عبدالباری عطوان: بیانیه فرمانده نظامی جبهه النصره درباره سرنگون کردن هواپیمای جنگی روسیه در ریف ادلب، یک نقطه عطف مهم در جنگ سوریه ایجاد میکند که چهبسا میتواند عواقبی جدی در زمینههای سیاسی و نظامی داشته باشد و به وخیم شدن روابط بین روسیه و ترکیه منجر شود. هواپیمای روسیه که توسط یک موشک حرارتی پیشرفته و دوشپرتاب آمریکایی از نوع «مانپاد» ساقط شد، تایید میکند که جبهه النصره طی دورههای اخیر از جانب «گروهی» به این سلاح دست یافته است. 2 احتمال اساسی در این زمینه مطرح میشود: نخست- ایالات متحده آمریکا مستقیما این نوع موشک را در اختیار جبهه النصره قرار داده است آن هم در چارچوب طرح جدید برای گسترش جنگ و افزایش فشارها به روسیه و همپیمانانش.
دوم- یک طرف سوم در منطقه این موشکها را به النصره رسانده است. انگشت اتهام نیز به سمت 4 طرف نشانه میرود: ترکیه، قطر، اردن و عربستان سعودی. دولت آمریکا به زبان سخنگوی وزارت خارجه بلافاصله اعطای چنین موشکهایی به هر یک از گروههای معارض سوری را رد کرد. اگر ما این تکذیبیه را باور کنیم در این راستا احتمالی دومی که قوت آن بیشتر است، مطرح میشود یعنی «یک کشوری» تصمیم گرفته است در تلاش برای تغییر موازنه قدرت در منطقه ادلب به نفع جبهه النصره و متوقف کردن پیشروی ارتش سوریه که با پشتیبانی هوایی روسیه انجام میشود و تاکنون صدها روستا و مواضع استراتژیک و بسیار بااهمیت از جمله فروگاه نظامی «ابوالظهور» را آزاد کردند، این موشکها را در اختیار این گروه قرار دهد. این پیشرویهای ارتش سوریه، ادلب را در آستانه آزادسازی قرار داده است و آزادسازی ادلب یعنی پایان النصره، احرارالشام و دهها گروههای همپیمان با آن. احتمال دوم اینکه معارضان مسلح سوریه از جمله جبهه النصره و گروه «ارتش آزاد سوریه» طی 7 سال گذشته، به حامیان آمریکایی، ترکیهای و عرب خود «التماس میکردند» موشکهای ضدهوایی در اختیار آنها قرار بدهند ولی این درخواستها با مخالفت آمریکا روبهرو میشد. بویژه اینکه مقادیر زیادی از تجهیزات نظامی و نیز جنگجویان سوری که توسط آمریکا آموزش نظامی دیده و تسلیح شدهاند، به همراه سلاحهایشان به داعش پیوستهاند. بعید نمیدانیم دولت آمریکا که برای تخریب گفتوگوهای ملی سوریه در سوچی تلاش کرد و به همین منظور، گروههای(سوری) همپیمان خود و مورد حمایت عربستان سعودی و ترکیه را به عدم مشارکت در گفت وگوهای یادشده دعوت کرد، ماموریت تحویل چنین موشکهای ضدهوایی را به یکی از همپیمانان منطقهای خود و در راستای اجرای مرحله «B» یعنی خرابکاری نظامی، محول کرده باشد. واکنش رهبر روسیه خشمگینانه بود و در 2 سطح نمود پیدا کرد، نخست نظامی: بمباران سریع منطقه تحت کنترل جبهه النصره و عناصر آن در منطقهای که جنگنده سرنگون و خلبان آن کشته شد. اما واکنش دوم، بر جنبههای امنیتی و اطلاعاتی آن هم در 2 بخش متمرکز بود، نخست: اقدام برای بازگرداندن جسد خلبان با هماهنگی ترکیه و دوم: انجام تحقیقات گسترده و دقیق برای مشخص کردن طرفی که جبهه النصره را به این نوع موشکها مجهز کرده است. موشکهای دوشپرتاب «استینگر» که آمریکا مقادیر زیادی از آنها را در اختیار مجاهدان افغان قرار داد تا جنگ را یکسره کنند و به شکست اتحاد جماهیر شوروی و عقبنشینی تمام نیروهایش از منطقه منتهی شد. مبالغه نمیکنیم اگر بگوییم این موشکها نقطه آغازی برای پایان این نظام کمونیست بود و نقش بزرگی در فروپاشی امپراتوری آن ایفا کرد. سوال این است که آیا واشنگتن میخواهد همان تجربه را در سوریه تکرار کند و از موشکهای «مانپاد» برای شکست دادن فدراسیون روسیه در سوریه، آن هم از طریق پایان دادن بر حضور آن و همپیمانان سوریاش در آسمان سوریه، استفاده کند؟ بعید نمیدانیم که بهای «اولیه» این هواپیمای سوخو و خون خلبان آن، تسریع بخشیدن به حمله برای بازپسگیری کامل ادلب و نابود کردن جبهه النصره و دیگر گروههای تروریستی همپیمان آن باشد که مسکو آنها را در فهرست تروریسم قرار داده است. آمریکا و همپیمانانش در چنین حالتی 2 گزینه دارند؛ یا سکوت یا درگیری نظامی. نتایج هر 2 گزینه خطرناک است. روزهای پیشرو در صحنه سوریه در تمام سطوح نگرانکننده است و ما اینک در سایه سکوت روسیه که آرامش پیش از توفان شدید است، قرار داریم. اتهام سناتور روسی به آمریکا مبنی بر نقشآفرینی در تحویل این موشکها به جبهه النصره، اولین حکم در بحران بزرگ فرارو است.