printlogo


کد خبر: 185891تاریخ: 1396/9/27 00:00
رقابت آمریکا و انگلیس برای تسلط بر منابع نفتی ایران
جدال بر سر طعمه

سید‌محسن موسوی‌زاده‌جزایری: در دوران قاجار به دلیل اعمال ‌نفوذ 2 قدرت انگلیس و روسیه بر ایران یکی از دغدغه‌های برخی سیاستمداران ایرانی کاهش این نفوذ بود. ازاین‌رو برای دستیابی به چنین هدفی نظریات مختلفی ارائه کردند. یکی از این نظرات روی آوردن به کشور ثالث برای رفع نیازهای ایران بود. بر اساس این نظریه ایران می‌توانست با عقد قرارداد با کشورهایی که دارای منافع استعماری در ایران نبودند، جلوی واگذاری امتیازات بیشتر به انگلیس و روسیه را بگیرد و به‌علاوه شرایط اجرای طرح‌های توسعه‌ای در کشور را فراهم کند. در میان کشورهای مختلفی که کاندیدای ورود به ایران به‌عنوان کشور ثالث بودند، می‌توان از ایالات متحده آمریکا نام برد. در این راستا ایرانی‌ها تلاش کردند روابط خود را با آمریکا توسعه داده و با این کشور قراردادهای اقتصادی منعقد کنند. یکی از زمینه‌هایی که ایران تلاش کرد با آمریکا وارد تعامل شود، قراردادهای نفتی بود. بدین ترتیب در این نوشتار درصددیم شرایط و زمینه‌های ورود آمریکایی‌ها به صنعت نفت ایران و واکنش سایر قدرت‌ها را به این مساله بررسی کنیم.
 چرا آمریکا؟
ایران در اواخر دوران قاجار درصدد برآمده بود امکان بهره‌برداری از منابع نفتی را که در اختیار شرکت نفت جنوب نبود فراهم کند. در این میان یکی از مناطقی که برای استخراج نفت در نظر گرفته شد نفت شمال کشور بود. در آن زمان بتازگی انقلاب روسیه پیروز شده بود و بخش زیادی از قراردادهای استعماری زمان تزارها، لغو شد. با این‌ حال تجربه مداخله شوروی‌ها در شمال ایران سبب می‌شد این کشور گزینه مناسبی برای واگذاری نفت شمال نباشد. هرچند پیش‌ از این فردی به نام «خوشتاریا» توانسته بود قراردادی درباره نفت شمال با ایران منعقد کند اما دولت ایران با استناد به اینکه این قرارداد به تصویب مجلس نرسیده، آن را به رسمیت نشناخت. بین کشورهای دیگری که امکان ورود به نفت ایران را داشتند و در آن زمان در بازارهای نفتی نقش مهمی ایفا می‌کردند، فرانسه و آمریکا بودند. ایران در آن زمان به دلیل نزدیکی فرانسه به شرکت نفت انگلیس ترجیح داد آمریکا را برای شراکت انتخاب کند. در آن مقطع فرانسه توانسته بود سهم 25 درصدی ترکیه در نفت عراق را بر اساس کنفرانس سن‌رمو به دست آورد. برای همین استدلال این بود که منافع مشترکی با انگلیس دارد. در عین حال، آمریکا در همان زمان تلاش‌هایش را برای ورود به نفت خاورمیانه شروع کرده بود و این تمایل را داشت که وارد حوزه نفتی ایران شود. تمایل ایران و آمریکا به عقد قرارداد نفتی، سبب شد 2 کشور مذاکرات را شروع کنند. از این‌رو در سال 1300 شرکت استاندارد اویل تمایل خود را برای اخذ امتیاز نفت شمال نشان داد که در نهایت مذاکرات انجام شده به عقد قرارداد با این شرکت و واگذاری نفت شمال به آمریکایی‌ها توسط مجلس شورای ملی منجر شد. مدت این قرارداد 50 سال بود و  کشف نفت در استان‌های آذربایجان، خراسان، مازنداران، گیلان و استرآباد به این شرکت واگذار شد. بعد از عقد این قرارداد هر دو دولت شوروی و انگلیس به آن اعتراض کردند. شوروی استناد می‌کرد قراردادی که در همین زمینه با ایران بسته است هنوز توسط مجلس صریحاً رد نشده، ضمن اینکه ایران نباید این قرارداد را به طرف سوم واگذار کند. انگلیس هم استدلال می‌کرد امتیاز نفت شمال را از خوشتاریا خریداری کرده و قانوناً امتیاز شمال متعلق به این کشور است، البته ایران هم استدلال می‌کرد به طور کلی  قرارداد خوشتاریا قانونی نبوده است.  هر چند قرارداد نفت شمال با شرکت استاندارد اویل منعقد شد اما بزرگ‌ترین مانع این شرکت برای دستیابی به بازارهای نفتی جهان، انگلستان بود. بر اساس قرارداد ایران با شرکت نفت انگلیس، عبور لوله‌های نفتی از جنوب در انحصار این شرکت بود و شرکت استاندارد اویل باید رضایت این شرکت را جلب می‌کرد. برای عبور نفت از شمال نیز نیاز به کسب رضایت شوروی بود که مذاکرات شرکت در این باره حاصلی نداشت. برای همین در این زمان پیشنهاد مشارکت شرکت نفت انگلیس با شرکت استاندارد مطرح شد که این مساله با مخالفت مجلس شورای ملی مواجه شد.
 شرکت‌های آمریکایی دیگری وارد کارزار رقابت‌های نفتی می‌شوند
در همین زمان شرکت آمریکایی «سینکلر» ابزار تمایل می‌کند که بتواند امتیاز نفت شمال را به دست آورد. برای حل مشکل انتقال نفت وارد مذاکره با دولت شوروی شده و می‌تواند رضایت این کشور را برای انتقال نفت ایران از این کشور به دست آورد. با این‌حال در شرایطی که ایران توانسته بود با عقد قرارداد با یک شرکت نفتی آمریکایی امکان بهره‌برداری بیشتر از منابع نفتی خود را فراهم کند، به صورت ناگهانی قتل نایب کنسول آمریکا در تهران سبب شد روابط 2 کشور بحرانی شده و قرارداد تحت تاثیر قرار بگیرد. ماجرای قتل او ظاهراً اینگونه بوده که در یکی از سقاخانه‌های تهران شایعه می‌شود فردی شفا گرفته است. برای همین مردم در آنجا جمع می‌شوند. در حالی که نایب کنسول آمریکا برای عکاسی به آنجا رفته بوده اما برخی شایع می‌کنند او برای مسموم کردن آب به آنجا رفته، برای همین وی به‌ دست عده‌ای از تجمع‌کنندگان تعقیب و کشته می‌شود.  در آن زمان یکی از طرف‌هایی که متهم به دست داشتن در قتل نایب کنسول سفارت آمریکا شد، دولت انگلیس بود که گفته می‌شد این کار را برای خروج آمریکا از طرح نفت شمال کرده است تا از این طریق بتواند تسلط خود را بر منابع نفتی ایران حفظ کند. آمریکا بعد از جنگ اول جهانی برای نفت اهمیت بیشتری قائل شده بود به ‌طوری که در آن مقطع تلاش می‌کرد وارد معادلات نفتی خاورمیانه شود. از این‌رو قتل نایب کنسول سفارت آمریکا در عمل ضرب شستی به آنها بود که حد و حدود خود را شناخته و در حوزه نفوذ انگلیس پا را از گلیم خود درازتر نکنند.  همچنین در این زمان مشکل دیگری نیز درباره قرارداد نفتی ایران با آمریکایی‌ها ایجاد شد که سبب شد اجرای قرارداد تحت تأثیر قرار بگیرد. به علت اینکه ترانزیت نفت از جنوب به دلیل قرارداد با انگیس میسر نبود انتقال از شمال ایران نیز نیاز به موافقت شوروی را داشت. سینکلر با روس‌ها در این باره به توافقی رسید که نفت را از کشور آنها عبور دهد اما روس‌ها این کار را منوط به اعمال‌ نفوذ در دولت آمریکا از سوی رئیس شرکت سینکلر برای شناسایی دولت شوروی کرده بودند. با این ‌حال به دلیل ایجاد مشکلاتی در آمریکا به دلیل فریب دادن دولت از سوی شرکت سینکلر (درباره وضعیت مالی شرکت و قراردادهای منعقد شده) در عمل سینکلر نتوانست آمریکا را راضی به شناسایی شوروی کند. ضمن اینکه قرارداد نفتی با ایران این مقدار اهمیت هم برای آمریکا نداشت که بخواهد برای آن شوروی را شناسایی کند. بر این اساس شوروی هم با عبور نفت مخالفت کرده و امکان انتقال نفت ایران برای آمریکایی‌ها از این طریق از بین رفت. آخرین تلاش در این زمان برای ورود آمریکایی‌ها به صنعت نفت با عقد قرارداد با شرکت «آم- ایرانیان» ممکن بود. ایران با این شرکت که برای بهره‌برداری از نفت ایران تاسیس شده و جزو شرکت نفت تگزاس بود قرارداد نفتی منعقد کرد. این شرکت در آن زمان همراه با استاندارد اویل توانسته بود امتیاز نفت عربستان را به دست آورد اما این شرکت هم با مشکل انتقال نفت مواجه بود و مذاکرات ناموفقی نیز در این باره با روس‌ها داشت. در نهایت این شرکت بعد از 2 سال کاوش در شمال ایران اعلام کرد از ادامه عملیات صرف نظر کرده است، هرچند در آن زمان در ابتدا اعلام شد دلیل ترک ایران، اقتصادی است اما همان موقع مشخص شد فشار انگلیس بیشترین تاثیر را بر این تصمیم داشته است. این مساله سبب شد نخستین تلاش ایرانی‌ها برای ورود آمریکا به صنعت نفت ایران با شکست مواجه شود. با این‌حال در سال‌های آتی بویژه در زمان جنگ دوم جهانی نیز ایرانی‌ها تلاش کردند دوباره با آمریکایی‌ها درباره ورود به صنعت نفت ایران مذاکره کنند که همان زمان با کارشکنی‌های مداوم انگلستان مواجه شدند. با این‌حال ادامه تغییر وضعیت معادلات بین‌المللی بعد از جنگ دوم جهانی سبب شد انگلیس به مرور رویه خود را درباره ورود آمریکا به ایران تغییر داده و بعد از کودتای 28 مرداد شراکت این کشور را در نفت ایران قبول کند.
 منبع: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
 


Page Generated in 0/0056 sec