب زنده است».