محمدابراهیم کریمی: درست فروردینماه 94، یورش همهجانبه آلسعود و همپیمانان آن به یمن آغاز شد. هدف از این حمله همهجانبه، تصرف یمن، انتقام از انقلابیون یمنی و مدیریت تحولات صنعا پس از وقوع انقلاب مردمی بود. با این حال، آنچه سعودیها را در میدان نبرد علیه یمن منکوب و زمینگیر کرد، مقاومت عزتمندانه یمنیها بود. آوریل سال 2015 میلادی و درست 41 روز پس از آغاز جنگ یمن، «کالین پاول» وزیر اسبق خارجه ایالات متحده آمریکا به نکات مهمی در اینباره اشاره کرد: «ما نباید قولهای سلمان و پسرش را درباره اینکه این جنگ 10 روز بیشتر طول نخواهد کشید و ارتش سعودی قادر است در عرض 7 روز وارد صنعا شود، باور میکردیم؛ نتیجه این جنگ 41 روزه اکنون فاجعهآمیز است. هماکنون فریادهای متحدانمان را میشنویم که خواستار کمک هستند، چرا که یمنیها همه را شوکه کردند، هیچکس تصور نمیکرد آنها بتوانند به شهرهای سعودی حمله کنند و سربازان آن را بکشند و سلاحهایشان را در اختیار خود بگیرند...» آلسعود که توان نظامی خود و متحدانش را برای جنگی 10 روزه در یمن به میدان آورده بود، تا مدتها درگیر نبرد با جبهه مقاومت در یمن شد. هماکنون در پایان سال 2017 میلادی قرار داریم و نتیجه حدود 3 سال کشتار و تجاوز سعودیها به یمن چیزی جز شکست و ناکامی برای نسل سوخته عبدالعزیز نبوده است! در حالی که زمزمههای پایان جنگ سعودیها در یمن و گذار به دورانی جدید در این کشور کوچک به گوش میرسید و مردم این کشور غرق شادی و سرور از پیروزی مقاومت خود برابر حکام سعودی و همپیمانان و مزدوران آنها بودند، بازی «علی عبداللهصالح» در زمین ریاض آغاز شد! این روزها نام «علی عبداللهصالح» رئیسجمهور اسبق یمن به عنوان نماد «ناکامی» و «خسران» در صنعا و عدن و دیگر نقاط یمن شنیده میشود. صالح در ابتدای نبرد همهجانبه ائتلاف سعودی به مردم مظلوم و بیگناه یمن، با انصارلله در تقابل با حملات عربستان همپیمان شد. با این حال در بازه زمانی شهریورماه تا آذرماه امسال، تصمیم گرفت بر سر دستاورد بزرگ یمنیها در نبرد با آلسعود دست به معامله بزند. سرانجام کار به جایی رسید که اوایل آذرماه، نیروهای وابسته به علی عبدالله صالح در صنعا، پایتخت یمن، با نیروهای انصارالله وارد نبرد مسلحانه شدند. این اقدام صالح با حمایت مستقیم و کامل ریاض مواجه شد. بمباران مواضع انصارالله در صنعا از سوی جنگندههای عربستانی (در حمایت از نیروهای وابسته به علی عبداللهصالح) نقطه آشکار همپیمانی رئیسجمهور اسبق یمن با آلسعود بود. با این حال کار به این نقطه ختم نشد! علی عبداللهصالح در بیانیهای که به سفارش سران سعودی نگاشته شد، تاکید کرد اگر ائتلاف به رهبری عربستان حملاتش را متوقف کند و محاصره شمال یمن را بشکند، آماده است صفحه جدیدی را در روابط باز کند. بلافاصله پس از این سخنرانی بود که سخنگوی ائتلاف سعودی، از پیشنهاد وی استقبال کرد و خواستار بازگشت یمن به خانواده اعراب شد! واکنش انصارالله در قبال خیانت علی عبداللهصالح کاملا هوشمندانه بود. نیروهای مقاومت یمن تاکید کردند صالح به ملت یمن پشت کرده است. انصارالله یازدهم آذرماه در بیانیهای صریح اعلام کرد: «مواضع علی عبداللهصالح نشان میدهد دشمنان یمن روی فروپاشی یمن از داخل بعد از آنکه ارتشهایشان از خارج نتوانستند کاری کنند، حساب باز کردهاند». سرانجام علی عبداللهصالح که در خیال خام خود قصد داشت به تعیینکنندهترین فرد در یمن در دوران فعلی تبدیل شود، در حال فرار از صنعا هلاک شد. با مرگ صالح تاریخ مصرف حیات سیاسی وی نیز به پایان رسید. آری! صالح که پس از همپیمانی با انصارالله توانسته بود تا حدودی گذشته سیاه خود را نزد شهروندان یمنی پاک کند و به آغوش آنها بازگردد، بار دیگر تسلیم وعدههای پوشالی عربستان سعودی و امارات و دلارهای نفتی ریاض و ابوظبی شد. شاید اگر صالح بر سر مواضع خود در همپیمانی با ملت یمن باقی میماند و درصدد معامله پیروزی باارزش یمنیها با سعودیها و متعاقبا سران آمریکا برنمیآمد، میتوانست در آینده کشورش به عنوان سیاستمداری مستقل و قابل احترام، نقشآفرینی موثری داشته باشد. با این حال علی عبدالله صالح قربانی «جاهطلبی»، «مقامخواهی» و «معاملهگری» خود شد. سرنوشت رئیسجمهور اسبق یمن نشان میدهد آرمانهای یک ملت (آن هم ملتی ستمدیده و مظلوم مانند یمن) را نمیتوان با لبخند رضایت دشمنان آن ملت معامله کرد. علی عبداللهصالح نهتنها در محاسبه وضعیت «حال و آینده یمن» اشتباه کرد، بلکه حس خونخواهی و تنفر یمنیها از قاتلان سعودی خود را نیز نادیده انگاشت. شاید تنها بخت و اقبال علی عبداللهصالح این بود که پاسخ بازی خود در زمین ریاض و واشنگتن را بسیار زود دریافت کرد! بدون شک اگر او به همان مسیری که در پیش گرفته بود ادامه میداد و به نماد خیانت علیه مقاومت ملت یمن در برابر دشمن سعودی تبدیل میشد، سرنوشت به مراتب سختتر و دردناکتری در انتظارش بود. سرنوشت علی عبداللهصالح هماکنون به درس عبرتی برای سایر مهرهها و مزدوران ایالات متحده و عربستان سعودی در منطقه تبدیل شده است. تجارت سیاسی صالح با آرمانهای ملت یمن، نهتنها منجر به حضور وی در تاج و تخت و مسند قدرت نشد، بل وی را به اعماق خاک فرستاد؛ سرنوشتی که دیر یا زود در انتظار امثال وی در منطقه خواهد بود؛ انشاءالله... .