printlogo


کد خبر: 188798تاریخ: 1396/11/25 00:00
ترس اسرائیل در لباس تهدید

عبدالباری عطوان: تهدیدهای اسرائیل علیه ایران و محور مقاومت بیش از اینکه نمایش قدرت اسرائیل باشد، بیانگر ترس و وحشت جنون‌آمیز این رژیم است. طی چند روز گذشته تیتر اصلی بیشتر روزنامه‌ها و بخش‌های خبری تلویزیون اسرائیل این بود که برای رویارویی بزرگ با ایران فقط موضوع وقت مطرح است، زیرا اسرائیل تشکیل پایگاه‌های ایران در سوریه و نقاط مرزی را نخواهد پذیرفت. این موضع اسرائیل تا جایی پیش رفت که وزیر مسکن این رژیم نابودی  ایران، سوریه و حزب‌الله را خواستار شد. به هر حال این تیترهای خبری و مطبوعاتی بیشتر از اینکه بیانگر قدرت و توان اسرائیل باشد، حاکی از نگرانی و وحشتی است که تا حالت هیستریک پیش رفته و دلیل آن راه یافتن یک پهپاد به حریم هوایی الجلیل و سرنگونی یکی از پیشرفته‌ترین هواپیماهای زرادخانه نظامی اسرائیل با استفاده از یک موشک قدیمی سوری است. سرنگونی جنگنده اف16 اسرائیل آن هم از نوع پیشرفته و عملیاتی آن، نقطه عطف نظامی مهمی است که یادآور سرنگونی هواپیمای جاسوسی آمریکا توسط موشک زمین به هوای اس75 اتحاد جماهیر شوروی در حریم هوایی شوروی در سال 1960 و در اوج جنگ سرد بین 2 ابرقدرت است. جنگنده اسرائیلی یک هواپیمای جدید و پیشرفته بود از همین رو سرنگونی آن موجب از دست رفتن کامل اعتبارش در بازارهای تسلیحاتی جهان می‌شود، همانطور که موشک‌های حزب‌الله توانستند عظمت تانک‌های مرکاوای اسرائیل را در هم بشکنند. نکته قابل ملاحظه اینکه ایران از سوریه بیرون نخواهد رفت، زیرا یک کشور متجاوز نیست، بلکه به دعوت دولت سوریه وارد خاک این کشور شد و در خاک آن حدود 6 سال جنگید و در حفظ دولت این کشور در مقابل توطئه‌های آمریکا و برخی کشورهای منطقه نقش مهمی ایفا کرد، همانطور که حزب‌الله لبنان نیز در این باره نقش مهمی داشت. با این توضیحات درخواست وزیر مسکن اسرائیل مبنی بر از بین بردن مثلث ایران، سوریه و حزب‌الله بیانگر سادگی سیاسی و گستاخی است. به هر حال حتی اگر اظهارات تهدیدآمیز ژنرال‌ها و سیاستمداران بلندپایه اسرائیل علیه ایران را واقعی فرض کنیم، باید پرسید میدان این جنگ کجا خواهد بود؟ در این باره باید 2 احتمال را مورد توجه قرار داد؛ نخست - اسرائیل با استفاده از هواپیماهای خود مواضع زیرساختی ایران و تاسیسات هسته‌ای این کشور و زیرساخت‌های اقتصادی و نظامی آن را به طور مستقیم هدف بمباران قرار دهد. دوم - این جنگ به شکل نیابتی در خاک سوریه و لبنان رخ دهد. احتمال اول، ضعیف است، زیرا ایران از نظر جغرافیایی با فلسطین فاصله زیادی دارد و اگر رهبران اسرائیل اندک امیدی برای موفقیت و پیروزی داشتند، تهدیدهای  خود در طول 8 سال گذشته مبنی بر بمباران تاسیسات هسته‌ای را عملی می‌کردند، از همین رو احتمال دوم قوی‌تر است اما با خطرات زیادی همراه است. نخستین خطر آن حضور سیاسی و نظامی قوی روسیه در سوریه است به این معنی که به نظر نمی‌رسد ولادیمیر پوتین به اسرائیل اجازه بدهد مهم‌ترین دستاوردهای راهبردی‌اش در سوریه را نابود کند. خطر دوم اینکه صدها هزار موشک، عمق اسرائیل را هدف قرار خواهند داد و شهرهای اصلی آن را نابود خواهند کرد. خطر سوم مشارکت ارتش سوریه در جنگ علیه اسرائیل است، حال آنکه نیروهای این ارتش مهارت نظامی بسیار زیادی به دست آورده‌اند و بیش از هر زمان دیگری برای جنگ آماده هستند. نکته دیگر اینکه ایران به تشکیل پایگاه‌های دریایی یا هوایی در سوریه نیازی ندارد، زیرا سراسر خاک این کشور به روی ایران باز است. بعید نیست موشک اس200 قدیمی از سوی کارشناسان سوری، ایرانی و لبنانی نوسازی شده باشد تا این پیام هشدارآمیز را به اسرائیل ارسال کند که آنچه پنهان است بزرگ‌تر است و نباید ما را آزمایش کنید، زیرا در این صورت چه بسا شما را به عصرحجر بازگردانیم. هرچند اسرائیل زرادخانه نظامی قوی‌ای در اختیار دارد اما نمی‌تواند ایران را تخریب کند، زیرا ایران و متحدانش می‌توانند فقط با استفاده از سلاح‌های متعارف اسرائیل را نابود کنند، بنابراین دوران برتری نیروی هوایی اسرائیل و قدرتی که در جنگ با عرب‌ها از آن برخوردار بود، به سرآمده است. به هر حال چنانچه شعله آتش جنگ بین محور مقاومت با اسرائیل شعله‌ور شود، برای اسرائیل یک آزمون واقعی و آخرین آزمون آن خواهد بود و به نظر نمی‌رسد این بار آن را با پیروزی پشت سربگذارد اما ایران، سوریه، لبنان و فلسطین همچنان پابرجا و استوار باقی خواهند ماند.
 


Page Generated in 0/0057 sec