printlogo


کد خبر: 184422تاریخ: 1396/8/22 00:00
نگاهی به کتاب «عشق در برابر عشق»
درباره عشق

فاطمه افتخاری: پیوند زدن باورهای دینی به داستان و استفاده از جذابیت‌های داستانی به گونه‌ای که بتواند مخاطب‌های گوناگون با گرایش‌های مختلف را جذب کند کار ساده‌ای نیست. «امید کوره‌چی» نویسنده کتاب «عشق در برابر عشق» توانسته با پیوند عمیق بین داستان و باورهای دینی، اثری جذاب را به مخاطب خود ارائه کند. کتاب «عشق در برابر عشق» روایت خیال‌گونه از دلدادگی پسری ایرانی به نام «هرمز» به دختری به نام «ربیعه» از طایفه «ثقیف» است که از شهرت و اعتبار بالایی برخوردار بوده‌اند. هرمز که از ثروت دنیا بهره چندانی دارد و یک عجم است، در راه وصال با مشکلاتی روبه‌رو است و در مقابل مردی از طایفه‌ای اسم و رسم‌دار نیز همزمان خواهان ربیعه است و داستان نیز با جدال این دو رقیب در میدان مسابقه تیراندازی آغاز می‌شود. هرمز یک برده ایرانی به اسم بهمن را که او را در بازار کوفه از خطری جدی نجات داده است با فروش کمان خود می‌خرد. این برده پیر که از دیوانیان قدیم حکومت ساسانیان بوده است، از قدرت و هوش بالایی برخوردار است و برای جمع‌آوری مبلغ مهریه تعیین شده برای ربیعه همراه با هرمز راهی ایران می‌شود. در طول سفر هرمز نیز متوجه می‌شود بهمن عشق قدیمی به یکی از بانوان دربار سامانی را به سر دارد. بهمن که از دلدادگان به خاندان عترت است در طول همراهی با هرمز سعی می‌کند عشق او را به خاندان پیامبر با بیان نکاتی از زندگی آن بزرگواران جلب کند. پس از ماجراهای فراوان وقتی هرمز به کوفه می‌رسد در حالی که هیچ در بساط ندارد و تنهاست با نوه پیامبر، امام حسن مجتبی(ع) برخورد می‌کند و مجذوب رفتار و منش ایشان می‌شود. در پایان داستان او در انتخابی سخت قرار می‌گیرد که نقطه اوج این کتاب را هم می‌توان همین انتخاب دانست! نکته قابل توجه در این کتاب بخش‌های متعددی است که شاید از حجم بالایی برخوردار نباشد ولی در هر بخش گره‌های داستانی وجود دارد که باعث ایجاد جذابیت شده و مخاطب را با خود همراه می‌کند. نویسنده در آغاز کتاب در مقدمه‌ای کوتاه به بیان مرز خیال و واقعیت می‌پردازد و اشاره می‌کند هرچند شخصیتی مثل هرمز خیالی است و چنین شخصیت خیالی نمی‌تواند به دیدار امام حسن رفته باشد اما آنچه از فعل و قول از امام حسن(ع) و شخصیت‌های تاریخی توصیف می‌شود، همه دارای اسناد روایی معتبر تاریخی است که نویسنده منابع آن را به صورت پاورقی در انتهای کتاب ذکر کرده است؛ هر چند این پاورقی‌های متعدد و رجوع مخاطب در بین داستان به آخر کتاب شاید کمی باعث از ریتم افتادن خط روایی داستان شود. برخلاف آنچه در معرفی این اثر در منابع مختلف آمده است، «عشق در برابر عشق» بیش از آنکه با محوریت زندگی امام حسن مجتبی(ع) باشد، روایت دلدادگی 2 ایرانی از 2 نسل مختلف است که حال برای وصال تلاش می‌کنند. هر چند در پایان کتاب با حضور امام حسن مجتبی(ع) تحولی در زندگی شخصیت اصلی داستان ایجاد می‌شود اما در کتاب آن طور که شایسته است از تغییر اندیشه شخصیت اصلی داستان صحبت نمی‌شود. نویسنده این کتاب نتوانسته است بدون جهت‌گیری به نگارش کتاب بپردازد و از توصیفات و بیان خصوصیات اخلاقی در خلال کتاب این طور برداشت می‌شود که گویا مردم ایران همه مردمانی نیک هستند و در مقابل اعراب، مردمانی بی‌بند و بار، خشن، قوم‌گرا و دارای تعصب‌های بیجا و بشدت عجم‌ستیز هستند و تنها این امامان معصوم هستند در بین اعراب که از فضایل اخلاقی برخوردارند. متن زیر بخشی از کتاب است که به بیان یکی از فضایل کریم اهل بیت حضرت مجتبی(ع) می‌پردازد: «مرد ایستاد جلوی برده‌فروش، خضوع خاصی برده‌فروش را فراگرفت، نیمچه تعظیمی کرد. زن بی‌هوا چشم از خیرگی به افق برداشت و گل پلاسیده‌اش را به سمت مرد گرفت. مرد به آرامی گل را گرفت و بعد سکه‌ای به برده فروش داد. به زن اشاره‌ای کرد و گفت: تو در راه خدا آزادی...».


Page Generated in 0/0049 sec