گروه فرهنگ و هنر: هنگامی که سال گذشته همزمان 2 بازیگر سیمرغ بهترین بازیگر را دریافت کردند! زمانی که داوران یک فیلم بدون موسیقی را در بخش بهترین موسیقی نامزد کردند! موقعی که مخالفت شخصی داوران «ماجرای نیمروز» را از نامزدی در بخشهای اصلی محروم کرد و در عین حال شرم از منتقدان و اهالی رسانه موجب شد بدون برگزیده شدن در بخشهای اصلی، سیمرغ بهترین فیلم را به «ماجرای نیمروز» بدهند! زمانی که همه این اتفاقات تناقضآمیز میافتاد، امیدوار بودیم در جشنواره سیوششم، داوران از نفعهای شخصی و عنادهای سیاسی و مصلحتهای دولتی خود دور شوند تا بهترینها به حق خودشان برسند، هیچگاه گمان نمیبردیم که میتوان چنین مضحک داوری کرد و با افتخار روی آن پا فشرد. این گزارش نگاهی به مهمترین عجایب داوری این دوره از جشنواره فیلم فجر و حواشی آن دارد.
رأیهای کامیونی
«کامیون» در ابتدا با تبلیغ متفاوتی در رسانهها مطرح شد. تبلیغاتی که در ذهن مخاطبان فیلمی جنگی و البته هیجانانگیز با سوژه روز معرفی میشد اما نمایش فیلم در اولین سانس در نخستین روز نمایش همه تبلیغات پیشین را به دور انداخت. آن موقع بود که کامبوزیا پرتوی، کارگردان این اثر گفت این فیلم اصلا ربطی به داعش ندارد. فیلم بیسر و ته «کامیون» با پایان باز عجیب و غریب خود و سکانسهای آببندی شده و بیربطش همه را از خود ناامید کرد. تنها نقطه قابل دفاع کامیون بازی سعید آقاخانی در نقش راننده کرد بود، با این وجود این فیلم در کمال تعجب جزو فیلمهای با بیشترین نامزد بود که از جمله آن میتوان نامزدی بهترین فیلمنامه را نام برد. روابط مضحک علت و معلولی فیلمنامه و دیالوگهای تصنعی شخصیتهای کامیون آن را در هروجهی برجسته کند، در فیلمنامه جزو بدترینها قرار میدهد. کامیون نسخه ضعیفتر «فراری»- اثر دیگر کامبوزیا پرتوی- است که شخصیت اصلی آن در کوچه و خیابان با اتفاقات بیربط برخورد میکند و کش داده شدن این اتفاقات و یک سکانس پایان باز، تمام این فیلم را شرح میدهد. نامزد بهترین فیلم، بهترین چهرهپردازی، بهترین کارگردانی، بهترین تدوین و بهترین بازیگری دستاورد کامیون از جشنواره بود.
مضحکه در مضحکه!
خندههای خبرنگاران هنگام اعلام نامزدهای جشنواره، تنها راه اعتراض به انتخابهای شگفتانگیز و صدالبته غرضورزانه داوران بود. شاید هم طنز «هادی حجازیفر فوتبالش هم از پژمان جمشیدی بهتره» را بتوان در زمره همین خندههای تلخ گذاشت. در حالی بهترینهای فجر نادیده گرفته شدند که جمشیدهاشمپور بابت بازی در چند پلان کوتاه و بیاثر جزو نامزدهای بهترین بازیگر مکمل قرار گرفت. همچنین پژمان جمشیدی نیز که در فیلم «سوءتفاهم» یکی از نقشهای فرعی را برعهده دارد، بهرغم اینکه جمشیدی ضعیفتر از «خوب، بد، جلف» در این فیلم حاضر شده بود و هیچ برجستگیای نسبت به سایر بازیگران نداشت، به عنوان کاندیدای بهترین بازیگر مکمل مرد معرفی شد و اهالی رسانه با کنایه به اینکه حتما جمشیدی از سهیلی و عزتی و حجازیفر بهتر بازی کرده، تلخی داوری را به یکدیگر یادآوری کردند. داوران همچنین در آن واحد 2 بازیگر فیلم «دارکوب» را به عنوان نامزدهای بهترین بازیگر اصلی زن معرفی کردند. انتخاب توأمان سارا بهرامی و مهناز افشار به عنوان بهترین بازیگر اصلی یک فیلم مفاهیم سینمایی را جابهجا کرد. همچنین 3 بازیگر از فیلم ضعیف «عرق سرد» نیز همزمان در بخش بهترین بازیگران زن مکمل گنجانده شدند و فقط سیاهیلشکرهای فیلم کاندیدا نشدند!
ذبح لاتاری
اتفاقی که سالهاست برای مهدویان رخ میدهد را نمیتوان بدشانسی نامید. مهدویان هم سال گذشته و هم امسال توانست اقبال مخاطبان را به دست آورد و رکورددار بیشترین سانسهای فوقالعاده شود. لاتاری امسال پرمخاطبترین فیلم جشنواره بود به طوری که در یک شب توانست 10 سانس فوقالعاده به دست آورد. موضوع جنجالی و داستان جذاب این فیلم آن را برسرزبانها انداخت اما به نظر میرسد موضوع «غیرت» در لاتاری برای سینمای «فروشنده» پسند بهعنوان تهدید قلمداد میشود و داوران تقریباً تمام فیلم و عوامل آن را نادیده گرفتند؛ اتفاقی که سال گذشته برای «ماجرای نیمروز» نیز به وقوع پیوست. نادیده گرفتن مضحک لاتاری، برجستهترین دلیلی است که داوری این دوره از جشنواره را غرضورزانه نشان میدهد و آن را زیر سؤال میبرد. حضور در لاتاری بهانه کافی بود تا درخشش عوامل این فیلم در سایر آثار نیز نادیده گرفته شود. جواد عزتی، هادی حجازیفر، ساعد سهیلی و... از جمله بازیگرانی بودند که علاوه بر بازی در این فیلم، در دیگر فیلمهای جشنواره حضور داشتند اما دشمنی با لاتاری آنها را از عرصه کاندیداتوری جشنواره حذف کرد. عدهای معتقدند رویکرد برنامه «هفت» و هجمههای «رشیدپور» روی آنتن زنده رسانه ملی علیه لاتاری، جسارت کافی را نزد داوران برای حذف این فیلم از جشنواره فراهم کرد.
مورد ظلم واقع شدهترین بازیگر جشنواره
جواد عزتی، ساعد سهیلی، هادی حجازیفر و بابک حمیدیان از جمله بازیگران پرکار این سری از جشنواره بودند که عدم حضور آنها در میان نامزدهای فجر صدای بسیاری از اهالی رسانه و سینما را درآورد. جواد عزتی 2 نقش متفاوت در «تنگه ابوقریب» و «لاتاری» ایفا کرد. او که پیش از این با سابقه طنز خود در میان مخاطبان برجسته شده بود، اینبار در نقش رزمنده دفاعمقدس و یک برادر غیرتی که در زندان است درخشید به گونهای که بسیاری از منتقدان، سیمرغ بهترین بازیگر مکمل را متعلق به او میدانستند اما حضور عزتی در لاتاری گویا بهانه کافی بود تا از ابوقریب نیز حذف شود و رسانهها از او به عنوان مورد ظلم واقعشدهترین بازیگر جشنواره یاد کنند. هادی حجازیفر که 3 سالی است مصلحتهای غیرقابل درک، سیمرغ را از او دورنگه داشته، امسال در «لاتاری»، «به وقت شام» و «دارکوب» حضور داشت. تنوع و کیفیت بازیهای حجازیفر براحتی میتوانست او را در بخش بهترین بازیگر اصلی و مکمل نامزد کند. ساعد سهیلی نیز با حضور متفاوت در «اتاق تاریک»، «ماهورا» و «لاتاری» قبل از داوری جشنواره به عنوان یکی از گزینههای اصلی بهترین بازیگری مکمل و اصلی بود. حذف این 3 بازیگر در کنار بابک حمیدیان که امسال با 4 اثر در جشنواره حضور پیدا کرده بود، با اعلام نامزدهای داوری راهی جز خنده برای مخاطبان باقی نگذاشت.
هر خلاقیتی محکوم به شکست است
صنعت نوپای انیمیشن ایران با شاهزاده روم تحول شگرفی پیدا کرد به گونهای که فروش قابل قبول آن در گیشهها امید را در سینمای ایران روشنتر کرد. بهرغم اینکه سال گذشته بدترین رفتار ممکن از جانب داوران با انیمیشن شد و به زعم بسیاری داوران حتی از دیدن آن نیز ابا داشتند، امسال «فیلشاه» به جشنواره آمد. انیمیشنی که از لحاظ تکنیک در حد والتدیزنی و رقیبان مشابه قدرتنمایی کرد و جمعیت بسیاری به پای فیلشاه نشستند و آن را تشویق کردند. انیمیشن اما بار دیگر به چشم داوران نیامد تا به همگان ثابت شود راه تضمین موفقیت از نگاه داوران، صرفا ساخت فیلمهای اجتماعی و سیاه است. تجربه ژانرهای جدید و اقبال به خلاقیت توسط داوران سرکوب میشود و به نوعی تلاشهایی برای تداوم مسیر سینمای سیاه ایران وجود دارد. علاوه بر انیمیشن، تغییراتی که در بخش مستند جشنواره اتفاق افتاد باعث شد تنها 2 مستند برگزیده جشنواره حقیقت، یعنی «گوشوارههای باروتی» و «بانوی قدس ایران» در جشنواره به نمایش در آید. بهرغم اینکه سیاستگذاری جشنواره بر این رویه اعلام شد که مستندها به عنوان «فیلم» فارغ از ژانر و گونه خود مورد بررسی قرار میگیرند اما باز هم به نظر میرسد سینمایی نبودن آنها دلیل کافی را برای حذفشان از جشنواره فراهم آورده است.
عرق سرد داوری
«عرق سرد» را میتوان بیانیه سیاسی تصویری دانست که روی پرده سینما به نمایش درآمد. بیانیهای سطحی که هیچکس باور نمیکرد تا با این حجم از شعارزدگی و سطحینگری این اندازه مورد توجه داوران جشنواره سیوششم قرار بگیرد تا سهم بازیگران این اثر از نامزدهای سیمرغ جشنواره فیلم فجر بیشتر از همه آثار دیگر باشد. سحر دولتشاهی، لیلی رشیدی و هدی زینالعابدین 3 بازیگر «عرق سرد» هستند که هر سه و به شکل همزمان به عنوان نامزدهای بهترین بازیگر مکمل زن معرفی شدند، آن هم در شرایطی که سهم مابقی فیلمها از نامزدهای این سیمرغ فقط یک مورد بود که آن هم مربوط به نگار عابدی برای بازی در فیلم «دارکوب» میشد. گذشته از این مورد عجیب، باران کوثری برای بهترین بازیگر نقش اول زن، امیر جدیدی برای بهترین بازیگر نقش اول مرد، فرشاد محمدی برای بهترین فیلمبرداری، بهرام دهقانی و محمد نجاریان برای بهترین تدوین و کارن همایونفر برای بهترین موسیقی متن از دیگر عوامل این اثر هستند که در فهرست نهایی نامزدهای جشنواره حضور داشتند. این درحالی بود که داوران برای تلطیف غرضورزی خود، امیر جدیدی را همزمان به عنوان بهترین بازیگر نقش اول مرد در فیلم «تنگه ابوقریب» نیز معرفی کردند. حال آنکه پرواضح است امیرجدیدی در بهترین حالت میتوانست کاندیدای بهترین بازیگر مکمل مرد در فیلم تنگه ابوقریب شود.