printlogo


کد خبر: 187580تاریخ: 1396/10/30 00:00
درباره بیانات اخیر رهبر انقلاب
خوانشی متفاوت از معنای تبلیغ

سعید اشیری: در ادبیات دینی ما، موضوع تبلیغ، موضوعی مهم و پرتکرار است. از نگاه رهبر انقلاب، «پروردگار عالم دستور تبلیغ را به پیغمبر خودش عنایت می‌کند و در آیات کریمه‌ قرآن از قول پیغمبران، مکرر در مکرر مسأله‌ تبلیغ ذکر شده: اُبَلغُکُم رسَالت رَبّی وَ اَنصَحُ لَکُم».(۱) علاوه بر اهمیت و جایگاه تبلیغ، توجه به لایه‌ها و سطوح معناشناختی تبلیغ، یکی دیگر از محورهای بیانات اخیر رهبر انقلاب است. ناگفته پیداست وقتی درباره‌ تبلیغ در این فضای فکری سخن می‌گوییم، به‌طور مشخص، منظورمان «تبلیغ اسلامی» است. مهم‌ترین ویژگی‌های معنایی «تبلیغ» در این بیانات بدین شرح است:
یک- مبناگروی قرآنی در تعریف
توجه به تبار و خاستگاه قرآنی واژگان و اصطلاحات و مبنا قرار دادن معنای قرآنی اصطلاحات در نظریه‌پردازی، از ویژگی‌های روشی رهبر انقلاب است؛ همچنان است این روش در پی‌جویی از تعریف اصطلاحاتی مانند «جهاد اقتصادی»، «مقاومت»، «بصیرت و صبر انقلابی»، «آرمان‌گرایی» و «تقوا» و مانند آن: «تبلیغ، ریشه‌ قرآنی دارد؛ کاری نیست که ما آن را اختراع کرده باشیم یا از کسی در دنیا آن را یاد گرفته باشیم. خداوند متعال در سوره‌ مبارکه‌ احزاب می‌فرماید: اَلَّذینَ یُبَلغُونَ رسالات‌الله وَیَخشَونَهُ وَ لا یَخشَونَ اَحَدًا الَّا‌الله وَ کَفَى بالله حَسیبًا؛ و در سوره‌ مبارکه‌ مائده [می‌فرماید]: یا اَیُّهَا الرَّسُولُ بَلغ ما اُنزلَ الَیکَ من رَبک».
دو- ویژگی‌ها و بایسته‌های تبلیغ
گاه در توضیح و شرح معنای یک اصطلاح، می‌توانیم از ویژگی‌های توصیفی و مؤلفه‌های معنایی استفاده کنیم. از نظر رهبر انقلاب «صمیمیت»، «امانتداری»، «مسؤولیت»، «امیدبخشی»، «اعتمادآفرینی»، «صداقت» و «آینده‌گرایی» از مهم‌ترین ویژگی‌ها و بایسته‌های تبلیغ است: «شرط این تبلیغ این است که صادقانه باشد، صمیمانه باشد، امانتدارانه باشد، مسؤولانه باشد؛ این معنای تبلیغ است... امید و اعتماد در تبلیغ باید وجود داشته باشد. برای یک ملت بدترین حادثه این است که اعتمادبه‌نفسش را از دست بدهد، امیدش به آینده را از دست بدهد».
سه- معنای تقابلی و رویکرد سیاقی
توجه به تقابل‌های معنایی در بیان مفاهیم، روشی قرآنی، عقلانی و دیرینه است؛ گزاره‌ «تُعرَف الأشیاءُ بأضدادها» بر همین نکته دلالت دارد. همچنین مقوله‌ تبلیغ و معنای مقابل آن، در فضای ایستا و خلأ مطرح نمی‌شود، بلکه ناظر به شرایط و واقعیات جامعه و روندها و رخدادهای آن، معنای خاص‌تری می‌یابد؛ توجه به این رویکرد معناشناسانه را رویکرد سیاقی می‌دانیم. بر همین اساس، رهبر انقلاب، تبلیغ اسلامی را در تقابل با پروپاگاندای مطرح در فرهنگ و تمدن غربی طرح کرده‌اند: «[...] در حکومت‌های مادی- عمدتاً در غرب- هم تبلیغ هست؛ [به‌اصطلاح] پروپاگاندا؛ که این با آن، به‌طور مبنایی و اصولی متفاوت است. پروپاگاندا برای کنترل کردن افکار عمومی مردم است، در جهت دست یافتن به قدرت، به منفعت، به پول است. غربی‌ها انصافاً در این قضیه، ورودشان هم خوب است، خیلی بلدند. تبلیغات به معنای غربی- پروپاگاندای غربی- را خیلی خوب بلدند؛ پول درمی‌آورند، به قدرت می‌رسند. با چه [کاری]؟ با کنترل افکار عمومی مردم. [اما] تبلیغ اسلامی مسأله‌اش این نیست؛ تبلیغ اسلامی عبارت است از تفاهم با مردم؛ بحث کنترل نیست، بحث تفاهم است؛ ذهن‌ها را به سمت یک هدف عالی و والایی متوجه کردن و ذهن‌ها را به هم نزدیک کردن».
چهار- تبلیغ به‌مثابه گفتمان‌سازی
در این بیانات، معنای تبلیغ در سطح چهارم با مفهوم و معنای گفتمان‌سازی مرتبط می‌شود. از نظر رهبر انقلاب، «تبلیغ باید گفتمان‌ساز باشد».(2) سخن این است: رابطه‌ میان تبلیغ و گفتمان‌سازی چیست؟ هرچند پاسخ به این پرسش، مجال مفصلی را می‌طلبد، اما به‌طور خلاصه باید رابطه‌ اصلی میان این دو مفهوم را در همین بیانات اخیر، یافت: «تبلیغ اسلامی عبارت است از تفاهم با مردم؛ بحث کنترل نیست، بحث تفاهم است؛ ذهن‌ها را به سمت یک هدف عالی و والایی متوجه کردن و ذهن‌ها را به هم نزدیک کردن». گفتمان در جامعه، مثل هواست و بدون هوا، «امکان و شرایطی» برای تنفس نخواهد بود؛ گفتمان در جامعه، شرایط و زمینه‌هایی واقعی و توافق‌شده است که امکان باور و فهم مشترک و مقبول عمومی را به وجود می‌آورد. گفتمان، شعار، سیاست، تدبیر، برنامه و از این قبیل نیست. همه‌ این موارد در گفتمان انسجام و معنای گفتمانی می‌یابند. گفتمان، شرایط و وضعیتی است در سطحی از جامعه که مضامین، شعارها، انتخاب‌ها و برنامه‌ها متناسب با آن معنا وجاهت می‌یابند و این معنایابی بر اساس تفاهم و توافقی است که- به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه- در جامعه رخ می‌دهد؛ بنابراین اگر امکان و شرایط فهم مشترک در جامعه وجود نداشته باشد، هر اقدام و گفت‌وگو و ارتباطی در سطح جامعه بی‌معنا و غیرممکن خواهد بود؛ از این رو گفتمان را باید شرایط مفاهمه در جامعه بدانیم. باور عمومى، تجلی‌گاه گفتمان جامعه‌ است؛ گفتمان یعنى آن‌ وضعیتی که یک سخن (یک آرمان، یک معرفت و...) مورد تفاهم، قبول و پذیرش عموم مردم تلقى بشود و مردم به آن توجه کنند؛ بر این اساس، می‌توانیم بگوییم گفتمان‌ جامعه، مفهوم و معرفتی است که در برهه‌اى از زمان در یک جامعه همه‌گیر می‌شود؛ از همین‌جا گفتمان- علاوه بر انسجام درونی- با 2 بعد «زمان» و «مکان» نیز ارتباط پیدا می‌کند.
پنج- آثار و ثمرات تبلیغ
گاه می‌توانیم شرح و توضیح درباره‌ اصطلاحات را با توجه به جنبه‌های «تبیینی» آنها بیان کنیم؛ بدین نحو که بگوییم این مفهوم، خود عامل تغییر در چه مفاهیم دیگری است، آثار و پیامدهای آن چگونه است یا اینکه از چه مفاهیمی، متأثر و تأثیرپذیر است و مانند آن. این رویکرد را می‌توانیم معناشناسی تبیینی نام بگذاریم. در این بیانات نیز رهبر انقلاب، مفهوم تبلیغ را با توجه به آثار آن بیان می‌کنند: «تبلیغ اسلامی عبارت است از تفاهم با مردم؛ بحث کنترل نیست، بحث تفاهم است؛ ذهن‌ها را به سمت یک هدف عالی و والایی متوجه کردن و ذهن‌ها را به هم نزدیک کردن. اثر این تفاهم چیست؟ اثر تفاهم این است که مردم در جهت کارهای اساسی و خیر، خودشان مسؤولانه وارد می‌شوند».  همچنین در فراز دیگری می‌فرمایند: «قهراً افکار عمومی وقتی‌که در یک مسأله‌ای فعال شد و صاحب‌نظر شد، به طور طبیعی جسم‌ها را به حرکت در‌می‌آورد، ذهن‌ها را به حرکت درمی‌آورد، ابتکارها را وارد میدان می‌کند. به طور طبیعی در تبلیغ اسلامی، فرصت‌ها و تهدیدها برای مردم بیان می‌شود؛ دشمن‌ها و دوست‌ها برای مردم معین می‌شوند، شناسانده می‌شوند؛ اعتماد به نفس به مردم داده می‌شود؛ اینها در تبلیغ وجود دارد».
شش- تبلیغ به‌مثابه جنگ
سطح دیگری از معنای تبلیغ در این بیانات، با روش «استعاره‌های مفهومی» قابل پی‌جویی است. تبلیغ، علاوه بر معانی، پایه و مبنای قرآنی و همچنین با توجه به ویژگی‌ها، تقابل‌ها، مترادف‌ها و آثار، از جهت استعاری نیز قابل توجه است. البته نکته‌ جالب توجه در اینجا نیز روش قرآن‌بنیاد رهبر حکیم انقلاب در بیان معانی استعاری تبلیغ است. استعاره‌ «تبلیغ به‌مثابه جنگ» یعنی «مواجهه‌ با دشمن؛ تبلیغ درست، یعنی سینه‌به‌سینه شدن با دشمن حقیقت، با ظلم و با ظلمات؛ این، معنای تبلیغ است؛ این، حقیقت تبلیغ است». «از این آیه‌ای که عرض کردیم- اَلَّذینَ یُبَلغونَ رسالات‌الله وَیَخشَونَه‌ُ وَ لا یَخشَونَ اَحَدًا الَّا الله- معلوم می‌شود این تبلیغ، دشمن دارد؛ [وقتی] می‌فرماید تبلیغ می‌کنند رسالات الهی را، از خدا می‌ترسند، از غیرخدا نمی‌ترسند، پیدا است که غیرخدا در مقابل این مبلغان الهی، مبلغان رسالات‌الله، صف‌آرایی دارند؛ بحث بر سر دعوا است. یا در آن آیه‌ شریفه‌ «بَلغ ما اُنزلَ الَیکَ من رَّبکَ وَ ان لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رسالَتَهُ وَ‌الله یَعصمُکَ منَ النّاس» که [می‌فرماید] خدا تو را حفظ می‌کند، نگران نباش، دغدغه نداشته باش از دشمن، پیدا است که در مقابل تبلیغ پیغمبر، صف دشمنان است، جبهه‌ دشمنان است. برادران عزیز، خواهران عزیز! معنای این چیست؟ معنایش این است که شما آن وقتی که تبلیغ می‌کنید، تبلیغ اساسی می‌کنید، تبلیغ اسلامی می‌کنید، در مقابل این تبلیغ شما یک جبهه‌ دشمنی صف‌آرایی می‌کند؛ این را باید بدانید. تبلیغ میدان جنگ است».
هفت- مصادیق تبلیغ
در هفتمین سطح از معنای تبلیغ، آن را در سطح مصداقی پی می‌گیریم. در این بیانات نقل خاطره‌ای گران‌بار از پیامبر اعظم صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌ در غزوه‌ خندق مصداقی از «تبلیغ موفق» محسوب می‌شود: «شما تبلیغات پیغمبران را با آن شرایط سختی که داشتند نگاه کنید؛ در سخت‌ترین شرایط در جنگ خندق که داشتند خندق می‌کندند... یکجا مسلمان‌ها رسیدند به یک سنگ سختی که هرچه کردند نتوانستند این سنگ را جابه‌جا کنند؛ به پیغمبر عرض کردند یا رسول‌الله اینجا یک سنگ خیلی سختی هست و نمی‌توانیم آن را حرکت بدهیم؛ حضرت خودشان تشریف آوردند آنجا، کلنگ را گرفتند، یک ضربه‌ محکمی با کلنگ زدند و برق جست از این ضربه‌ مهم؛ پیغمبر فرمود که من در این برق، کاخ کسری را دیدم که شما خواهید گرفت. شما ببینید! پیغمبر اکرم در چه شرایطی، در سخت‌ترین شرایط، می‌فرماید که من کاخ کسری را می‌بینم که شما می‌گیرید؛ من امپراتور روم را- در یک ضربه‌ دیگر- می‌بینم که شما [شکست می‌دهید]؛ [یعنی] امید، اعتمادبه‌نفس».
----------------------------------
پی‌نوشت
۱- بیانات در دیدار اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی/ 06/10/96
۲- دیدار جمعی از طلاب و روحانیون/ 22/9/88
 منبع: Khamenei.ir


Page Generated in 0/0058 sec