تاریخنویس معتبری میگفت: یکی از بهترین نظامهای اداری را احمدشاه قاجار در ایران آن زمان ساخته بود. یعنی سیستم اداری برقرارکرده بود که با لبهای مردم بازی میکرد. چطوری؟ اونش با... بگذریم. در این سیستم، هرکسی که خرده هوشی داشت و سر سوزن ذوقی، میتوانست پلههای ترقی را دوتایکی بگیرد و برود بشود خادم مُلک و ملت! به همین سادگی، به همین هلوبروتوگلویی! باور بفرمایید اولش خود من هم باور نمیکردم و میخواستم هرچی فحش بد از بچههای محل شنیده بودم، نثارش کنم اما وقتی مثالش را رو کرد، انگشت حیرت به دندان گزیده، پس آنگاه متحول شدم!
تاریخنویس مذکور گفت مثالش همین رضاقلدر، که ظرف 18 ماه - یعنی یکسال و نیم به حساب ما - از جمع کردن تاپالههای طویله سفارت هلند، ترقی کرد و شد شاهنشاه ایران! زنش هم از جمعکردن کارخرابی بچهها از کنار پاشور آبانبار سنگلج، در همین مدت - یعنی 1/5سال - شد ملکه ایران! تاریخنویس مذکور این را هم اضافه کرد که البته آنوقتها 1/5 سال خیلی بود و الان را نبین که در 1/5سال سرکه هم تُرش نمیشود چه برسد به شاه!