محمدمحسن غفوریان: در ماههای پایانی دهه 50 شمسی، یعنی درست زمانی که امواج خروشان انقلاب اسلامی آرام نگرفته و کشور هنوز درگیر پیامدهای ناشی از تغییر رژیم استبدادی گذشته بود و همزمان مقابله با نغمههای تفرقهافکنانه و جداییطلبانه در گوشهگوشه کشور از کردستان و سیستان گرفته تا ترکمنصحرا و خوزستان ادامه داشت، جنگی تمامعیار از سوی رژیم بعث عراق بر ملت ما تحمیل شد که تا 8 سال بعد، بیشترین سرمایههای مادی و معنوی نظام نوپای جمهوری اسلامی را مصروف کرد و ایران اسلامی را از برکت همراهی جمعی از بااخلاصترین، باانگیزهترین و توانمندترین سرمایههای انسانی و مدیران کارآمد آتی خود، محروم کرد.
در کنار همه مسائل و مشکلات آن سالها، موضوعی که بیش از پیش کار را بر فرماندهان جنگ صعب و دشوار میکرد، «تحریم» کشور در جهت دستیابی به سلاحهای مورد نیاز برای دفاع بود، به نحوی که شایع است حتی بر اساس تحریمهای غرب، امکان خرید سلاحهای ساده و پیشپاافتاده نیز براحتی ممکن نبود. در این میان صنایع نظامی عقبنگه داشته شده در رژیم گذشته نیز از توانایی و تجربه لازم برای تولید ماشینآلات، مهمات و تجهیزات جنگی برخوردار نبود.
هرچند در طول سالهای بعد، با همت و توکل دلیرمردان عرصه دفاع (همچون شهید طهرانیمقدم و دیگران) بتدریج توان تولیدی صنایع نظامی رشد کرد و بسیاری از نیازهای داخلی به شیوه خودکفایی تأمین شد اما جای تردید نیست که در نخستین سالهای دفاع مقدس، وجود ذخایر قابل اعتنایی از مهمات و سلاحهای مناسب در زرادخانههای کشور و همچنین تجهیزات و ماشینآلات نظامی خریداری شده (نظیر هواپیماهای پیشرفته اف 14 و ...)، باعث شد توان نظامی کشور در مقابل ماشین جنگی فوقپیشرفته صدام که بشدت و با سرعت از سوی متحدان غربی او بازسازی میشد، مقاومت مناسبی از خود نشان دهد. یعنی دقیقاً همان سلاحها و مهماتی که هرگز محمدرضا پهلوی و اربابان او، تصور نمیکردند روزی در جریان مقاومت علیه کینهتوزیها و توطئههای آنها به یاری انقلابیون مسلمان بشتابد!
اینچنین شد که حکومت وابسته به غرب پهلوی، ندانسته و نخواسته، در جهت تجهیز ملت و کشوری اقدام کرد که بزودی در صف اول مبارزه با منافع آمریکا، انگلیس و بویژه صهیونیستها قرار گرفت.
گویا تاریخ دوباره در حال تکرار است، البته اینبار با نوید و زمزمه انتقامی سختتر و طاقتفرساتر از آنچه در جریان جنگ تحمیلی برای نظام سلطه رخ داد؛ عربستان سعودی که چند سالی است دلقکوار میکوشد با حراج همه سرمایههای خود، لبخند بر چهره کریه حاکمان کاخ سفید و فرزند نامشروع منطقهای آنان (رژیم غاصب صهیونیستی) بنشاند، با ولعی سیریناپذیر اقدام به خرید و انباشت و استفاده از تسلیحات نظامی در جنگ با مردم بیدفاع و مظلوم یمن کرده و شاید به این طریق میکوشد به خیال خود بنیه دفاعیاش را در نبردهای احتمالی آینده نیز تقویت و تثبیت کند، غافل از آنکه ممکن است سنت و تقدیر الهی سرنوشت دیگری را برایشان رقم بزند. شاید دیر نباشد که دروازههای حکومت جاهلیتی سعودی، برای ستمدیدگانی که امروز جز چنگ و دندان سلاح دیگری برای مقابله با شرارتها ندارند، گشوده شود. شاید دیر نباشد که زمینه تحقق وعده خداوند مبنی بر یاری مظلومان فراهم شده و سیل بنیانبرافکن عدالتخواهان، بنیاد خانه عنکبوتی صهیونیسم را ویران کند.
با امید به تحقق همین وعده، از افکار عمومی (و نه از دولتمردان که در چارچوب وظایف و مسؤولیتهای قانونی خود، الزامات دیگری دارند) تقاضا میکنیم:
-با جنایات ضدبشری عربستان در یمن، بحرین، سوریه و... با همه توان و از همه طریقهای ممکن، مقابله کنید.
-در جهت خنثیسازی توطئههای سیاستمداران و قدرتمندان حجازنشین از همه امکانات نرمافزاری و ارتباطی بهره بگیرید، برای افشاگری نظام فاسد سعودی هر چه در توان دارید ابراز کنید اما با خرید تسلیحات و ادوات نظامی عربستان مخالفت نکنید! چرا که حوثیها برای محو خاندان سعود و حامیان منطقهای آنها و برای جنگی تمامعیار با غاصبان مسجدالاقصی به سلاحهای پیشرفتهتری نیاز دارند.