printlogo


کد خبر: 190168تاریخ: 1396/12/23 00:00
چرا بنزین تموم شد؟
تماس نزدیک از نوع سوم!
علیرضا تائبی پور

حدود ظهر است. خسته از مشغله روزانه چند جرعه آب می نوشم. سامسونگم را باز می کنم. کلمات باید با دقت و خشن انتخاب شوند. این فشارهای ایمیلی کار دشواری است. پرواز آرامی است. یکی از خدمه پیش من می آید. خلبان درخواست ملاقات با من را دارد. خلبان و کمکش به ترتیب از جا بلند می شوند و دست می دهیم و روبوسی می کنیم.گویا پرواز به مشکل خورده است. کاپیتان با نگرانی می گوید: سوختمان روبه اتمام است. لبخند می‌زنم و او را به آرامش دعوت می کنم. امضای کری تضمین است. سامسونگم را باز می‌کنم و ایمیلی به شرکت‌های هواپیمایی می‌زنم. چند دقیقه  بعد پاسخ می آید. آنها از سوخت رسانی خودداری می کنند.بسیار ناراحت شده‌ام. خودکار خلبان را بر می دارم و آن را با غضب به بیرون کابین پرت می‌کنم. اکنون نوبت وزارت خارجه آلمان است.اگر به روح اعتقاد دارید دست کم به اندازه پول نفتمان به ما سوخت دهید و با چند استیکر عصبانیت ارسال می‌کنم.  نگرانی و تشویش به مسافران انتقال یافته. این اولین بی سوختی بعد از مرحوم خیلی سخت است.کمی تأمل می‌کنم. فهرست مخاطبینم را زیر و رو می کنم. داش حسن، غلام پولکی، پسر بی‌گناه مرحوم ، گروه سرود سوسن خانم اینا ...... قاسم جان سلیمانی، دستم می رود روی دکمه تماس... که ناگهان پیام می آید. وزرات خارجه و دفاع آلمان با همکاری یکدیگر سوخت را تهیه کرده‌اند. خداراشکر. شجریان گوش می کنم .توییت می‌زنم: # قهرمان-  دیپلماسی
 


Page Generated in 0/0053 sec