printlogo


کد خبر: 187818تاریخ: 1396/11/4 00:00
درباره صحبت های طارمی در 90
خشت کج

صحبت‌های مهدی طارمی درباره پیوستنش به ریزه‌اسپور و محرومیت پرسپولیس و جریمه چند میلیاردی، نشان می‌دهد یک «دروغ سازمان‌یافته» پشت‌پرده تمام ماجراهاست. دروغی که تاوان سنگینی بر حیثیت فوتبال ایران و تیمی پرهوادار تحمیل کرد. براستی مسببان این دروغ‌‌سازی مجازات خواهند شد؟ فوتبال ایران تنش زخمی است، نه از شکست که از دروغ. از بی‌مبالاتی مدیران فوتبال‌نشناس و مربیان و بازیکنان بی‌معرفت، آنها که از فوتبال فقط پولش را شناخته‌اند و از دنیای توپ گرد و زمین چمن، فقط دیده شدن راضی‌شان می‌کند. نه عرقی، نه تعصبی و نه اندیشه آینده‌نگر، هیچ‌یک برای این دسته از فوتبالیست‌ها و مدیران اهمیت ندارد. آنها فقط خود را می‌بینند و یک قدم جلوترشان را. اگر چاهی چند قدم آن طرف‌تر باشد، نه‌تنها نمی‌بینند که با سرعت به سمتش می‌روند و خود و فوتبال را با هم نابود می‌کنند. فوتبال ایران تنش زخمی است،‌ نه از شکست که از دروغ. مدیران فوتبال ایران، دغدغه آینده ندارند. مدیران فوتبال دولتی ایران، می‌خواهند تا هستند، محبوب باشند و دیده شوند و وقتی هم رفتند، دیگر کاری به کار فوتبال و تیم و هوادارش ندارند. بدهی‌های سرسام‌آور 2 تیم بزرگ پایتخت نمونه بارز مصیبتی است که گریبان فوتبال ایران را گرفته است. هرچه هم بگوییم، فایده انگار ندارد. فوتبال ایران تنش زخمی است، نه از شکست که از دروغ. فوتبال ایران، فوتبال دولتی ایران، به پل معلقی می‌ماند که بند بندش از هم‌گسیخته و هر طرفش را که می‌گیری، طرف دیگرش در می‌رود و هر آن است که فرو بریزد. یک نمونه‌اش سرخپوشان پایتخت. هواداران پرشمار پرسپولیس بعد از آنکه چند سال کابوس‌وار را سپری کردند و غصه خوردند و ترسیدند، نرم‌نرمک به ساحل آرامش می‌رسیدند که تیری از غیب بر قلب‌شان خورد. نه از غیب، البته که «غیب» با تیم محبوب تهران دشمنی ندارد، هرچه هست از خودی است. پرسپولیس تنش زخمی است نه از شکست که از دروغ. برانکو و شاگردانش در روزگار سختی و شکست، تیم را سر پا نگه داشتند و جبر قانون لیگ که تفاضل گل را بر بازی رو در رو ترجیح می‌داد،‌ جام را از آنها گرفت و به خوزستانی‌ها داد. بعد از آن، هر طور که بود،‌ تیم حفظ شد و قهرمانی را با شایستگی و بی‌حرف و حدیث تصاحب کرد اما این پایان ناملایمات پرسپولیس نبود. سرخ‌ها 15 حریف لیگ برتری را شکست دادند و جام را گرفتند اما از پشت خود و خنجر نارفیق غافل ماندند. فوتبال ایران تنش زخمی است، نه از شکست که از خنجر نارفیق. آقای فوتبالیست قبلا محبوب و حالا مغضوب، به دوربین نگاه می‌کند و از دروغ می‌گوید. دروغ نمی‌گوید اما از دروغی می‌گوید که گفته و گفته‌اند، دروغی که هم فوتبال ایران را بی‌آبرو کرد، هم پرسپولیس را محروم کرد و هم پای سیاستمداران بزرگ دو کشور را به بحثی کشاند که می‌شد اصلا پیش نیاید. فوتبال ایران ‌دشمن ندارد، برکتش هم زیاد است و هر سال ‌فوتبالیست‌های جوان و نوجوان مستعدی معرفی می‌کند اما امان از دروغ. مهدی طارمی چشم در چشم دوربین، می‌گوید باشگاهش دروغ گفته و از او هم خواسته دروغ بگوید. این را می‌گوید تا عملکرد خود و باشگاهش را توجیه کند؛‌ عذر بدتر از گناه. طارمی از پرسپولیس جدا شد و به ترکیه رفت، قرارداد بست و تمرین کرد اما پشیمان شد. به هر دلیلی خواست بازگردد. آن طور که خودش ادعا می‌کند، باشگاه  و وکیلش گفته‌اند «تو بیا ما کارها را ردیف می‌کنیم». کارها را که نه اما دروغ‌ها را ردیف کردند. علی‌اکبر طاهری، مدیرعامل وقت پرسپولیس مسؤول آن دروغ‌هاست مگر آنکه پاسخی برایش داشته باشد. اگر او ادعای طارمی را رد می‌کند، ‌باید شفاف و روشن سخن بگوید. در غیر این صورت ‌متهمی است که اتهامش را پذیرفته و پاسخی ندارد.


Page Generated in 0/0055 sec